شنبه, 08 اردیبهشت 1403

دروازه‌های تهران

اشتراک‌گذاری این مطلب: WhatsappTelegram
دروازه‌های تهران

پس آنگه به دروازه‌ها تاختند / ز دروازه‌بـانـان سرانـداختند

دروازه‌ها نمادی از شیوه معماری مرسوم و معمول در شهرها بوده است و دروازه‌های تهران قدیم هم از این امر مستثنی نبوده‌اند. اهمیت معماری در زندگی امروز بشر با گذشته چندان تفاوت نکرده است. چنانچه در آن دوران فاتحان به محض تصرف سرزمینی به نابودی ابنیه حکومت قبلی مبادرت می‌ورزیدند و در صورت توقف و امکان حضور طولانی در آن جا به سرعت اقدام به احداث کاخ‌های باشکوه می‌کردند تا بدین وسیله سلطه و تفوق خود را به رخ رقیب برکشند. امروزه نیز ملت‌ها سعی در ساخت بناهای مدرن و کم‌نظیری دارند تا آن‌ها را نمادگونه به عنوان مظهر قدرت اندیشه و تعقل و نمایش توانایی‌های مهندسی و فناوری کشورشان به جهانیان بشناسانند. فن و هنر معماری از بارزترین جلوه‌های فرهنگی- هنری یک قوم و ملت است که فراز و فرود آن بیانگر فضای زیستی و شرایط زندگی مردم در دوره‌های مختلف است.

یک بنای معماری گو این که در گام نخست پاسخگوی نیاز مادی و کالبدی و نیازهای اولیه مردم است و در این بعد طراح و سازنده باید تمامی عوامل و شرایط مناسب را به لحاظ انتخاب نوع مصالح و مواد اولیه ساخت، خصوصیات اقلیمی و جغرافیایی، فن ساختمان، شیوه رفتاری-معیشتی و روش‌ها و سنت‌های زندگی مردم آن سازمان را در نظر گیرد، اما در گام دیگر یک بنا مانند یک تابلوی نقاشی مدام در معرض دید روزانه مردمی است که از کنارش می‌گذرند. پس باید از این نظر هم آن بنا نیازهای معنوی و دیدگاه‌های هنری، عقیدتی و جهان بینی حاکم بر جامعه را بازتاب دهد.

درگذشته دروازه‌ها و فضای پیرامون آن‌ها از فضای مهم شهری به شمار می‌آمدند. ساختمان یک دروازه با تمام عناصر معماری‌اش بعد از برآوردن نیازهای گام نخست، می‌بایست همچون مجسمه‌ای زیبا و تندیسی فریبا نیازهای ابعاد دیگر را پاسخ دهد و از آن جایی كه فرهنگ معماری گذشته شهر تهران همچون دیگر شهرهای ایران، ملحم از معماری سنتی ایران زمین با بافت پیوسته و شیوه درون گرا بود و طراح هر چه هنر داشت درون بنا هزینه می‌کرد و سهم نمای بیرونی پوششی ساده و بی روح بود، همه جلوه‌گری‌های معماری شهر در فضای ورودی تهران و البته سر در ورودی عمارات و خانه‌ها خلاصه می‌شد.

متاسفانه با همه اهمیتی که اشاره‌ای مختصر بدان شد نه گذشتگان به حفظ و نگهداری دروازه‌های تهران توجه کردند و نه حاضران به گذشته می‌پردازند، به طوری که در مطالعه و بررسی دروازه‌های تهران که همه نابود شده‌اند جز تعدادی عکس (که آن هم گاه به اشتباه معرفی می‌شود) هیچ مطلبی در دست نیست. از کتاب‌های «تاریخ تهران» که در آنها به دروازه‌های پایتخت اشاره شده، فقط به نام چهار دروازه حصار صفوی و یا نام دوازده سیزده (گاه بیست و یک) دروازه حصار ناصری قید شده است، بدون كمترین شرحی از آن‌ها.

اشتباه نویسندگان هم در معرفی عکس دروازه‌ها از آن جهت است که مثلاً دروازه دولت چند بار تخریب و تجدید بنا گردید و حتی بار آخر تغییر مکان هم پیدا کرد. یعنی نخست این دروازه که به دروازه اسدالدوله شهرت داشت در اواخر دوره صفوی به وسیله افاغنه ایجاد شد، سپس تغییر نام یافت بعدها تجدید بنا گردید و در دوره ناصری (1313- 1264 ه.ق) به کلی تخریب و به شکل باشکوهی دوباره بنا شد و برای اولین بار در تهران در بزرگ فلزی برایش در قورخانه ریخته شد. این دروازه در مدخل خیابان باب همایون قرار داشت ولی کمی بعد در همین دوره در ضلع شمالی حصار ناصری دروازه باشکوه دیگری بنا کردند که آن هم به دروازه دولت شهرت یافت و محل این دروازه در محل کنونی تقاطع خیابان‌های سعدی و انقلاب است و بدین ترتیب مورخین در معرفی عکس‌های دروازه دولت خیابان باب همایون و خیابان سعدی دچار اشتباه می‌شوند، چون پایین عكس فقط نوشته شده دروازه دولت بدون توضیح و تشخیص این كه عكس مزبور به كدام دروازه دولت تعلق دارد. و یا گاه دروازه‌های عتیق را با دروازه‌های ناصری اشتباه کرده‌اند (دروازه شمیران قدیم اول پامنار بود و دروازه شمیران جدید در جنوب پل چوبی بوده است) و یا حتی دروازه‌های داخلی نظیر دروازه ناصریه با دروازه‌های اصلی شهر اشتباه می‌کنند.

دروازه‌های تهران به لحاظ زمان احداث به 5 دوره تقسیم می‌شوند:

1. دوران صفوی، سال 961 قمری هنگام احداث حصار تهران، این شهر صاحب 4 دروازه شد که برای تمایز از دیگر دروازه‌های هم نام، آن‌ها را با نام عتیق می‌خوانیم:

الف: دروازه عتیق شمیران اول پامنار

ب: دروازه عتیق دولاب اول بازارچه نایب‌السلطنه

ج: دروازه عتیق حضرت عبدالعظیم اول بازار حضرتی

د: دروازه عتیق قزوین اول بازارچه قوام‌الدوله

در این دوران، دروازه جنوبی ارگ هم وجود داشته است. در مورد زمان احداث حصار ارگ و چگونگی آن مجال دیگری برای شرح آن می‌طلبد.

2. دوره تسلط افغان‌ها بر تهران که در انتهای دوران صفویه اتفاق افتاد. دروازه شمال ارگ به نام دروازه اسدالدوله در مدخل خیابان باب همایون احداث شد. افاغنه برای فرار در مقابل شورش و حمله احتمالی مردم تهران دروازه اسدالدوله را در شمال ارگ که به بیابان راه داشت بنا کردند.

3. در آخرین سال پادشاهی محمد‌شاه قاجار به سال 1263 قمری دروازه نو یا محمدیه در جنوب محله بازار احداث گردید.

4. دوره سلطنت ناصرالدین شاه که در این دوران دروازه‌های دوازده‌گانه حصار ناصری و دروازه‌های داخل شهر و نیز دروازه راه آهن (ماشین دودی) ساخته شد.

دروازه‌های حصار ناصری عبارت بودند از:

دروازه دوشان تپه، دروازه دولاب، دروازه خراسان (مشهد)، دروازه حضرت عبدالعظیم، دروازه غار، دروازه خانی‌آباد، دروازه گمرک، دروازه قزوین، دروازه باغ شاه، دروازه یوسف‌آباد، دروازه دولت، دروازه شمیران.

دروازه‌های درون شهری در این دوره عبارت بودند از:

تجدید بنای دروازه جنوبی ارگ، تجدید بنای دروازه قدیم دولت، در خیابان باب همایون، دروازه خیابان نایب‌السلطنه، دروازه خیابان مریضخانه در میدان توپخانه، دروازه خیابان علاءالدوله در میدان توپخانه، دروازه خیابان لاله زار در میدان توپخانه، دروازه خیابان چراغ گاز در میدان توپخانه، دروازه خیابان ناصریه در میدان توپخانه.

پس از احداث خط آهن ماشین دودی دروازه ماشین دودی هم در ضلع جنوبی حصار ناصری ساخته شد و به دروازه‌های ناصری افزوده گشت.

5. دروازه (سر در) باغ ملی که مربوط است به انتهای دوره قاجاریه و دوران ریاست‌‌الوزرایی سردار سپه (رضا شاه بعدی)

پس از تقسیم دروازه از نظر قدمت حالا به تقسیم‌بندی دیگری از انواع دروازه‌ها در شهر تهران می‌پردازیم:

1. دروازه‌های خارجی یا بیرونی:

منظور از خارجی آن است که این نوع دروازه‌ها ارتباط شهر را با بیرون برقرار می‌ساختند یعنی درست در لبه خارجی شهر قرار داشتند. بنابراین دروازه‌های حصار تهران از این نوع دروازه‌ها بودند. این دروازه‌ها در امتداد مسیر راه‌های منتهی به شهر واقع بودند. نظیر دروازه‌های حصار صفوی و ناصری.

2. دروازه‌های درونی:

دروازه‌هایی را درونی یا داخلی می‌گفتند که درون حصار شهر قرار گرفته بود و بیشتر جنبه امنیتی و انتظامی داشتند و فضایی از درون شهر از فضای دیگر جدا می‌ساختند. مانند دروازه‌های میدان توپخانه در حصار ناصری و یا دروازه‌های ارگ.

کارکردهای دروازه‌ها

1. کارکرد ارتباطی: احداث حصار پیرامون شهر برای محصور کردن آن صورت می‌گرفت و دروازه‌ها نقش ارتباطی میان فضای درونی شهر با خارج را جهت کنترل و نظارت داشتند که این مهم‌ترین ماموریت آنها بود.

2. کارکرد دفاعی و امنیتی: در آن دوران که جنگیدن تن به تن بود و شمشیر سلاح کارساز، بستن دروازه یکی از طرق مطمئن در دفاع از شهر به حساب می‌آمد. حالا مهاجم، دشمن باشد یا راهزن، تفاوتی نداشت.

3. کارکرد اقتصادی: درگذشته هم مانند امروز یکی از راه‌های کسب درآمد حکومت‌ها دریافت عوارض و مالیات از کالاهای خروجی و ورودی بود و این امر در دروازه‌های شهر انجام می‌شد.

4. کارکرد اجتماعی: رفت و آمد کاروان‌های بازرگانی، مسافران و غیره پیرامون دروازه‌های اصلی و مهم شهر یک فضای اجتماعی پرتحرک و فعالی پدید می‌آورد که اجرای مراسم کشتی و یا نمایش و نیز مراسم استقبال از سیاستمداران و بزرگان مذهبی به کار می‌آمد و اهمیت اجتماعی دروازه‌ها را از این جهت جلوه‌گر می‌ساخت.

شیوه معماری و چگونگی طراحی دروازه‌ها در دوره‌های مختلف خصوصیات خاص خود را دارا است که در این مجال نمی‌توان به تفصیل، بدان‌ها پرداخت. خصوصیاتی نظیر این که دروازه‌های عتیق تک دهانه‌ای بودند و پل‌های مقابل دروازه چوبی بود، ارتفاع لبه بام طاق ورودی با لبه کنگره‌ای برج‌های کناری نیز همه در یک تراز قرار داشتند اما در دوره ناصری غیر از دروازه ماشین دودی همه دروازه‌ها سه دهانه‌ای یا بیشتر و پل‌ها همگی از سنگ و آجر بوده است و تفاوت‌هایی دیگر.

لرد کرزن انگلیسی درباره معماری دروازه‌های تهران می‌نویسد: «از خصایص عمده میدان توپخانه چهار دروازه (البته در تعداد اشتباه کرده بلكه شش دروازه بوده است) ورودی و خروجی آن است که در نظر ایرانی‌ها نمونه عالی مهارت در معماری جدید است...»

دکتر پولاک، پزشک ناصرالدین شاه از فرسودگی درهای چوبی دروازه‌های عتیق به سال 1276 قمری می‌نویسد:

«... باز شدن این دروازه‌ها و گردیدن درها به روی پاشنه چنان به سختی و نامطمئن صورت می‌پذیرد که در هم شکستن و فرو ریختن آن کار نادر و مشکلی نیست...»

واقعه‌ای که برای شاهزاده دالكورکی سفیر روس هنگام عبور از آن دروازه رخ داده پیش بینی دکتر پولاک را اثبات می‌نماید. حادثه‌ای که در زمان گذشتن سفیر روس و همراهانش از آن دروازه پیش می‌آید، این که ناگهان یک لنگه از درهای دروازه سقوط می‌کند و نوکر و دو اسب او را در دم می‌کشد.

دروازه‌های عتیق و حصار نیمه مخروبه صفوی تهران در دوران ناصرالدین شاه تخریب شد و دروازه‌ها و حصار جدید بنا گردید و دروازه‌ها و حصار دوره ناصری هم در دوران رضا شاه هنگام احداث خیابان‌ها و تعریض گذرها از میان رفت. تنها دروازه باغ ملی و بخش کوچکی از دروازه نو(محمدیه) در مدخل بازار عباس‌آباد باقی مانده است و از آن پس بود که شهر دیگر حد و حصری برای پیشرفت خود قائل نبود و در اندک مدتی خود را به کوهپایه البرز رساند و شاید اگر کوه جلویش را نمی‌گرفت، از آن نیز فراتر می‌رفت. چنان که در جهات دیگر رفته است.

بیشتر بخوانید: