تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل
در این مطلب، از باب حمام رفتن تهرانیها و اصول آن به نکاتی چند اشاره میرود که هر چند پارهای پا به سن گذاشتهها را خاطرهها زنده میکند و غم دلنشینی در کنج دلشان مینشاند، اما حکایت این ماجرا، خاصه جاییکه پای رعایت اصول بهداشتی به میان آید و قیاس سطح بهداشت گذشته و حال مردم و تطابق رفتار تهرانیان دیروز در استحمام با آنچه امروز متداول است، اعجاب جوانترها را برخواهد انگیخت.
حمام از گذشتههای نه چندان دور تا حال دچار دگرگونیهای بسیار شده است. امروز هر خانه و آپارتمانی به برکت آب لولهکشی و گرمای آبگرمکن و یا موتورخانه و ... در یک فضای دستکم یک متر در یک متر حمام ساخته شده است. در صورتیکه قدیم جز کاخ شاهی و عمارات معدودی از افراد متمول که متضمن حمام بود، هیچ خانهای حمام نداشت بلکه در محلهها حمامی بود، که همه اهالی مرد و زن به نوبت از آن استفاده میکردند. در شرح تاریخ حمام محله یعنی حمامهای خارج از خانه به دو بخش کاملا مجزا بر میخوریم: پیش از لولهکشی آب و پس از آن.
تهران در دوره سلطنت محمدرضا پهلوی صاحب آب لولهکشی شد و از آن پس بنابر اقتضای جدید حمامهای خزینهای و قدیمی یکی پس از دیگری از گردونه فعالیت خارج شدند و از میان رفتند و جای خود را به حمامهای جدید دادند.
در این دوره حمام از وضع سنتی خارج شد. معماری ساختمان آن تغییراتی فاحش یافت و به دو بخش تقسیم شد یکی حمام عمومی و دیگری خصوصی.
چون قصد شرح خزینه را داریم، از پرداختن به حمام در دوران لولهکشی آب صرفنظر میکنیم و با ملاحظه تنگی زمان به توصیف حمامهای پیش از لولهکشی میپردازیم.
معماری حمام
بدیهی است که پیش از لولهکشی آب برای اینکه آب به اصطلاح سوار بر حمام شود، حمامها را در جای گود و در مسیر آب میساختند تا امکان انتقال آب از طریق جوی امکانپذیر باشد. همین عامل و مواردی دیگر، معماری خاصی را برای طراحی بنای حمام به معمار بنا دیکته میکرد که کمابیش دستورالعمل واحدی بود برای تمام حمامهای سراسر ایران زمین.
در فرهنگ غنی و دیرپای ایرانیان آب احترام والایی داشت. این جایگاه و اهمیت پاکیزگی و استحمام در این فرهنگ در حافظه تاریخ معماری این مردم چنان اثر مثبتی داشت، که ذوق هنری آنان در طراحی بنای حمامهای قدیمی تبلور دلپذیری یافته است. وجود حمامهای برجای مانده در جایجای این سرزمین گواهی است بر این ادعا. این مختصر، شرح آن معماری دلانگیز حمامهای قدیم را برنمیتابد.
بنابراین فهرستوار به فضاهای آن نوع حمام اشاره میرود:
راهرو: راهپلهای بود که مشتری را از در ورودی به سربینه در زیرزمین هدایت میکرد.
سربینه: به اصطلاح امروز رختکن یا جامه کن بود که صفه (= سکو = غلام گردشی) دور تا دورش ساخته شده بود. زیر سکو محفظههایی برای کفش و رویش سطحی برای استقرار مشتری و تعویض لباس بود.
حوض سربینه: در وسط فضای سربینه حوضی با پاشویه تعبیه شده بود که مردم هنگام خروج از سربینه پایشان را در آن میزدند و در پاشویه میشستند و نیز وضو در آن میساختند.
راهرو: از فضای سربینه، راهرویی نسبتاً تنگ به گرمخانه میرسید که سبب تنگی راه این بود تا به سرعت هوای گرم گرمخانه از حمام خارج نرود.
گرمخانه: فضای اصلی حمام، گرمخانه بود که در آن حوضی برای شنا و بازی جوانها به نام چاله حوض قرار داشت، که شبیه استخرهای امروزی بود. محل اصلی حمامهای قدیم خزینه بود که در همین گرمخانه ساخته میشد. خزینه حوضچهای بود که زیرش دیگ فلزی حمام قرار داشت و آب آن گرم بود. زیر دیگ آتشدان را میساختند که در آن با افروختن بوته و هیزم و ... آب حمام را گرم میکردند. در کنار خزینه حوضچه دیگری با آب ولرم یا سرد قرار داشت.
واجبی خانه: در راهرو گرمخانه راهی جدا میشد و به فضایی میرفت که واجبی خانه میگفتند. مردم برای زدودن موهای زاید با پودر واجبی بدانجا میرفتند.
از خصوصیات دیگر حمامهای قدیمی اینکه بام آنها تقریبا همسطح معبر و کوچه بود با گنبدهای متعدد سقف سربینه و گرمخانه و ...
آتشدان: در زیر دیگ خزینه آتشدان قرار داشت، جایی برای سوزاندن سوخت و تونتاب نام کسی بود که وظیفه داشت با سوزاندن هیزم یا بوته و یا پهن و ... در آتشدان، آب را گرم نماید. آتشدان یا تنوره را تون یا تیون و گلخن هم گفتهاند.
از تون حمام به وسیله مجراهای متعددی هوای گرم و دود حاصل از سوختن خارج میشد. این مجراهای پیچاپیچ، خان نام داشت.
در حمامهای آن روزگار دلاک نقش مهمی ایفا میکرد. وی کیسه میکشید، لیف میزد و مشتمال میداد. برخی از رجال و اعیان و اشراف دلاک مخصوصی داشتند که با خودشان به حمام میآوردند.
در حمام مردانه لنگ مورد نیاز بود و در حمام زنانه مراسم متعدد زنانه نظیر حمام زایمان و ... به اجرا در میآمد. طاس و دولچه و سفیداب، قطیفه و قالیچه و بغچه و ... از لوازم متعدد مورد نیاز حمامهای تهران قدیم به شمار میرفت. حنا گذاشتن و رنگ کردن مو و بسیاری دیگر از تشریفات حمامهای قدیمی به حساب میآمد. زالو انداختن و حجامت و پارهای دیگر از اعمال نیز در آن حمامها انجام میپذیرفت. رگهای امیرکبیر آن مرد بینظیر سرزمینمان را به فرمان ناصرالدین شاه در حمام دریدند.
در پایان مطلب به خزینه و پارهای از عادات و رسوم مردم در استفاده از آن اشاره میشود. امروز به لحاظ بهداشتی باور برخی از آنها بسیار سخت است:
مردم بعد از اینکه کیسه میکشیدند و لیف میزدند دلاک با لگنی آب روی تن آنها آب میریخت و آنها داخل خزینه میشدند تا خود را بشویند و از حمام خارج شوند. تنظیم گرمای آب خزینه با تون تاب بود تا با کم و زیاد کردن سوخت آن را تنظیم کند. گاهی آب خزینه آنقدر گرم بود که برای کودکان و بسیاری از مردم گرمای آب آزار دهنده و حتی سوزنده بود. علت این بود که دماسنج و وسیلهای برای نظارت گرما نبود. وقتی آتش زیاد میشد آب خزینه تا حوالی جوشیدن گرم بود و زمانی هم که آتش تمام میشد دمای آب هم تنزل میکرد.
مردم اعتقاد داشتند آب خزینه خاصیتهای زیادی دارد. مثلاً زخم و جراحت را خوب میکند و درد و ضربدیدگی را درمان مینماید. بنابراین هر کس زخمی بر بدن داشت، نظیر قمهخوردگی و جراحات از چاقو و غیره و هر پارگی به صورت باز یا کوفتگی در بدنش بود، وارد خزینه میشد. خزینهای که آب محدودی داشت و همه مردم از آن استفاده میکردند. حتی گاهی که پارچه و کهنه روی زخم را که بر اثر خشک شدن خون و چرک و چسبیدگی نمیتوانستند، از پوست جدا کنند، مجروح را به همان وجه داخل آب میکردند تا محل زخم خیس بخورد و بتوانند پارچه را جدا کنند..
بیماریهایی نظیر کچلی، دمل، ثبور بدن و جوش نیز در شمار بیماریهایی بود که آب خزینه باید معالجهاش میکرد.
روزهای دهه محرم قمه زنان را نیز خزینه دارالشفاء بود. یعنی سرهای شکافته از قمه را در آب خزینه میکردند میشستند. بنابراین اگر روزهای نخست در خزینه آبی زلال وجود داشت، پس از مدتی تبدیل به خونابهای گلگون میشد و تا زمانی که آب خزینه را عوض نمیکردند، روزهای متوالی مردم مجبور بودند با آن آب خون آلوده خزینه، استحمام کنند.
مجال کافی نیست تا شرح این ماجرا سرآید، اما گوشزد این نکته خالی از لطف نیست که بیماران پوستی دیگری هم نظیر سوزاکیها و سیفلیسیها و ... نیز برای استحمام خویش جز خزینه حمام جایی را نداشتند و برای آنان محدودیتی در نظر گرفته نمیشد. باید در نظر داشت این امر در حالی ادامه حیات میداد که زنان نیز با وضع جسمی خود از همین آب استفاده میکردند.
مراسم حمام زایمان و نظیر آن را هم باید به شمار مشتریهای حمام آن روزگار باید افزود، که آن زنان در همان آب میرفتند و به استحمام میپرداختند.
در پایان مطلب، این معما که مردم در آن روزها چگونه با آن شرایط سلامت میماندند، زمانی برایمان پیچیدهتر میشود که بدانیم بنابر بعضی باورها و برای رفع پارهای دردها گاهی به مردم توصیه میشد، لازم است، آب خزینه را کمی بنوشند و آنها هم از آن آب مینوشیدند.