جمعه, 10 فروردین 1403

آب منگل تهران (شترگلو)

اشتراک‌گذاری این مطلب: WhatsappTelegram
آب منگل تهران (شترگلو)

شتر گلو و یا منگل (با فتح اول و سکون حروف نون و لام و ضم گاف) شیوه‌ای بسیار کهن و قابل توجه و درخور تاملی است که هزاران سال قبل ایرانیان مبتکر، مبدع آن بوده‌اند. و آن روشی است که آب جاری را در بر خورد با موانعی چون حصار و خندق شهر از زیر زمین عبور می‌دهند. برای این کار در مسیر حرکت آب مقنیان وقتی به دیوار قطور حصار و خندق می‌رسیدند، زمین را می‌کندند و از طریق ایجاد مجرایی به صورت نیم دایره در عمق زمین پهنای خندق را می‌گذشتند و آنسوی حصار و خندق آب را از دل زمین بیرون می‌آوردند. طول این مجرای را سفال (کاری که هزاران سال قبل معماران در بنای چغازنبیل و بنای تخت جمشید و ... با سفال لوله گذاری شده است.) کار می‌گذاشتند و چون نیروی ثقل تنها انرژی برای انتقال آب بود بنابراین سطح ورودی آب را از سطح خروجی سر دیگر این نیم دایره در تراز بالاتر می‌ساختند تا بدین ترتیب آب بطور طبیعی از سوی دیگر خارج شود محل خروج آب را منگل و یا آب منگل می‌گفتند و هر چه این اختلاف بیشتر و حجم آب افزون‌تر می‌بود، خروج آب با فشار بیشتری انجام می‌گردید به دیگر سخن در نقطه خروجی آب با جهش از مجرای خود خارج می‌گشت و به روزگار خویش ابتکاری خلاق و توجه برانگیز به شمار می‌رفت ... از همین خاصیت است که معماران ایرانی در ایجاد فواره و آبنما در باغ‌های ایرانی استفاده می‌کردند. در باغ فین کاشان و ماهان کرمان و ... نظایر آن را می‌بینیم. در تهران قدیم هم این روش مورد استفاده معماران بوده است.

نکته در خور توجه و درنگ اینکه لوله خمیده‌ای که «سیفون» نام دارد، شیوه‌ای که امروز در «توالت فرنگی» و لوله‌های تخلیه آب دستشویی‌ها و تاسیسات ساختمانی بکار می‌رود باید از آموخته‌های فرنگیان از معماری ایرانی در سده نوزده بوده باشد.

مشهورترین شترگلو‌های تهران سه تا ست. یکی در ابتدای کوچه مروی، دیگری در شمال میدان قیام و سومی در خیابان وحدت اسلامی. اینک به تفصیلی کوتاه از شترگلو‌های تهران می‌پردازیم:

الف. شترگلوی شمس‌العماره:

مازاد آبی که وارد حصار ارگ سلطنتی می‌شد، از طریق نهری از زیر دست ساختمان شمس‌العماره از ارگ خارج می‌گشت. همانطور که می‌دانید آن زمان ارگ خود دارای حصار و خندق جدایی بود. بنابراین خروج آب در این نقطه به مانع بزرگی چون حصار و خندق عمیق بر می‌خورد که باید از آن عبور می‌کرد بنابراین برای خروج آب از ارگ، شترگلویی ایجاد شده بود. سر خروجی مجرای آن ابتدای کوچه مروی قرار داشت. آب در این نقطه به اصطلاح عامه از زمین می‌جوشید و بالا می‌آمد و سپس از طریق نهری که تا اراضی دولاب کشیده شده بود، به سوی شرق ادامه می‌یافت. این نهر از سر پولک (پلی در این نقطه بر نهر مزبور ساخته بودند که این محل به سر پولک مشهور بود) می‌گذشت.

کنار خندق ارگ بازاری قرار داشت که به همین مناسبت به بازار شتر گلو معروف بود (آن بازار بیشتر از آن آجیل فروش‌ها بود) بازار شتر گلو از کوچه مروی تا دارالشفاء (محل تقاطع دو خیابان ناصرخسرو و جبه خانه (دو ضلع شرقی و جنوبی سابق حصار ارگ) کشیده شده بود. بعد‌ها در دوره ناصری حصار ارگ را خراب و خندق را هم پر کردند و بدین ترتیب آن بازار نیز از میان رفت.

 

ب. شتر گلوی گوشه جنوب شرقی تهران قدیم:

این شتر گلو مازاد آب جاری در تهران قدیم (داخل حصار صفوی) را به سمت شرق تا کشتزار‌های دولاب عبور می‌داد. محل این شتر گلو مجاور جبهه بیرونی خندق ضلع شرقی (خیابان ری) در نقطه‌ای بود که بعد‌ها با خراب کردن حصار و پر کردن خندق، ابتدای کوچه‌ای که به همین مناسبت به آب منگل شهرت یافت، قرار گرفت. این شتر گلو را مردم بیشتر به منگل و آب خروجی را آب منگل خواندند و بدین سبب کوچه و بعد‌ها با گسترش فضای مسکونی این محله را آب منگل خواندند. این محله بازارچه‌ای نیز داشت و زمانی از نامداران همتایان خود در تهران قدیم بشمار می‌رفت. در فیلم سینمایی «قیصر» کمی از حال و هوای این محله به نمایش گذاشته شده است، (بهروز وثوقی نقش قیصر و .... کریم و منصور و ... برادران آبمنگل نقش آفرینان آن فیلم بودند) . امروز نام کوچه مزبور «شهید رضوی» است.

 

ج. شتر گلوی ضلع غربی حصار:

سومین شتر گلوی تهران در ضلع غربی حصار یعنی خیابان وحدت اسلامی قرار گرفته بود که باید مازاد آب‌های سطحی غرب تهران و (محله سنگلج) را به سوی غرب و خارج از حصار هدایت می‌کرد. مرحوم بلاغی در کتاب تاریخ تهران خود در تعیین این محل اشتباه کرده و آن را نقطه تقاطع خیابان ولی عصر و خیابان فرانسه گفته است.

 

چنانکه اشاره شد شتر گلو را در طراحی و ساخت دیگر بناهای اقصی نقاط ایران می‌بینیم:

«... یکی دیگر از بناهای تاریخی شهر ماهان شترگلو یا کاروانسرای شتر گلو است که دقیقا در روبروی مقبره شاه نعمت اله ولی و کنار ساختمان هلال‌احمر قرار گرفته است. در داخل این بنا یک فواره برزگ قرار دارد که زمانی که آب در داخل آن جریان داشته است صدای کاروان شتر بگوش میرسیده. این بنا دارای چندین اتاق و یک گنبد و دو بادگیر است و گچبری نمای داخلی گنبد بسیار زیباست.

مجموعه گنجلی‌خان که شامل حمام، بازار، مدرسه، کاروانسرا، مسجد، ضرابخانه که در حال حاضر موزه سکه است از بناهای دیدنی شهر کرمان بحساب می‌آیند ...»

 

و هم «... چشمه سلیمانیه باغ فین یکی دیگر از جاذبه‌های این باغ تاریخی است که در واقع آب جاری و زلال آن به این باغ طراوت و سرسبزی بخشیده است. این چشمه که منسوب به حضرت سلیمان پیغمبر (ص) است، در پشت باغ فین و در قسمت غربی آن واقع شده است. نباید هنر منحصر به فرد جریان‌سازی آب چشمه را در باغ فین فراموش کنیم، به طوری‌که به این منظور از اختلاف سطح و شیب زمین باغ جهت فوران آب در شتر گلوها و فواره‌ها با ظرافت خاصی استفاده شده است و همچنین با پله‌پله کردن، سرعت بخشیدن و پر سر و صدا کردن جریان آب هنرنمایی خوبی در این زمینه صورت گرفته است. بر روی مظهر چشمه، ساختمانی بنا گردیده که ساختمان قسمت شرقی آن در زمان شاه سلیمان صفوی و بخش غربی در سال 1329 هجری شمسی توسط بازرگانان کاشانی با الهام از معماری دوره ساسانی ساخته شده است. باغ فین کاشان، باغی سنتی و تاریخی با فضایی سرسبز و دلنواز با آبی روان و حوض‌ها و فواره‌های زیبا در شش کیلومتری جنوب کاشان و دو کیلومتری شرق تپه‌های تاریخی سیلک واقع شده است ...»

بیشتر بخوانید: