شنبه, 01 اردیبهشت 1403

واجبی‌خانه

اشتراک‌گذاری این مطلب: WhatsappTelegram
واجبی‌خانه

حمامی را بگو گرت هست صواب / امشب تو بخسب و تون گرمابه متاب

تا من به سحرگهان بر‌ایم به شتاب / از دل کنمش آتش و از دیده پر آب / مهستی گنجوی

واجبی‌خانه یا نوره‌کش‌خانه (در سال‌های اخیر به خیال ناپسند بودن نامش آنرا نظافت‌خانه گفته و نوشته‌اند.) محلی در حمام‌های سنتی ایران بود، که مردم برای ستردن موی بدن بدانجا می‌رفتند. واجبی‌خانه از عناصر معماری حمام‌های سنتی ایران بشمار می‌رفت.

 واجبی یا نوره (دارو نیز بدان می‌گفتند) ترکیبی از آهک و زرنیخ بود، که در این امر مورد استفاده قرار می‌گرفت. این ترکیب را که به صورت پودر خشک بود، با آب خمیر می‌کردند و بر پوست بدن می‌مالیدند و زمانی را تحمل می‌نمودند تا دارو اثر خود را گذارد. این زمان در واجبی‌خانه سپری می‌شد. از آنجاییکه ایرانیان از دوران باستان بر امر نظافت اصرار داشتند و پس از اسلام هم این رفتار تشدید شد بنابراین در اعصار گذشته ستردن موهای بدن در میان ایرانیان بسیار اهمیت داشت و از رفتارهای آیینی - اعتقادی بشمار می‌رفت.

برای شناخت واجبی و واجبی‌خانه و رفتار و اعتقاد مردم قدیم در این‌باره و هم برای ثبت در تاریخ، بررسی این موضوع بنظر ضروری رسید. این مطلب کنکاشی در این‌باره است:

بررسی لغوی

«... پیش از زرتشت بر نظافت و پاکیزگی تاکید فراوان شده است در ایران باستان از حمام یاد شده است در تخت جمشید آثار حمام بدست آمده ....» / بررسی باستانشناسی ... ملایر، مجید ساریخانی.

واجبی کشیدن؛ استعمال نوره برای ازاله مو (در درجه اول موی زهار و شرمگاه و گاه نیز برای موهای پا و سینه و پشت و زیر بغل و خلاصه تمام موهایی که بر روی بدن تنه آدمی روییده است.) / فرهنگ عامیانه، جمالزاده.

محلی در حمام که در آن نوره می‌کشند / فرهنگ عامیانه، جمالزاده.

در لغتنامه دهخدا آمده:

واجبی ج ِ ] (ص نسبی، اِ) نوره. طین. حنا زرد. (یادداشت مؤلف). به اصطلاح مردم تهران نوره که بدان موی‌ها را سترند. (ناظم الاطباء). وظیفه. روزینه. (غیاث) (آنندراج). راتبه. مقرر. آنندراج:

میرسد واجبی ما ز نهان خانه‌ی غیب / ما چه شرمندگی از عالم امکان داریم. / از صائب / آنندراج.

حاصلی را که ضرابی‌باشیان ضابط و تحویلدار به جهت سرکار خاصه‌ی شریفه ضبط مینمایند واجبی میگویند. (تذکره‌الملوک). و واجبی سرکار دیوان از طلا و نقره که در ضرابخانه مسکوک میشده. در سوابق ایام بدین موجب بوده، طلا از قرار مثقالی سی دینار، نقره، از قرار مثقالی دو دینار. و ثانیاً معیران تدریجاً به جهت کفایت سرکار دیوان بر قدر واجبی افزوده طلا را از قرار مثقالی پنجاه دینار و نقره پنج دینار استمرار داده بودند. و در سالی که شاه سابق به قزوین حرکت مینمود وزن عباسی را هفت دانگ مقرر و بعد از معاودت از سفر مزبور قبل از ایام محاصره‌ی اصفهان محمدعلی بیک معیر‌الممالک به جهت توفیر سرکار دیوان اعلی و مزید انتفاع سرکار خاصه به خدمت شاه سابق عرض و یک دانگ از وزن عباسی را کم نموده عباسی را شش دانگ مسکوک و یک دانگ نقره اضافه را علاوه‌ی واجبی نموده، از آن تاریخ الی نه ماهه سال جلوس شاه محمود واجبی ضرابخانه به همان دستور شاه سابق بدین موجب. ضبط و انفاد میشد ... / تذکره‌الملوک ص22.

نوره رَ / رِ ] (از ع، اِ) چیزی است که برای دور کردن مو از بدن به کار برند، و آن آهک و زرنیخ به هم ساییده است. (از غیاث اللغات). حلاق‌الشعر. (برهان قاطع). آهک. (جهانگیری). نوره را از آن جهت نوره گویند که اندام را روشن و سفید و تازه کند. (از ترجمه‌ی صیدنه). موی بر. مرکّبی که از آهک و زرنیخ و خاکستر و امثال آن کنند و به طلاء آن موی از تن بشود، فارسی آن آهک است. (بحرالجواهر از یادداشت مؤلف). واجبی. طین. حنازرد. (یادداشت مؤلف). تنویر. دارو. || نشان ستور. || قطران. || زن نیک جادوگر. (منتهی‌الارب)

شرح: چیزی است که برای دور کردن مو از بدن به کار برند، و آن آهک و زرنیخ به هم ساییده است. (از غیاث اللغات). حلاق‌الشعر. (برهان قاطع). آهک. (جهانگیری). نوره را از آن جهت نوره گویند که اندام را روشن و سفید و تازه کند. (از ترجمه صیدنه). موی بر. مرکّبی که از آهک و زرنیخ و خاکستر و امثال آن کنند و به طلاء آن موی از تن بشود، فارسی آن آهک است. (بحرالجواهر از یادداشت مولف). واجبی. طین. حنازرد. (یادداشت مولف). تنویر. دارو.

ترکیبات شیمیایی

واجبی، مخلوطی از زرنیخ و آهک که برای زدودن موهای بدن به کار می‌رود.

گویا از سولفات باریوم هم استفاده می‌شود

اعتقادات دینی

در اوقات نوره کشیدن و سایر آداب آن:

از حضرت صادق علیه‌السلام منقول است که: یک مرتبه در تابستان دارو کشیدن، بهتر است در فضیلت و نفع از ده مرتبه که در زمستان بکشند.

از حضرت امیرالمؤمنین علیه‌السلام نقل است که: احتراز کنید از نوره مالیدن در روز چهارشنبه، که روز نحس مستمر است، جهنم در روز چهارشنبه خلق شده است.

 

از حضرت رسول صلّى‌اللّه علیه و آله و سلّم منقول است که: پنج چیز است که مورث پیسى است نوره در روز جمعه و چهارشنبه مالیدن، وضو و غسل به آبى کردن که در آفتاب گرم شده باشد، در حال جنابت چیزى خوردن، زن را در حال حیض جماع کردن، و در حال سیرى چیزى خورد.

 

از حضرت امام رضا علیه‌السلام نقل شده است: هر که در روز جمعه نوره بکشد و پیس شود، ملامت نکند مگر خود را و دور نیست که این دو حدیث، محمول بر تقیه باشد، یا آنکه یکى از طریق اهل سنت است. زیرا که حدیث گذشت که حضرت پیغمبر صلّى اللّه علیه و آله و سلّم در روز جمعه دارو میکشیدند.

در حدیث معتبر دیگر منقول است که: به خدمت حضرت صادق علیه‌السلام عرض کردند که مردم میگویند: که نوره کشیدن در روز جمعه مکروه است، حضرت فرمود: چنین نیست که تو گمان کرده چه چیز پاک‌کننده‌تر است از نوره کشیدن در روز جمعه.

در حدیث دیگر منقول است که: على بن یقطین خواست که بخدمت حضرت امام موسى علیه‌السلام بنویسد که: آیا مرد در حال جنابت دارو میتواند کشید و فراموش کرد، حضرت از باب اعجاز باو نوشتند که باکى نیست، نوره باعث زیادتى پاکیزگى جنب است.

از حضرت صادق علیه‌السلام نیز پریسدند، فرمود: باکى نیست.

 

در حدیث حسن آمده: از حضرت صادق علیه‌السلام پرسیدند که کسیکه دارو کشد ایستاده بول میتواند کرد، فرمود که: باکى نیست.

در روایت دیگر منقول است که: کسیکه در وقت دارو کشیدن بنشیند، بیم آنستکه بعلت فتق مبتلا شود.

بشیر نَبّال با حضرت امام محمد باقر علیه‌السلام بحمام رفتند، حضرت لنگى بستند از ناف تا زانو و خدمتکار حمام را طلبیدند، آنچه بالا و پائین لنگ بود دارو مالید، بعد از آن او را بیرون کردند و از ناف تا زانو خود کشیدند و با بشیر گفتند که هر گاه دارو بکشى چنین کن.

در بعضى احادیث تجویز آن وارد شده است که: غیر عورتین را دیگرى بمالد و به سند حسن منقول است که: از حضرت صادق علیه‌السلام پرسیدند که آیا جایز است که کسى آرد را با روغن زیت مخلوط کند و بعد از نوره بر بدن بمالد براى آنکه بوى نوره ببرد، فرمود که: باکى نیست.

در حدیث دیگر منقول است که: حضرت امام موسى علیه‌السلام چنین میکردند و در حدیث دیگر منقول است که: از حضرت صادق علیه‌السلام پرسیدند آرد را بعد از نوره بربدن مى توان مالید، فرمود که: باکى نیست، راوى گفت که: مردم می‌گویند که اسراف است، حضرت فرمود که: در چیزیکه اصلاح بدن کند اسراف نیست، من بسیار است که میفرمایم که آرد پخته را با روغن زیت مخلوط میکند و بر بدن میمالم، اسراف در چیزى مى‌باشد که مال را تلف کند و به بدن ضرر برساند.

قال امیرالمومنین (ع): «النّوره نشره و طهور للجسد.» حضرت علی (ع) فرمودند: استفاده از نوره (زدودن موی زیر بغل و اسافل اعضا) نشاط می‌آورد و بهداشت بدن است. (بحارالانوار، ج76، ص89.)

احادیث و روایات وارد شده در آداب و احکام نوره کشیدن از ائمه اطهار (ع)

  1. نوره کشیدن مستحب است و پاکیزگی و امان از بیماری‌ها است.
  2. نوره کشیدن مستحب است، اگرچه به فاصله سه روز باشد.
  3. نوره کشیدن هر 15 روز یکبار سنت است.
  4. مستحب است هرگاه 20 روز گذشت و شخص پولی برای نوره کشیدن ندارد، قرض کند و خداوند به او خواهد داد.
  5. کراهت بسیار دارد که 40 روز نوره کشیدن را ترک کنند، بلکه روایت شده است تارک آن مومن و مسلمان نیست و چنین کسی کرامت و احترامی ندارد.
  6. نوره کشیدن در روز چهارشنبه مکروه است.
  7. مستحب است موقع نوره کشیدن قدری نوره بر سر بینی خود بگذارد و آن را ببوید و این دعا را بخواند: «صلی الله علی سلیمان بن داود کما امر بالنوره.».
  8. موی بدن وقتی بلند شود ... و مفاصل را سست می‌گرداند و موجب ضعف و تنبلی و سل می‌شود.
  9. نوره ... بدن را قوی می‌نماید و پیه کلیه‌ها را زیاد می‌کند و بدن را با نشاط و سرحال و سالم می‌سازد.
  10. یکبار نوره کشیدن در تابستان بهتر است از ده بار نوره کشیدن در زمستان.
  11. هر کس حمام برود و نوره بمالد، بعد حنا استعمال کند این عمل او امان از جنون و جذام و برص و آکله است تا دفعه دیگر که نوره بکشد و فقر را هم از او دور می‌کند.
  12. نوره کشیدن پاک کننده بدن است و دفع دل گیری و پریشانی خاطر می‌کند.
  13. نوره کشیدن از اخلاق پیغمبران است.» / حلیه‌المتقین مرحوم مجلسی / وسائل‌الشیعه مرحوم شیخ حر عاملی.

رفتار اجتماعی

در عطاری‌ها و میان عامه چنین گفته‌هایی شنیده می‌شود:

«... نوره یکی از اقسام دارو است و بدن را فربه می‌کند و اگر آنرا با حنا مخلوط کنند و در حمام برخود بمالند وضح (لک‌های سفید پوست) و بحق (لک‌های سیاه پوستی) را می‌زداید. تنویر وسیله طهارت است و کسی که با انگشت آن را بردارد و ببوید و بر سر بینی خود بگذارد و دعای (الهم ارحم سلیمان بن داود کما امرنا بالنوره) را بخواند او را نمی‌سوزاند، نوره اب صلب (منی) را زیاد می‌کند و بدن را نیرو می‌دهد و بر پیه کلیه می‌افزاید و بدن را فربه می‌کند و یک بار استعمال آن در تابستان مفیدتر از ده برابر آن در زمستان است موی بدن همین که بلند شد آب پشت را قطع می‌کند و مفاصل را سست می‌کند و ضعف و سل می‌آورد و کسی که پس مالیدن آنها از فرق تا قدم خود را حنا بمالد از جنون، جذام، برص و آکله در امان است ضماد کردنی می‌باشد.»

عنصر معماری

واجبی‌خانه از عناصر تشکیل دهنده معماری حمام‌های قدیمی و سنتی ایران بود. و در بررسی طراحی حمام‌های قدیمی درمی‌یابیم؛ محل آن در بخش میانی حمام یعنی میاندر معین شده بود. میاندر راهرویی بود که از سربینه به گرمخانه می‌رفتند. در حقیقت میاندر رابط دو بخش سرد سربینه و گرم گرمخانه بود، تا بدین ترتیب مانعی برای خروج سریع هوای گرم بخش انتهایی حمام ایجاد شود که این امر در زمستان‌ها بسیار اهمیت داشت. از این جهت ارتفاع این بخش را هم کوتاه در نظر می‌گرفتند. در دو شانه چپ و راست قسمت دالان‌وار میاندر نیز آبریزگاه و نظافت خانه قرار داشت.

درباره طراحی و اجزای معماری حمام‌های قدیم نویسندگان اشاراتی دارند:

«... همچنین حمام سر خانه بود که برای خانه‌های اعیان از حتمیات بشمار می‌آمد چه فقدان آن نقص شخصیت صاحبخانه را می‌رساند که عیالاتش از حمام عمومی استفاده کرده .... حمام سرخانه هم سوای قلت مساحت نسبت به گرمابه‌های عمومی درست شبیه حمام‌های عمومی بود با سربینه و کفش‌کن و رخت‌کن و گرمخانه و خزینه آب سرد و آب گرم و سرنون (آتشدان) و مستراح و واجبی‌خانه (نوره‌کش‌خانه) و ...» / تهران قدیم، ج3، ص200.

«... در حمام یا گرمابه‌های سنتی دارای سه بخش بنیادی هستند: 1. بینه یا رختکن، فضایی بزرگ و سر پوشیده ... 2. میاندر میان دو بخش بینه و گرمخانه جای دارد میاندر راهرو یا دالانی است که به چند جا راه داشته یکی به آبریزگاه و دیگری به جایگاه ستردن مو (واجبی‌خانه) ... 3. گرمخانه یا صحن گرمابه ... خزانه و ...» / معماری ایرانی، پیرنیا، ص382.

 

«... از اجزاء حمام آتشدان، گربه رو، دودکش، گنبد، جامخانه، آبریزگاه و نظافتخانه ...» / بررسی باستانشناسی ... ملایر، مجید ساریخانی.

 

با دقت و بررسی در معماری حمام‌های قدیمی باقیمانده در می‌یابیم که وجود نظافت خانه و نیز محل ثابت آن جزء اصول لاینفک طراحی این بنا‌ها بوده است. برخی از حمام‌های مشهور ایران عبارتند از:

حمام ارگ کریمخانی در شیراز، حمام گنجعلی خان در کرمان.

و حمام‌های تاریخی استان کردستان:

حمام پاشاخان، حمام حسن‌آباد، حمامِ خان (ظهیری)، حمام خدری، حمام شجاع لشکر، حمام شیشه، حمام صلاحی، حمام عبدالخالق، حمام عمارت آصف، حمام عمارت مشیر دیوان، حمام عمارت ملا لطف‌الله شیخ‌الاسلام، حمام عمارت وکیل، حمام قصلان، حمام منزل معمارباشی

حمام وکیل‌الملک / کتاب میراث فرهنگی استان کردستان

و نیز حمام‌های قدیمی اردبیل

«... طبق اظهارات مورخان قبل از سال 1350 حدود 100 حمام تاریخی و قدیمی در اردبیل وجود داشت.

حمام‌های پیر عبدالملک، ارمنستان، حمام پیرا عبیش‌آباد که قدمت 100 ساله داشتند.

بعضی از حمام‌های قدیمی در اردبیل به قبل از اسلام مربوط می‌شود مردم اردبیل اعتقاد دارند که حضرت امام حسن مجتبی (ع) در سفر به اردبیل در حمام اردبیل استحمام کرده است.

حمام‌های تاریخی موجود در شهر اردبیل که با گذر از احداث طبیعی و بی‌مهری‌های انسان‌ها به ظاهر متمدن هنوز پا برجا مانده است.

حمام قره دینگ (صفویه) که گنبد معماری سنتی با طاق و گنبد ضربی است، حمام حاج محسن با طاق و گنبد ضربتی هم واقع در کوچه ملا هادی است که آثار از نقاشی‌های سنتی در آن جاه مانده است.

حمام حاج شیخ

حمام پیرزرگر

حمام‌های ابراهیم‌آباد، منصوریه، یعقوبیه، کاظمیه، وکیل، زندان، سیدآباد، زینال،

در استان اردبیل، در مجموعه 8 حمام تاریخی ثبت شده در فهرست آثار ملی وجود دارد که 7 مورد آن در اردبیل و یک مورد آن در اردبیل و یک مورد در شهرستان خلخال واقع شده است.

اکثر این حمام‌ها مربوط به دوره قاجاریه است و عده‌ای از آنها که مربوط به دوره‌های قبل از قاجاریه است در دوره قاجاریه تجدید بنا شده است

حمام نور، جاجی کاظم محمدیه و حمام تاریخی غین مراحل اولیه ثبت در فهرست آثار ملی را می‌گذاراند و تعدادی هم بلاتکلیف مانده است. / خبرگزاری آریا.

و همین طور حمام‌های استان آذربایجان شرقی:

حمام کردشت (این حمام یکی از زیباترین حمام‌های آذربایجان است) ، حمام مهرآباد (تالار رخت‌رکن، محل نظافت، تالار شستشو، گرم‌خانه، خزینه آب).

از سایر حمام‌های تاریخی آذربایجان شرقی می‌توان حمام‌های زیر را نام برد: حمام‌های شازده تبریز، حکم‌آباد تبریز، نوبهار تبریز، نوبر تبریز، سرهنگ تبریز، سراب، جلفا، میلان، اسکو، حاجی موسی مرند، حاج فتح‌الله بناب، چهارسوق مراغه، چهار سوق آذرشهر.

بیشتر بخوانید: