جمعه, 10 فروردین 1403

پیراهن مراد

اشتراک‌گذاری این مطلب: WhatsappTelegram
پیراهن مراد

تهیه پیراهن مراد از این قرار بود که روز بیست و هفتم ماه مبارک رمضان که روز قتل ابن‌ملجم است، زن‌ها آرایش می‌کردند و به مسجد می‌رفتند (بیش‌تر تهرانی‌ها در مسجد شاه گرد می‌آمدند و در یزد، بیش‌تر زنان برای دوختن پیرامن مراد به مسجد امیر چخماق می‌روند و شهر‌های دیگر ...) و با پارچه‌هایی که از قبل تهیه کرده بودند، در بین دو نماز پیراهن مراد را می‌دوختند و معتقد بودند که با پوشیدن این پیراهن کلیه حاجات آن‌ها برآورده خواهد شد. از جمله بخت دخترشان گشوده می‌شود.

گفته‌اند، پارچه پیراهن را بهتر است که از پول حاصل از گدایی خریداری نمایند.

در برخی مناطق دیگر ایران نیز زنان به دوختن «پیراهن مراد» و یا «چادر مراد» می‌پرداختند.

می گویند در بعضی شهرها کسانی که قصد دوختن این پیراهن را داشتند از شب نیمه شعبان، چله‌کشی پارچه را انجام می‌دادند و در شب ۲۴ ماه رمضان آن را از کارگاه می‌بریدند و در روز بیست و هفتم پارچه را به صورت پیراهن در می‌آوردند و از اضافات پارچه مذکور برای خود «کیسه پول» می‌دوختند، و هر کدام از زنان شرکت‌کننده در مراسم، جهت طلب مراد خود از درگاه الهی شعری را با آواز می‌خواند و چند کوک بر پیراهن موردنظر می‌زد. آنان معتقد بودند این پیراهن مراد را اگر نیازمندی با اخلاص کامل استفاده می‌کرد، اگر بیمار بود بهبودی می‌یافت، کسی اگر حاجت داشت برآورده می‌شد، بخت بسته‌ای داشت باز می‌گردید.

 

نقل قول‌هایی از گوشه و کنار ایران درباره این رسم:

«... گرفتن‌ پارچه‌ از 7 زن‌ فاطمه‌ نام‌ و دوختن‌ پیراهن‌ مراد از پارچه‌ها به‌ کمک‌ 7 دختر نابالغ ...» / مولانا، صص 112 - 113.

«... دوختن‌ و پوشیدن‌ پیراهن‌ مراد با آدابى‌ خاص‌ و به‌ سر کردن‌ چادر مراد نیز از اعمال‌ دیگر بخت‌ گشایى‌ بود / کتیرایى‌، صص 91 - 93.

مثلاً در لاریجان‌ دختران‌ دم‌ بخت‌ و زنان‌ حاجتمند در شب‌ چهارشنبه‌سوری‌ کیسه‌ای‌ مى‌دوختند و به‌ مسجد مى‌رفتند و از مردم‌ پول‌ جمع‌آوری‌ مى‌کردند و در کیسه‌ مى‌ریختند، از آن پول‌ پارچه‌ مى‌خریدند و از پارچه‌ پیراهن‌ مراد مى‌دوختند و مى‌پوشیدند / پورکریم‌، ص 21.

برای‌ آداب‌ مخصوص‌ دوختن‌ و پوشیدن‌ پیراهن‌ مراد، / کتیرایى‌، همانجا.

این گونه‌ اعمال‌ معمولاً در شب‌های‌ 27 رمضان‌ و با اندکى‌ تفاوت‌ در تهران‌، بروجرد و کرج‌ نیز رایج‌ بوده‌ است‌ / شهری‌، طهران‌، ج 3، ص370 / ذاکرزاده‌، ص 282 / مولانا، صص 113و112 / وکیلیان‌، ص126.

«... دو نماز ظهر و عصر روز بیست و هفتم در مساجد ذکر شده می‌بریدند و می‌دوختند و بعد از نماز به تن صاحب حاجت می‌کردند. در اواخر سلطنت قاجاریه که چرخ خیاطی در منازل اعیان و اشراف راه یافت، زنان رجال برای دوختن پیراهن مراد چرخ خیاطی خود را به وسیله نوکران خود به مسجد می‌فرستادند تا مراد آنها هم داده شود.. . زنان و مردان حاجتمند پس از عرض تقاضا از ۴۰ نفر که نامشان محمد، علی یا فاطمه بود از یک مغازه پارچه‌فروشی که اسم صاحبش محمد یا علی و دکانش هم رو به قبله بود پارچه می‌خریدند و بین دو نماز ظهر و عصر روز بیست و هفتم در مساجد ذکر شده می‌بریدند و می‌دوختند و بعد از نماز به تن صاحب حاجت می‌کردند.

در اواخر سلطنت قاجاریه که چرخ خیاطی در منازل اعیان و اشراف راه یافت، زنان رجال برای دوختن پیراهن مراد چرخ خیاطی خود را به وسیله نوکران خود به مسجد می‌فرستادند تا مراد آن‌ها هم داده شود. برای تهیه پارچه آن، زنی که نذر دارد، به هفت خانه رو به قبله که از سادات است مراجعه کرده و کمک می‌طلبد.»

بیشتر بخوانید: