پنجشنبه, 09 فروردین 1403

دکتر لیندن بلات

اشتراک‌گذاری این مطلب: WhatsappTelegram
دکتر لیندن بلات

دکتر ‏کورت لیندن بلات نخستین مدیر کل نخستین بانک ایرانی یعنی بانک ملی ایران است. ایرانیان پس از چندین دهه مرارت و حسرت بانکی تاسیس کردند از پیرزن خانه‌دار تا تاجر و سرمایه‌دار (دولت سرمایه تشکیل بانک را به کمک مردم مهیا ساخت) دست‌به‌دست هم پول و سرمایه‌هایشان را بر هم نهادند تا این بانک سامان گیرد. بانک با همت ایرانیان تاسیس شد و ایشان با عشق و امید آن را به بلات آلمانی سپردند تا شاید در گریز از ستمکاری روس و انگلیس خیری از آلمانی‌ها ببینند اما دریغ که انتظار وفا از بیگانه خطاست. هنوز چیزی از این امانت‌سپاری نگذشته بود که بوی خیانت به مشام رسید و بلات خائن از آب درآمد این مطلب به شرحی کوتاه از این ماجرا پرداخته است:

در واپسین سال‌های عصر ناصری و در تداوم طمع‌ورزی و اندیشه چپاول‌گرانه روس و انگلیس، پای بانک‌های دولتین هم در صحنه اقتصاد ایران باز و بیش از پیش بر نفوذ متجاوزانه دو دولت استعمارگر افزوده شد و دخالت شوم دولتین در زندگی ایرانیان تا رگ و پی‌شان نفوذ کرد. دو کشور استعمارگر با قدرت سیاسی و نظامی خود بر منابع حیاتی و ذخائر ایران تسلط یافتند و بدین ترتیب بندهای اسارت ملت ایران در آن بحبوحه رکود و انحطاط اقتصادی کشور مستحکم‌تر شد.

در 1296 قمری برابر با 1258 خورشیدی در سلطنت ناصرالدین شاه جمعی از صرافان خواستار تاسیس نخستین بانک ایرانی شدند. وضع آشفته سیاسی و اقتصادی ایران، بازیچه بودن دولت ناصری در تعیین سرنوشت مردم و تحولات و عواملی چند و بخصوص توافق و قرارداد 1907 میلادی میان روس و انگلیس مانع از عملی شدن این آرزو گردید.

در سال‌هایی که اقتصاد بیمارگونه ایران روزگار خوشی نداشت و به سختی ادامه حیات می‌داد، میرزا ابوالقاسم ناصرالملک وزیر مالیه وقت مظفرالدین شاه در روز ۲۳ آبان ۱۲۸۵ خورشیدی / ۱۳۲۴ قمری در مجلس شورای ملی حاضر شد و با تشریح اوضاع نابسامان مالی کشور خبر از وخامت وضع اقتصادی داد و پیشنهاد کرد که دولت چون ادوار گذشته دست به دامن روس و انگلیس شود و مشکل را با گرفتن قرضه و وام از آن دولت‌ها حل کند، اما با توجه به حوادث اخیر و مبارزات آزادی‌خواهانه آن سال‌ها درخواست وی با مخالفت شدید نمایندگان مواجه شد.

تجربه تلخ ایرانیان از دخالت و نفوذ اقتصادی بانک‌های شاهی انگلیس و استقراضی روس و چپاول و غارت دولتین در پی گرفتن قرضه و وام‌های ناصری و مظفری احساسات ایرانیان را بر انگیخت تا خود راسا اقدام به تاسیس بانکی ملی کنند که با سرمایه و مدیریت ایرانی، تا بتواند باری از دوش خسته و ناتوان ایشان بر دارند.

رهایی از سلطه اقتصادی بیگانه برای مردم ایران آرزویی بود که با تشکیل و تاسیس بانک ملی عملی می‌شد. در این سال‌ها دوشادوش توسعه اندیشه سیاسی مردم، افتتاح بانک ایرانی و لزوم و تاثیر آن در پیشرفت کشور آرمانی بود که در فکر ایرانیان پیدا شده بود.

ایرانیان کم و بیش با درک رمز توسعه اقتصادی و پشترفت صنعتی کشورهای اروپایی و این که رواج صنعت و احداث خطوط آهن و تلگراف بدون ایجاد بانکی بزرگ با اشتراک و اتفاق دولت و ملت میسر نیست، به استقبال چنین اندیشه‌ای رفتند. جمعی از بازرگانان و صرافان متعهد مشارکت در این بانک را نمودند و در آذرماه ۱۲۸۵ اعلان آن که مبین احساسات عمومی و علاقه و تمایل شدید مردم به تاسیس یک بانک اعتباری ملی در ایران بود انتشار یافت، خبر تشکیل بانک ملی با سرمایه ۱۵ میلیون (۳۰ کرور) قابل افزایش به ۵۰ میلیون تومان با وجد و شعف عموم ملت روبرو شد.

عواملی چند و نیز آغاز جنگ جهانی اول و ورود نیروهای اشغالگر به ایران تمام کوشش‌ها و تلاش‌های تشکیل بانک ملی را نقش بر آب کرد و این آرزوی بزرگ مردم سال‌ها به تعویق افتاد و متاسفانه با همه اشتیاقی که در وجود ایرانیان بود، این آرزو با کارشکنی بیگانگان و بداندیشان جامه عمل نپوشید و این آرمان در بوته تعویق افتاد.

وقتی جنگ جهانی اول پایان گرفت و اشغالگران هم اندک‌اندک از خاک ایران رفتند، دوباره شمیم خوش تاسیس بانک ملی جان ایرانیان را نواخت و زمزمه دل انگیز آن به گوش رسید. بازرگانان و دیگران کوشیدند تا این بار (که از سلسله قجر اثری نبود و روس‌ها در گیر آزمون و خطای حوادث انقلاب اکتبر بودند و انگلیس محیل هم شرایط سیاسی تازه‌ای را با ایران تجربه می‌کرد.) این آرزو را عملی سازند. مقدمات فراهم شد، تا این که در روز ۱۴ اردیبهشت ۱۳۰۶ خورشیدی قانون تاسیس بانک ملی ایران به تصویب مجلس رسید.

چندی بعد بلافاصله با تصویب اساسنامه بانک مقدمات کار مهیا شد و بالاخره در روز سه شنبه۲۰ شهریور ۱۳۰۷ بانک ملی ایران در تهران رسماً کار خود را آغاز کرد.

در آن سال‌ها نفوذ آلمانی‌ها در ایران رو به فزونی بود و در قیاس با سابقه تلخ استعماری روس و انگلیس ورود اتباع این کشور به عرصه اقتصادی از اقبال عمومی برخوردار. از این روی دولت ایران پس از جلسات متعدد شور و گفتگو مدیریت نخستین بانک کشور را به آلمانی‌ها که تجربه آن را داشتند، سپرد و قرعه به نام دکتر بلات افتاد.

از آن جا که در آن تاریخ متخصصین بانکی در ایران وجود نداشت بمنظور اداره بانک قانونی تصویب شد و دولت اجازه یافت تا با استخدام اتباع سوییسی یا آلمانی کار را آغاز کند. بر این اساس دکتر کورت لنیدن بلات نخستین مدیر کل بانک ملی ایران شد. برای راه‌اندازی بانک، وی به اتفاق معاونش فوگل همراه کارشناسانی چند از آلمان به ایران آمدند و اداره نخستین بانک ایرانیان را دست گرفتند.

 تعداد کارکنان بانک در روز افتتاح اعم از ایرانی و آلمانی از ۲۷ نفر (در حال حاضر تعداد کارکنان بانک ملی ایران بالغ بر ۴۵ هزار نفر است.) تجاوز نمی‌کرد.

در ابتدای تاسیس بانک علاوه بر شعبه مرکزی دو شعبه در بازار تهران و بندر بوشهر که مهم‌ترین بندر بازرگانی آن روز ایران بود تاسیس گردید.

سرمایه اولیه بانک ۲۰ میلیون ریال بود که فقط ۸ میلیون آن پرداخت شد. در ادامه کار سرمایه بانک در سال ۱۳۱۴ به ۳۰۰ میلیون ریال و در سال ۱۳۳۱ به دو میلیارد ریال افزایش یافت که تمام آن پرداخت شده است.

نخستین نمایندگی بانک در خارج از کشور در سال ۱۳۲۷ خورشیدی در هامبورگ تاسیس شد.

در سال ۱۳۰۵ بنگاهی بنام موسسه رهنی دولتی ایران، از محل وجوه صندوق بازنشستگی کارکنان دولت برای رفع حوائج مردم بوجود آمد که تا سال ۱۳۰۷ تحت نظر وزارت دارایی اداره می‌گردید پس از تاسیس بانک ملی به این بانک واگذار و در سال ۱۳۱۸ این موسسه بنام بانک کارگشایی مرسوم و یکی از سازمان‌های تابعه بانک ملی محسوب شد.

در تاریخ ۲۲ اسفند ماه ۱۳۱۰ با تصویب مجلس امر نشر اسکناس به مدت ۱۰ سال به عهده بانک ملی ایران واگذاردند و در فروردین ماه ۱۳۱۱ نخستین اسکناس بانک ملی ایران انتشار یافت و در سال ۱۳۳۸ این وظیفه را از بانک ملی ستانده و به بانک مرکزی سپردند.

بانک ملی ایران اکنون با بیش از ۳۳۰۰ شعبه فعال داخلی و ۱۸ شعبه خارجی و بالغ بر ۴۵۰۰۰ پرسنل و بیش از ۸۰ سال سابقه یکی از بانک‌های مطرح ایران است.

 

و اما لیندبلات و مسولیتش:

بلات به کمک جمعی از همکاران آلمانی‌اش از بی‌خبری ایرانیان در دانش تازه تاسیس بانکداری سوء استفاده کرد و با سندسازی دست به اختلاس از اموال بانک زد. بلات مدیرکل آلمانی بانک ملی ایران با جعل ترازنامه و حساب‌های سود و زیان مبادرت با ارائه گزارش خلاف واقع نمود.

 به همین سبب وی و همدستانش را دستگیر کردند و در 4 مرداد سال 1308 خورشیدی / ۲۵ ژوئیه سال ۱۹۲۹ برای محاکمه به دادسرای تهران سپردند.

بیشتر بخوانید: