پنجشنبه, 09 فروردین 1403

قتل اصلاح‌خواهان در کاخ گلستان در چاه برفی

اشتراک‌گذاری این مطلب: WhatsappTelegram
قتل اصلاح‌خواهان در کاخ گلستان در چاه برفی

همانا خدا چیزی را در قومی تغییر نمی‌دهد، مگر آنکه خود آن قوم در نفس خود دگرگونی پدید آورند. / سوره رعد – قرآن‌کریم

چاه برفی در اندرونی کاخ ناصرالدین شاه

پیش‌تر از «چاه برفی» نوشتیم و موارد استفاده آنرا در تهران قدیم بر شمردیم. امروز قصد داریم با ذکر حادثه‌ای اگر چه تلخ از عصر سلطنت ناصرالدین شاه به فضای حکومتی خفقان‌آور ناصری، سرک بکشیم.

گو اینکه دوران وحشت و اختناق ناصری، نوای حق‌خواهی و آزادی‌طلبی را در گلوی مردم خفه کرده و ملت ایران مقهور حکومت شده بود، لیکن جنبش تنباکو و اعتراض‌های جسته گریخته مردم در شهر‌ها و در دارالخلافه نظیر اعتراض شدیدالحن زن‌های چال میدان، در ماجرای قحطی نان و ... نشان داد، که مردم در صورت اتحاد می‌توانند حتی بر حکومت‌های قهار و جبار نیز پیروز آیند.

در آن سال‌ها این اندیشه مردم را، اخباری که آهسته آهسته از اروپا می‌رسید، فربه‌تر کرد، تا اینکه با به قتل رسیدن ناصرالدین شاه، نوبت به سلطنت مظفرالدین شاه رسید. در این دوره ده ساله ایرانیان، بهترین فرصت را یافتند تا انقلاب مشروطه را در نخستین گام پیروز نمایند.

اروپا در سده نوزدهم به بزرگترین قدرت اقتصادی جهان تبدیل شد. این قاره در سال 1800 میلادی 187 میلون نفر بود. این جمعیت به سرعت افزایش یافت، به‌طوری‌که در شروع جنگ جهانی اول (1914 میلادی) به 450 میلون تن رسید. هر چند در تعیین زمان آغاز انقلاب صنعتی اختلاف نظر وجود دارد، اما به طور قطع بروز این واقعه بزرگ در اواخر سده نوزدهم اتفاق افتاده است.

در این سده، انقلاب‌ها و نهضت‌هایی در اروپا به وقوع پیوست، که بعد‌ها به اوضاع سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و ... همه عالم تاثیر گذاشت. پدید آمدن مکاتب مختلف سیاسی و فلسفی و به صحنه آمدن نامدارانی چونان نیچه، جان لاک، مارکس، انگلس، لنین، گاری بالدی، کاوور، گلادستون، سالیسبوری، ژان ژورس، بیسمارک و ... موجب برتری ناگهانی اروپا بر آسیا شد و توازن هزار ساله موجود را برهم زد و این خود باعث تسلط اروپا بر آسیا و دیگر کشورهای جهان به شکل استثمار و استعمار شد.

ایران مهم‌ترین کشور در خاورمیانه و آسیا بود، که مقابل نوک پیکان حمله اروپاییان قرار داشت و از طمع‌ورزی آنان در سده نوزده آسیب فراوانی دید. زیان اقتصادی و لطمه فرهنگی - اجتماعی عظیمی را تحمل کرد و بخش‌های وسیع و مهمی از پیکره‌اش جدا شد، اما از این واقعیت نیز نباید گذشت که سوای این اسیب و خسارت وحشتناک که شاید براحتی میزان این خسارت و ابعاد گوناگون این مقابله ویرانگرانه را نتوان تعیین کرد، تحولات عظیم سیاسی - اجتماعی اروپا تاثیر بسزایی در دگرگونی و تحول فکری ایرانیان داشت، تحولی که بر اثر شجاعت و شهادت بخشی از مردم و نخبگان منتهی به پیروزی انقلاب مشروطه شد.

این مقدمه با فشردگی از آن جهت یاد شد، تا بدانیم پدیده‌های بزرگ اجتماعی، انقلابی در یک جامعه هرگز به یکباره و ناگهان پدیدار نمی‌شوند، بلکه خون دلها باید خورد و خون‌ها به پای نهالش باید ریخت، تا آن نهال به ثمر بنشیند.

روزی که ناصرالدین شاه آن شش نفر اصلاح‌طلب را فقط به جرم گفتگو در چاه انداخت، هرگز حدس هم نمی‌زد، که روزی فرزندش مجبور شود، به دست خود فرمان مشروطیت را صادر کند. گو اینکه خود پیش از آن، در دار مکافات به کیفر رسید.

ماجرای کشته شدن این شش نفر را ناظم‌الاسلام کرمانی، در «تاریخ بیداری ایرانیان» اینگونه شرح می‌دهد:

«... در چندین سال قبل به ناصرالدین شاه راپورت دادند، که شبها جمعی در محله سنگلج در یک خانه اجتماع کرده و در امر مملکت و اصلاح امور مذاکره می‌کنند. پادشاه جمعی را فرستاد، شش نفر از اصلاح‌خواهان که دور هم نشسته بودند، ماخوذ و شبانه آنها را به حضور پادشاه بردند. چاهی که در اندرون حفر کرده بودند، که برف در آن می‌ریختند و یا برای همین جور کارها مهیا بود، سنگ سر آن را برداشته، ماخوذین را در آن چاه انداختند. آن وقت خود پادشاه تفنگ بدست گرفته، متجاوز از سی فشنگ از پی آنان فرستاد، که به اعتقاد خود زودتر آنها را به اسفل‌السافلین رساند و حاضرین را هر کدام یک اشرفی انعام داد، برای شکرانه موفقیت بر قتل آنها .‌..»

بیشتر بخوانید: