نخستین نامگذاری کوچه و خیابان در تهران قدیم
وقتی صحبت از «نخستین»های یک شهر به میان میآید، به نظر میرسد، موضوع از جذابیت کافی برای ساکنین آن شهر برخوردار است. حال اگر این شهر، تهران باشد، با آن تاریخ اعجابآورش و سرعت فراوان تحول و دگرگونیهایش، بسیار جذابتر و شنیدنیتر است.
تهران، شهری است، که توانسته در مدت دویست سال از جمعیت سی چهل هزار نفر به دوازده سیزده میلیون نفر برسد و به نحوی موطن بخشی از تمامی اقوام ایرانی گردد.
نامگذاری گذرگاههای تهران یکی از صدها و شاید هزارها موضوعی است، که کاوش و بررسی آن اهمیت شایانی دارد و این جستجو نیازمند مدارک و منابعی موثق است، که متاسفانه دسترس نیست و یا دست کم کافی نیست. تهران پیش از پایتختی از اهمیت زیادی برخوردار نبود، تا در باره آن نوشتهای بنگارند و پس از پایتختی هم تا دوره ناصری مطالب ارزشمند زیادی، در اینباره نمیتوان یافت. فقط از این دوره به بعد است، که میشود، بیشوکم مطالب سودمندی در این زمینه جست و مدارکی جهت نیل به مقصد خود پیدا کرد. سرعت توسعه و گسترش شهر در این زمان بیشتر شد و با افزایش گذرگاههای جدید، در مدتی کوتاه امر نامگذاری آنها را اهمیت بخشید. در آخرین نقشه عصر ناصری گذرگاههای جدیدی که تازه پدید آمده و دارای نام شده بودند، ثبت شد.
به طور کلی اسناد و منابعی که در این بررسی میتواند به کار آید، به چند گروه تقسیم میشوند:
الف) اولین نقشههای تهران.
ب) نوشتههای دولتی نظیر؛ روزنامه، مکاتبهها، گزارشها، اسناد سیاسی و قراردادها و ...
ج) سفرنامهها و خاطرات شاه و دیگر شاهزادهها و کتابهای وابستگان دربار از قبیل؛ اعتمادالسلطنه، سپهر، افضلالملک... و دیگر نویسندگان.
د) سفرنامهها و کتابهای اروپاییان اعم از وابستگان سفارتخانه و یا جهانگردان.
ه) دیگر نوشتههای پراکنده و ...
بهترین و مطمئن ترین اسناد در این باب نقشهها هستند. نقشه تهران برزین روسی، یکی از این اسناد است. او برداشت خود را از سطح شهر در دوره محمد شاه انجام داد، ولی آن را ده سال بعد در دوره ناصرالدین شاه مسکو چاپ کرد. پس از این نقشه، تهران، برای نخستین بار با سعی و کوشش موسیو کرشش، معلم دارالفنون و شاگردانش ایرانیاش صاحب نقشهای شد، که به سال 1275 قمری چاپ و انتشار یافت.
تا این تاریخ هنوز هیچ یک از گذرگاههای تهران، نام «خیابان» را برخود نداشت. تمامی آنها با نامهای معمول و رایج آن روزگار؛ گذر، گذار، بازارچه، کوچه، راسته و ... ثبت شده بودند. بعد از این تا رسیدن به زمان چاپ نقشه دیگر تهران به سال 1309 قمری (ترسیمی نجمالدوله) اتفاقی دگرگون کننده و عظیم در سطح تهران رخ داد و آن تخریب حصار ناصری بود. در اواسط حکومت ناصری افزایش جمعیت و گسترش روز افزون خانه سازی موجب شد، تا شاه قجر فرمان دهد، حصار سیصد و اندی ساله صفوی تهران را فرو ریزند و حصار جدید شهر را با سطحی وسیعتر پی افکنند.
این اقدام بی سابقه، منجر به پدید آمدن گذرگاههایی وسیع شد، که متاثر از آزاد شدن سطح اشغال حصار و پر شدن خندق شهر بود. این گذرگاهها بسیار وسیعتر و طولانیتر از کوچههای پر پیچوخم و بازارچههای کوتاه و راستههای شلوغ و ... قدیم بود. آنها را برای نخستین بار در پایتخت «خیابان» نام نهادند و بدین ترتیب کلمه «خیابان» به مثابه گذرگاه و عنصر شهرسازی، وارد تاریخ تهران شد.
خیابانهایی که در این ماجرا پدید آمد، عبارتند از؛ جلوقبرستان (مولوی)، کامرانیه (ری)، باغ سردار (امیر کبیر)، امیریه (سپه = امام خمینی)، باغ نصرتالدوله (شاهپور = وحدت اسلامی) و ...
در عصر ناصرالدین شاه، اتومبیل ساخته شد. او هم در سفر فرنگ با این وسیله آشنا شد. لیکن از اتومبیل خوشش نیامد، از این رو تا پایان عمر نه خود اتومبیل را به ایران آورد و نه کس دیگری جرات چنین کاری را بخرج داد و بدین ترتیب تا مرگ او اتومبیل به ایران نیامد. بنابراین افزایش و گسترش خیابانها و معابر احساس نشد.
بعد از او در زمان سلطنت پسرش مظفرالدین شاه اتومبیل وارد ایران شد، ولی چون عمومیت نداشت و تعداد کمی از آنها در تهران رفتوآمد میکرد، نیاز به گذرگاههای جدید نبود، تا اینکه سالهای مشروطهخواهی تهرانیان پیش آمد. مظفرالدین شاه بعد از امضاء فرمان مشروطه درگذشت و محمدعلی شاه پسرش به سلطنت نشست. در این دوران به سال 1326 قمری تهران دارای بلدیهای بود، که از سابقهای در اداره شهر بهره میبرد. از آنجاییکه مجلس شورای ملی در پایتخت قرار داشت و میتوانست بلدیه را در رسیدن به اهدافش کمک و یاری رساند، بنابراین نخستین مقررات وسایل نقلیه و دیگر قوانین در مجلس وضع شد. اجرای بسیاری از اولین مقرارت شهری از تهران آغاز شد.
بلدیه تهران، اوایل سال 1326 قمری برای نخستین بار اقدام به نامگذاری کوچهها و خیابانها و تعیین شماره برای ساختمانهای شهر نمود. نامها و شمارهها بر کاشی بر دیوار نصب شد، لیکن به علت بیسوادی اکثریت اهالی تهران، این کار در آغاز، مشکلاتی را به همراه داشت.
قهرمان میرزا سالوراز این واقعه چنین یاد میکند:
«...کوچهها را نمره میگذارند و اسم میگذارند. اگر آن وقت در اسم کوچه و آدم سهو میشد، حالا در نمره آن میشود. زیرا از صد نفر اهل پایتخت ما ده نفر رقم هندسی را نمیتوانند، بخوانند. آن وقت خانه فلان آدم را از دکاندار و عابر یا اهل آن کوچه جویا میشدند، حالا باید یک نفر را پیدا کنند، که خانه نمره چهار را خوانده و نشان بدهد، بلکه به این واسطه مردم از تمام حساب این نه حرف را یاد بگیرند، درب خانه ما قرب هفتاد نفر مستخدم است. امروز حساب کردم، شش نفر آنها رقم هندسه را میتوانند، بنویسند و بخوانند ... زنها که هیچ نمیدانند.» / قهرمان میرزا سالور ص 1982.
گزارشهای موجود، حکایت از آن دارد، این اقدام حکومت تهران با عکسالعمل منفی مردم روبهرو گردید، و برای چند ماهی اجرای آن متوقف شد. در ماه رمضان 1326 قمری، حاکم تهران با انتشار اعلانی تاکید دولت را به اجرای این طرح به اطلاع عموم اهالی تهران رسانید:
«اعلان دولتی
از طرف ایالت دارالخلافه
چون برای تعرفه و شناختن کوچه و خیابان و خانهها ترتیب نمره به وضع صحیحی از سابقه داده شده بود و به واسطه بیترتیبی امورات همین طور ناقص ماند، در این موقع بر حسب امر قدر قدرت جهان مطاع بندگان اعلیحضرت قدر قدرت قوی شوکت اقدس شاهنشاهی ارواحنا فداء مقرر است، که باقی نمره درب خانهها به ترتیب سابق نصب و موافق قرار داد از هر خانه یک قران جهت قیمت کاشی و مخارج مامورین این کار و غیره دریافت گردد و علی هذا بر حسب امر مقدس جهان مطاع ملوکانه ارواحنا فداء از طرف حکومت جلیله دارالخلافه مامورین موافق احکام صادره برای ترتیب این کار معین و مشغول نصب نمره خانهها هستند به عموم اهالی دارالخلافه حسبالمقرر اعلان میشود، که از این تاریخ به بعد اگر کسی کاشی نمره درب خانهها و کاشی سر خیابانها و کوچهها را بشکند و حرکات وحشیانه نماید، توسط همان مامورین دستگیر و در اداره حکومتی مجازات و تنبیه خواهد شد و هر کس هم در پرداخت قیمت نمره امتناع ورزد و یا نسبت به مامورین این خدمت بیاحترامی کند، مورد مواخذه و سیاست خواهد بود. قیمت نمره از قرار بلیط چاپی حکومتی خواهد بود، هر کس بدون بلیط مطالبه قیمت نمره نمود، جواب دهند.» / 14 شهر رمضانالمبارک 1326 (مویدالدوله) / ناظمالاسلام کرمانی، ص 221.
به طوریکه ناظمالاسلام کرمانی مینویسد، پس از انتشار این اعلان بعضی از آدمهای سپهسالار را دیدهاند، که کاشیها را میشکستند. / تهران به روایت تاریخ ، ص 1856.
مقاومت مردم در پذیرش این قانون قابل تامل است و خود نشانگر جهل و نادانی است و این جهالت همواره مورد سوء استفاده قدرتمندان نظیر سپهسالار و امثال آن بوده است. مدتها مردم تهران با این عمل بلدیه مبارزه کردند و پنهان و آشکار مقاومت نمودند. کاشیهای نصب شده بر دیوار را شکستند و کندند. در این زمان که مصادف با شروع سده بیستم میلادی است، اروپاییان به پشتیبانی آگاهی و علمی که در سده نوزدهم کسب کردند، به ثروتی فراوان دست یافتند، که به اتکای آن توانستند، تفوق و تسلطشان را بر جهان دیکته کنند.