هر آتشگهی کامد آنجا به دست / چو یخ سرد کردش بر آتش پرست / نظامی گنجوی
صحرای ازدان در گستره تهران قرار دارد، امّا در کجا است و از آن چه میدانیم؟ بیشک بسیاری از تهراننشینان، حتی نام آن را هم نشنیدهاند و شاید شماری از تهران دوستان و تاریخخوانان هم از وجود آن بیخبر باشند.
بخش دوم «صحرای ازدان» مخفف ایزدان و از نامهای آیین مغان و زردشتیان بوده است و به همین دلیل این نام و آثار موجود در آن محل، متعلق به دوران پیش از اسلام است. البته باید توجه داشت، یک وقت بعد از اسلام آوردن ایرانیان، در شهر ری، پیروان مذاهب مختلف اسلام و حتی ادیان دیگر نظیر زردشتی و ... همزمان زندگی میکردند. از اتفاق شیعیان در کنار همین صحرا سکنی داشتند.
صحرای ازدان در شرق بقعه حضرت عبدالعظیم (س) قرار دارد و در قرون اولیه اسلامی، شیعیان مصلایی در کنار محل زندگیشان داشتند، که مجاور این صحرا بود. میدانیم که ری از شهرهای بسیار کهن ایران زمین، بلکه جهان است و در این باب با کهن شهرهایی چونان بابل و نینوا در بینالنهرین در دیرینگی پهلو میزند و قدمت آن به چندین هزار سال میرسد.
گستره وسیعی که امروز به نام تهران میشناسیم و شهر تهران در آن واقع است، در اصل حوزه تمدنی همین شهر قدیمی بوده است. این تمدن دست کم دارای نه هزار سال پیشینه است. در جایجای این گستره آثار متعددی از این تمدن میتوان یافت.
اطلاعات وسیعی از مردمی که در هزارههای پیش از تاریخ در این پهنه زیستهاند در دست نیست، اما نشانههای بارزی میشود، یافت که همه از وجود اعتقادات مذهبی و خداشناسی ایشان حکایت دارد. آریاییان که متمدنترین اقوام ساکن در این گسترهاند، پیش از ظهور زردشت هم دارای معتقدات مذهبی بودهاند. نویسنده «تاریخ ایران قدیم» میگوید؛ این قوم، در عصر پیش از تاریخ، عناصر را میپرستیدند. اقوام آریایی، بعدها در دوران مادها، به کیش مغان درآمدند، که آثاری از این آیین و مذهب در نقاط مختلف این پهنه، مانند دماوند و ... وجود دارد، اما مرکز اصلی فعالیت دینیشان، همین شهر ری بوده است. دین ایشان با ادیان اقوام اطراف نظیر آشوریان و ... نیز متأثر از یکدیگر و حتی مرتبط باهم بوده است.
دیاکونف روسی در «تاریخ ماد» مینویسد:
گو این که «هرودوت» مورخ یونانی اطلاع صریحی از دین مادها به دست نمیدهد، لیکن به زندگی مغان یعنی رهبران دینی مادها در شهر ری اشاره دارد. با ظهور زردشت، مغان نیز به آن گرویدند. براساس نظر «دیاکونف»، قدمت این ارتباط دست کم به قرن چهارم پیش از میلاد میرسد. این در حالی است، که ایران شناس شهیر «آرتور کریستن سن»، پیشینه این آشنایی را به هزار سال پیش از میلاد میرساند.
به هر روی این مجال تنگ قطعا ً مقام بررسی و مداقه چنین مبحثی را بر نمیتابد. در تعیین محل تولد حضرت زردشت، در میان مورخان، اختلاف نظر و جود دارد. ولی یکی از شهرهایی که مولد ایشان معرفی شده «ری» است. از این بابت از قدیمالایام، این نقطه مورد توجه زردشتیان بوده است. اسکندر در حمله ویرانگرانه خود، آتشگاههای ایران زمین را خراب کرد، اما پس از اسکندر، به خصوص عصر ساسانی ایرانیان دوباره به ساختن و آبادکردن آتشکدهها اقدام کردند.
دونالد ویلبر مینویسد:
«پهلویان ظرف قرن اول بعد از میلاد به تدریج از زیر نفوذ یونانیان به در آمدند و دین زردشت را از سر نو، در ایران رسمیت دادند.»
نویسنده «تاریخ ساسانیان» مینویسد:
آتشهای مقدسی که خاموش شده بود، به فرمان اردشیر از نو روشن شد.
استاد شهیر «پورداود» نیز معتقد است، معبدهای ایران قدیم، به طور عموم آتشکده نامیده میشده و آتشدان افروزان، در این پرستگاهها به منزله محراب در مساجد بوده است.
آتشکده ری گویا پس از اسلام نیز باقی بوده است. رافعی از عالمان نامدار اسلامی از وجود این آتشکده در قرون ششم و هفتم در نوشتههایش اشاره کرده است. اوایل قرن هفتم در اثر حمله مغول، شهر ری ویران شد و پس از آن دیگر روی آبادانی را به خود ندید. در هجوم وحشیانه مغولان تمامی بناها خراب شد و مردمی هم، که زنده مانده بودند به نقاط دیگر رفتند. از این تاریخ به بعد این آتشکده هم چونان دیگر بناهای این شهر رو به ویرانی نهاد.
آتشکده ری در صحرای ازدان در جنوب شرقی ری قرار دارد. قطعات فراوانی از گچبریهای بسیار نفیس قدیم ری از آتشکده ری و دیگر خرابههای عمارات ساسانی و ... گردآوری شده، که اکنون در موزه ایران باستان نگهداری میشود.
آتش نزد ایرانیان و حتی هندیان، مقدس و از جایگاه ویژهای برخوردار بوده است. براساس تحقیقات روانشاد پورداود، وجود سرودهای آتش به استناد «اوستا» و «ودا» حکایت از باور عمیق پیشینیان ما از آتش دارد.
در «تاریخ بلعمی» آمده که نخستین کسی، که آتش را پرستید، قابیل پسر آدم بوده است و «دقیقی»، گفته است، آتش را زردشت از بهشت آورد و «ابن جوزی»، هم آتش را به زردشت نسبت داده و گفته از آسمان نازل شده است.
با توجه به جایگاه مقدس آتش نزد پیروان کیش مغان و زردشتی، مردم ری در این باب، اهمیت بسیاری به آتش میدادند، که برای حفظ آن، وجود آتشکدههای آباد، قطعی بوده است. بنابراین در دوران هخامنشیان تا آمدن اسکندر مقدونی، آتشکدهها و نیز آتشکده ری آباد و پررونق بود. اسکندر با سپاه ویرا نگرش با حمله به ایران و برچیدن حکومت هخامنشیان خرابی بسیاری را به مردم ایران زمین تحمیل کرد که در این میان آتشکدهها با توجه به اهمیت اعتقادی ایرانیان بدانها جزو اهداف این حمله قرار داشت.
از آنجاییکه آتشکدهها محل نگاهداری نذورات مردم و طلا و گنچینههای بسیاری بود. بنابراین اسکندر با حمله به آتشکدهها هم به آن ثروت و طلاهای فراوان دست مییافت و هم از این طریق دین و آیین ایرانیان را نابود میساخت تا آیین یونانی را جای آن مستقر سازد.
دکتر حسین کریمان در تحقیق ارزشمند خود در «ری باستان» به این صحرا اشاره دارد، و «ازدان» را که نامی است فارسی، مخفف ایزدان دانسته است و نامگذاری این صحرا را بدین نام به مناسبت ستایش پروردگار، در آتشکده آنجا میداند. صحرای «ازدان» نه فقط نزد ایرانیان پیش از اسلام دارای اهمیت بود، بلکه پس از اسلام آوردن ایشان باز هم، این محله مورد توجه بود. شیعیان ری، مصلی و محله سکونتشان را مجاور این صحرا برگزیده بودند.