شنبه, 14 مهر 1403

افیون؛ بلای فراگیر

اشتراک‌گذاری این مطلب: WhatsappTelegram
افیون؛ بلای فراگیر

تاریخچه مختصری درباره تریاک

انسان هزاران سال است گیاه خشخاش و اثر تخدیری آن را شناخته و به عنوان دارو و افیون به کار برده است. کشیدن تریاک توسط اسپانیایی‌ها که از بومیان امریکا آموخته بودند در گیتی رواج یافت. تجارت جهانی تریاک در سال 1775 در انحصار هلند و انگلیس بود، اما بعد از آن به انحصار انگلیس و شرکت هند شرقی در آمد. کشت خشخاش در ایران پیشینه طولانی داشت ولی در اوایل عصر ناصری توسط انگلیسی‌ها وارد مرحله جدیدی شد و با ترغیب آنان و ایجاد سود بیشتر اراضی کشت گندم و جو اندک‌اندک به خشخاش اختصاص یافت. به طوری که تجارت تریاک و صدور آن در ایران بسیار اوج گرفت. با گسترش تولید و صادرات تریاک در دهه دوم سلطنت ناصرالدین شاه اندک‌اندک تدخین تریاک از طریق خراسان توسط هندی‌ها در ایران رواج یافت. یعنی استفاده از وافور و مرحله بعد نگاری از این تاریخ وارد فرهنگ ایرانیان شد. به طوری که در اواخر قاجاریه بیشتر مردم به ویژه تهرانی‌ها به کشیدن تریاک اعتیاد داشتند که هدیه شوم انگلیسی‌ها در ایران است.

 

پیشینه تریاک در جهان

انسان از گذشته‌های دور برای تسکین و کاستن دردهای خود از گیاهانی استفاده کرده است. دانشمندان معتقدند، بوته‌هایی که مواد تخدیر کننده داشته مهم‌ترین نقش را در این زمینه برای انسان بازی کرده است.

سومریان و سپس آشوریان کهن‌ترین اقوامی هستند که از افیون سخن گفته‌اند و پزشکان آشوری در سده هفتم پیش از میلاد آن را به عنوان مسکن به کار برده‌اند.

مجارستان اولین کشور اروپایی است که با خشخاش آشنا شد. مردمش 1200 سال پیش از میلاد شیره آن را به کار می‌برده‌اند.

ساکنان هند نیز در شمار نخستین آشنایان گیاه مخدر کوکنارند. هنگامی که داریوش بزرگ آن کشور را گشود هندی‌ها افیون را می‌شناخته‌اند.

در آثار تاریخی مصر نیز اشاراتی به افیون شده است.

 

هومر (Homer) شاعر حماسه‌سرای یونان باستان گل خشخاش را جزو گل‌های تزئینی باغ‌های روم در ششصد سال پیش از میلاد معرفی کرده است.

یونانیان زمان سقراط (Soughrat) به آثار طبی تریاک پی برده بودند.

پلین (Pline) طبیعی‌دان نخستین سده میلادی مخدر مزبور را شناخته و شیره فشرده خشخاش را اپیون (Opion) نامیده است / ارمغان شوم

بقراط و معاصرین او ذکر از تریاک نموده و پزشکان یونانی و رومی آن را به کار برده‌اند. ابوعلی سینا و رازی اولین پزشکانی هستند که افعال و خواص تریاک را به وجه کامل تعریف و تفسیر نموده و این دارو را وارد «تراپوتیک» نموده‌اند / لغتنامه دهخدا.

 

پزشکان اروپایی قرون وسطی آن را به عنوان دارو به کار برده‌اند و خوراکی آن را به نام تریاکا «Theriaka» یا توریاکا «Toriaka» مصرف می‌نمودند. به عکس آن که شهرت دارد مردم چین در گذشته دور با افیون آشنایی نداشته و گویا مخدر مزبور هدیه ایست که از کشور هند به آنجا برده شده است. افیون این بلای شوم استثمار یکی از آلات و ابزار اروپاییان در راه نیل به اهداف سیاسی و اقتصادی‌شان بود و بذر افشانی آن در سده شانزدهم میلادی آغاز گردید.

 

ورود تریاک و گسترش آن در هر یک از کشورهای آسیایی با دخالت اروپاییان انجام شده است.

یک روز سر مور «John More» انگلیسی (1806 - 1761) تریاک را برای مردم قحطی زده هند مفید دانست و گفت با مختصری تریاک می‌توان بر گرسنگی چیره شد و کوین سی «Thomas Quincy» (نویسنده انگلیسی قرن نوزدهم که آثاری در ستایش تریاک دارد) را ترغیب کرد تا افیون را بستاید و آن را مائده آسمانی بخواند.

 

روز دیگر روفه «Ruffe» (نویسنده فرانسوی) استعمال افیون را به مقدار متعادل سودمند شمرد و به دنبالش دکتر کورتری « Dr. Thibon de Courtery» رساله دکترای خود را در وصف تریاک آراست.

و بدین ترتیب سیاست ویرانگرانه گسترش افیون در شرق آغاز شد و می‌توان کمپانی هند شرقی «The East India Company» را پیشاهنگ این کاروان شوم دانست.

بایورش مغولان به چین تریاک خوری نیز که از عادات مغولان بود در چین هم اندک‌اندک رخنه کرد.

چینی‌ها معتقدند که کشیدن تریاک نخست وسیله هلندی‌ها « The Netherlands» در اواخر خاندان مینگ «Minge» در کشورشان رواج یافت. (1368 تا 1644 میلادی)

تریاک‌کشی همانند توتون‌کشی نخست وسیله اسپانیایی‌های استعمارگر از بومیان امریکایی فرا گرفته شد. بعد هلندی‌ها تریاک را با توتون در آمیختند و مانند سیگار کشیدند و مغرضانه به مردم آموختند و برای پیش گیری از مالاریا که در کرانه‌های چین شیوع داشت سودمند شمردند.

سپس نوبت انگلیسی‌ها رسید که گام‌های فراتری برداشتند و مزورانه راه هلندی‌ها را دنبال کردند.

در سال 1775 میلادی سازمان انحصار تجارت خارجی تریاک هلند و انگلیس بنیاد شد و کارگردانی آن به شرکت هند شرقی سپرده شد و با کوششی که کمپانی مزبور نمود کشت خشخاش سراسر هند و چین را فرا گرفت و بدین ترتیب انگلستان بزرگترین تولید کننده افیون شد و می‌بایست محلی برای مصرف آن فراهم کرد که آن هم چین بود.

آنها به اعتراضات مکرر مردم چین توجه نداشتند حتی معدودی بشر دوستان واقعی اروپایی به ویژه گروه کویکرز «Quakers» هم نتوانستند از گسترش فعالیت انگلستان در تولید و کشت تریاک جلوگیری کنند. روزی رسید که چینی بیچاره تریاکی را که اصلا نمی‌شناخت جزو نیازمندی زندگی‌اش گردید.

 

سرانجام در 1800 میلادی به موجب فرمانی ورود تریاک به چین و کشت آن ممنوع شد. اما انگلیسی‌ها با آلوده کردن ماموران به رشوه و ... از راه قاچاق کار خودش را می‌کرد.

ارزش تریاکی که در سال 1821 به چین وارد شد نزدیک هفت میلیون دلار و در سال 1830 به یازده میلیون دلار رسید و در سال 1832 از مرز پانزده میلیون دلار گذشت.

 

لین «Lin» نماینده تام‌الاختیار حکومت چین نامه‌ای به ملکه ویکتوریا «Queen Victoria» (ویکتوریا 64 سال پادشاهی کرد.) نوشت و ضمن برشمردن زیان تریاک برای ملت چین از او خواست تا از دولت انگلستان بخواهد از دسیسه کاری دست بر دارد وبا دولت چین همگام شده تریاک را ریشه کن کنند اما جواب ملکه منفی بود.

 

چین در آرزوی رهایی از چنگال مرگبار افیون مبارزه با قاچاق تریاک را آغاز کرد بنابراین دولت انگلستان که نمی‌خواست تجارتش را از دست بدهد در سال 1840 میلادی رسما به دولت چین اعلان جنگ نمود. جنگی نا برابر در حقیقت جنگ نبود کشتاری یک طرفه از مردم چین بود.

 

تریاک در ایران

تریاک، در لغت به معنی پادزهر آمده، که معرب آن تریاق و آن دوایی مرکب است، که چند ادویه را کوفته و بیخته در شهد آمیزند و ... / لغتنامه

این معنا از تریاک که حکم دارو دارد، در متون کهن و آثار بزرگان و نامداران فرهنگ ایران زمین، نظیر؛ فردوسی، سعدی، حافظ، سنایی و ... مکرر به کار رفته است، ولی تریاکی که آنرا تدخین کنند، و به عنوان ماده خانمان سوزی که هرویین را از آن به دست آورند، برای ایرانیان شناخته شده نبود. فردوسی می‌گوید کین زهر چیست.

گو اینکه اسنادی وجود دارد، دال بر مصرف دم کرده پوست خشخاش در دوران صفویه که مردم، مانند چای مصرف می‌کرده‌اند و شاه عباس در سال 1030 قمری نوشیدن آن را قدغن کرده است / فرهنگ معین.

در سفرنامه «اولئاریوس» آمده، شاه عباس جانشین نداشت، مگر برادرش «سام میرزا» با این حال شاه عباس دستور داده بود، که همه روزه یک نخود تریاک به او دهند، که بخورد تا همیشه خمار و سست و بی‌حس باشد، و در نتیجه نتواند بزرگان دربار و سران سپاه را به خود علاقمند سازد.

این اخبار همگی حکایت از شناخت ایرانیان از تریاک به عنوان دارو دارد. و اگر برخی به عنوان ماده اعتیادآور هم به کار می‌بردند، جنبه خوراکی آن بوده، نه کشیدن آن به وضع کنونی یعنی در قرون اخیر پاره‌ای از مردم به خوردن حبه‌ای تریاک عادت داشتند، ولی تدخین آن رایج نبوده است. حتی در اواخر قرن هجدهم میلادی مقدار کمی از آن از راه بوشهر صادر هم می‌شده است، ولی تریاکی که امروز بنیاد بسیاری از زندگی‌ها را ویران کرده و می‌‌کند هدیه اهریمنی انگلیسی‌‌هاست که پس از جنگ‌ تریاک با چین در میانه قرن نوزدهم میلادی به دامان ایرانیان انداختند. تجارت جهانی تریاک در هر دو زمینه تولید و فروش در دست انگلیس بود.

با ابتکار این کشور کشاورزان ایران به کاشت خشخاش و تولید تریاک روی آوردند.

کشاورز ایرانی در قطعه زمینی که گندم می‌کاشت، تغییر رویه داد و به کاشت خشخاش دست زد، زیرا که با کشت خشخاش کشت، سه برابر سود عاید خود می‌نمود، چون انگلیسی‌ها برای تشویق کشاورزان، تریاک را گران می‌خریدند.

 

ایران در آن دوران گندم، ابریشم، شال، پارچه و ... صادر می‌کرد، ولی از این پس ایران کم‌کم همه زمینه‌های صادراتی را از دست داد و چون در بازار انگلیس و جهان نیاز به تریاک بود و انگلیسی‌ها بخش اعظم تجارت بین‌المللی تریاک را در دست داشتند، سرزمین ایران را جولانگه این تجارت کردند. کنسول انگلیس در تهران در سال 1867 میلادی، پس از سالیان نه چندان دور فعالیت در این زمینه به کشورش گزارش داد، به نظر می‌‌رسد که تقاضا برای تریاک خوب است و انتظار می‌رود که امسال سه برابر بیشتر از حد معمول به چین صادر شود. رشد تولید تریاک در آن دوران سرسام آور بود، به طوری که در سال 1859 میلادی 300 صندوق و در 1889 میلادی مقدار 1886 صندوق تریاک از ایران صادر شده است و این رشد در تولید سالیانه تریاک، در کشور معلول فعالیت‌های سیاسی - تجاری انگلیسی‌ها و تبلیغات ایشان و تشویق دهقانان در کاشت خشخاش بوده است.

 

تا این دوره در هیچ یک از متون تاریخی ایران، اشاره‌ای به کشیدن تریاک نشده است. حال آنکه از عادت قلیان در بیشتر منابع یاد شده است. به تعبیری دیگر تا این زمان وافور و نگاری هنوز وارد فرهنگ ایران‌زمین نشده بود. تدخین تریاک در دهه دوم سلطنت ناصرالدین شاه میان ایرانی‌ها و مردم تهران رایج شد. مصرف‌‌ تریاک در تهران و شهرهای بزرگ در قهوه‌خانه‌ها مثل چای خوردن و قلیان کشیدن رواج پیدا کرد. به ‌ویژه اینکه هیچ منع قانونی و فتوای تحریم شرعی و قبح اجتماعی برای استعمال‌‌ تریاک هم در کار نبود. همین عوامل کار را برای مصرف‌کنندگان این ماده افیونی آسان می‌کرد. خرید و فروش‌‌ تریاک در جاهایی آزاد بود و مأموران دولتی به قهوه‌داران با فشار حکم می‌کردند که حتماً منقل بگذارند و به مشتری‌ها‌‌ تریاک بدهند.

ناصرالدین شاه در «سفرنامه عراق عجم» در اشاره به تغییر رویه کشاورزان در کشت تریاک می‌نویسد:

«سوار کالسکه شده، راندیم، عرض راه همه جا از دو طرف بوستان و زراعت تریاک بود»

در وقایع اتفاقیه و تاریخ منتظم ناصری اشاره شده است:

«در سال 1267 قمری، تازه تریاک کاری در اطراف تهران به مرحله آزمایش درآمد، که حاصل آن را بسنجند ...»

همچنین در گزارشی که میلر انگلیسی درباره توسعه کشاورزی در جنوب ایران می‌دهد، کشت تنباکو و تریاک را برای صدور به سوریه و استامبول و ... پیشنهاد می‌کند.

 

پس از گذشت 10 سال از این تاریخ، یعنی از حدود سال 1277 قمری، به بعد است، که در آثار مولفان اروپایی به عادت تریاک کشیدن ایرانیان اشاره شده است. بنابراین ورود وافور به جامعه ایرانی باید در این سال‌ها اتفاق افتاده باشد. و نگاری (وسیله ایست برای کشیدن شیره که کسی را برای کمک نیاز دارد) هم در این سال‌ها ولی در مرحله دوم وارد جامعه مصرف‌کنندگان تریاک در ایران شده است.

ظرف ده سال از 1267 تا 1277 ناگهان بخش اعظم اراضی به گندم کاری توسط دهقانان به کشت خشخاش اختصاص یافت و همین تغییر الگو در کشت، و البته دیگر خیانت‌هایی از این دست، منجر به قحطی‌های مکرر نان در ایران شد.

 

دکتر پولاک، پزشک ناصرالدین شاه نوشته است:

تریاک ماهان بسیار قوی است. جنس نامرغوب از شاهزاده عبدالعظیم و کاشان و قم به دست می‌آید. مصرف آن عمومیت دارد، و مانند حشیش سرشگستگی ندارد، و قبول عامه یافته است. تقریبا هر ایرانی که بتواند از عهده خرج آن برآید، حداقل روزی یک بار حب تریاک می‌خورد، و در ساحل خزر مصرف دو برابر مناطق دیگر است.

پس از این شیوع استعمال تریاک در میان مردم خرد و کلان شیوع یافت. در تهران و شهرهای بزرگ در قهوه‌خانه‌ها، مانند چای خوردن و قلیان کشیدن، استعمال تریاک شایع بود و در این راه نه مانع قانونی وجود داشت، نه فتوای تحریم شرعی و نه قبح اجتماعی.

 

فریدون آدمیت می‌‌نویسد:

می‌دانیم که کشت خشخاش از قرون پیش در ایران وجود داشت و در عهد صفویان محلولی از شراب و کوکنار می‌‌نوشیدند، اما نه خشخاش‌ کاری زیاد بود و نه نوشیدن آن محلول متداول مردم. تا نیمه سده‌ی گذشته نیز کشت خشخاش رواجی نداشت و در نوشته‌های مؤلفان خارجی که در این زمان به ایران آمده‌اند، هیچ اشاره‌ای به تریاک کشیدن نیافتیم. و حال آن‌ که از عادت غلیان کشیدن و کشت تنباکو اغلب سخن گفته‌اند. اما در این سال‌هاست که می‌بینیم به کشت تریاک توجهی شده است. مثلاً در 1267 تریاک ‌کاری در اطراف تهران به مرحله آزمایش درآمد که حاصل آن را بسنجند. نتیجه‌ای که می‌گیریم این است که مقدمه بسط تریاک‌کاری در این زمان آغاز گردید. و باید دانسته شود که پس از ده سال یعنی از حدود سال 1277 به بعد است که در آثار مؤلفان اروپایی به عادت تریاک کشیدن [ایرانیان] اشاره گردیده؛ تا این ‌که دامنه آن گسترده شد و اغلب ولایات ایران را فرا گرفت. ظاهراً از 1287 / 1870 تریاک ایران به‌عنوان ماده صادرات بین‌المللی درآمد و کشاورزان رفته‌رفته قسمتی از اراضی گندم‌خیز را به کشت خشخاش تخصیص دادند / فریدون آدمیت. امیرکبیر و ایران. تهران: خوارزمی، چاپ پنجم، 1355، ص399 - 400.

 

آدمیت تریاک‌ کاری سال 1267 را ناچیز می‌‌شمرد و آن را تنها «مقدمه بسط تریاک‌ کاری» و «آزمایشی» می‌خواند، ولی همو چند صفحه بعد گفته پیشین را فراموش می‌کند و روشن می‌سازد که ابعاد مسئله وسیع‌تر از این بوده و در این سال کشت تریاک نه «آزمایشی» بلکه جنبه «صادراتی» داشته است:

در بخش پیش دانستیم که با افزوده شدن خشخاش‌کاری، تریاک ایران در 1267 به‌ صورت صادراتی درآمد. حکومت هندوستان از ورود آن جلوگیری کرد و این برهان را آورد که: صدور تریاک به هند ممنوع است، و پیش از آن نیز تریاک ایران به بازار آنجا صادر نگشته. امیر در گفت‌وگوی با شیل منع ورود محصول ایران را به کلی ناموجّه شمرد و رفع آن را خواست. بازرگانان ایرانی هم شکایت کردند که دولت هند نه تنها اجازه ورود تریاک را نمی‌دهد، بلکه مانع آن است که به بندر بمبئی برسد و از آنجا به چین صادر گردد / همان، ص408.

 

خلاصه اینکه، شیل به سود گشایش باب صادرات تریاک ایران به بمبئی و از آنجا به چین به مکاتبه با حکومت هند و لرد پالمرستون - وزیر خارجه وقت در دولت حزب ویگ (لیبرال) - پرداخت و چنین وانمود کرد که اگر این منع برداشته نشود امیرکبیر به عمل متقابل دست خواهد زد و مانع ورود «متاع انگلیسی و هندی» به ایران خواهد شد. «پس ناگزیر این منع برداشته شد. / همان، ص408 - 409.

 

عوامل متعددی در ایران وسیله تجارت تریاک انگلیسی‌ها را تسهیل می‌کردند. در این میان نقش کمپانی ساسون (دیوید ساسون خزانه دار بغداد بین سالهای ۱۸۷۱ تا ۱۸۲۹ میلادی بود. او بعد از مهاجرت یهودیان بغدادی به هند رهبر جامعه یهودی در بمبئی شد. او مهم‌ترین تاجر کتان و تریاک بود. ) مستقر در بمبئی و میرزا حسین‌خان مشیرالدوله (سپهسالار) و چند تاجر دیگر بسیار چشم گیر است.

 

مهدی بامداد می‌نویسد که میرزا حسین‌خان در سال‌های 1266ق. / 1849م. - 1269ق. / 1852م. کارپرداز اول (سرکنسول) ایران در بمبئی بود. او در یکی از گزارش‌های خود منافع زیاد کشت خشخاش در ایران را از نظر صادرات گوشزد نمود و دولت هم بنابراین گزارش کشت خشخاش را ترویج نمود و ابتدا در سال 1267 ق. بنای تریاک‌کاری در اطراف تهران گذاشته شد. / مهدی بامداد. شرح حال رجال ایران. ج1، تهران: کتابفروشی زوار، 1347، ص411.

 

آقا محمدمهدی ارباب اصفهانی، به تأسیس نخستین کمپانی‌های ملی در ایران دست زد. از نخستین کمپانی‌هایی که در ایران برپا شد برای صدور تریاک به اروپا و چین بود. مقرر گردید «آقا محمدمهدی ارباب اصفهانی، جمعیتی از کبار تجار به سمت کمپانی تشکیل دهد تا ملاحظه لازمه این متاع در تحت مراقبت آن اجماع قرار گیرد.» محصول تریاک ایران ترقی کرده بود. شیندلر در مقاله‌ای که در روزنامه نوشت محصول کل تریاک ایران را در 1293 [1876م.] به میزان 2060 صندوق ثبت کرده است و از این مقدار 1419 صندوق به چین صادر شد و 583 صندوق به انگلستان. و در انگلستان تریاک را «به جهت کشیدن مرفین شیره تریاک می‌خرند.» در این زمان بازرگانان بوشهر هم کمپانی دیگری برای تجارت داخلی و با اروپا ایجاد کردند. بانی آن حاجی محمدمهدی ملک‌التجار بوشهر بود. / آدمیت. اندیشه ترقی…، ص325.

 

در دوران صدارت سپهسالار، نه تنها کشت تریاک «ترقی» بسیار کرد، بلکه، به تصریح آدمیت، اعتیاد نیز به ‌عنوان یک پدیده‌ی شایع برای نخستین‌بار چنان رواجی یافت که شرح فضیحت آن به سفرنامه‌های خارجیان کشید. / آدمیت. امیرکبیر و ایران، ص400.

 

کنسول انگلیس در بوشهر در گزارش خود شرح می‌دهد که در نخستین سال‌های صدارت سپهسالار تریاک‌کاری چنان توسعه‌ای یافت که به بروز قحطی انجامید:

چند سال قبل سود حاصله از تریاک توجه ایرانیان را جلب کرد و تقریباً تمام اراضی موجود و مناسب در یزد، اصفهان و جاهای دیگر به کشت خشخاش اختصاص یافت و کشت غلات و سایر محصولات پشت گوش انداخته شد… [این مسئله] با خشکسالی و سایر عوامل تلفیق شد و منجر به قحطی سال 1871 - 1872 گردید. / چارلز عیسوی. تاریخ اقتصادی ایران (عصر قاجار، 1332 - 1215 ه-. ق.) . ترجمه یعقوب آژند. تهران: گستره، 1362، ص367.

 

احمد اشرف می‌نویسد:

شرکت دیوید ساسون که به تجارت خارجی و واردات و صادرات میان بریتانیا و ایران و به‌ خصوص صادرات تریاک اشتغال داشت و در شهرهای بوشهر و اصفهان دارای نمایندگان تجارتی بود. / احمد اشرف. موانع تاریخی رشد سرمایه‌داری در ایران – دوره قاجاریه. تهران: زمینه، 1359، ص54.

 

حاجی میرزامحمود کازرونی تاجر شیراز و حاجی آقا محمد صدر ملک‌التجار اصفهانی تاجر اصفهان شریک و عامل شرکت دیوید ساسون بودند. / همان، ص55.

 

چارلز عیسوی به اهمیت تریاک صادراتی ایران در اقتصاد دنیای آن روز اشاره دارد. وی آمار رشد تولید و صادرات تریاک را چنین آورده است.

1267ق. / 1850م.: گزارش میرزا حسین‌خان مشیرالدوله (سپهسالار) از بمبئی و ترغیب حکومت قاجار به تریاک‌کاری و آغاز این کشت و صدور آن.

1276ق. / 1859م.: تولید تریاک 300 جعبه و هر جعبه به وزن 195 پوند بود.

1277ق. / 1860م.: آغاز ثبت اعتیاد ایرانیان به تریاک در سفرنامه‌های خارجیان.

1278ق. / 1861م.: صادرات تریاک ایران بالغ بر 1000 جعبه بود.

1284ق. / 1867م.: طبق گزارش کنسول انگلیس در تهران حدود 10000 من شاهی معادل 130000 پوند تریاک ایران به چین صادر شد.

1286ق. / 1869م.: طبق گزارش جانشین کنسول فوق، مقدار تریاک ایران 540000 پوند و مقدار صدور آن 250000 پوند بود.

1288ق. / 1871م.: آغاز صدارت میرزاحسین‌خان مشیرالدوله (سپهسالار) .

 

صادرات تریاک ایران از طریق خلیج‌فارس هفت برابر شد و از 870 جعبه در سال قبل به 7700 جعبه به ارزش 847000 روپیه رسید.

در اولین سال زراعی پس از صدارت سپهسالار توسعه کشت تریاک سبب رکود کشت غلات و سایر محصولات و بروز قحطی شد.

1297ق. / 1880م.: پایان صدارت سپهسالار.

در این زمان کل محصول تریاک ایران 8000 جعبه بود که حدود 7700 جعبه صادر می‌شد. تریاک ایران در هنگ کنگ جعبه‌ای 450 الی 520 دلار به فروش می‌رسید. یک جعبه تا 539 دلار نیز فروش رفته است. / چارلز عیسوی. همان، ص366 - 371.

 

جعفر شهری می‌گوید: استعمال تریاک نه تنها ایراد و اشکالی نداشت، بلکه به قهوه‌خانه‌داران (توسط مأموران دولت ایران) با فشار حکم می‌شد، که حتما باید منقل گذارده، تریاک بدهند. وضوح زشتی و پلیدی عمل انگلیسی‌ها و زشت‌تر از آن همکاری دولت ایران با ایشان باور ناکردنی است.

 

تریاک، مفت در اختیار قهوه‌چی گذارده می‌شد، و سوخته آنرا مطالبه می‌‌کردند، که ماموران انحصار تریاک آمده، سوخته را از داخل حقه می‌تراشیدند، و صورت جلسه کرده و به قهوه چی بابت آن پول می‌دادند. حقه وافور پلمپ می‌‌شد، تا کسی نتواند، سوخته تریاک را ببرد، یعنی این طور وانمود می‌‌شد، که سوخته، بسیار ارزشمند است، تا قهوه چی و مردم تشویق به مصرف بیشتر تریاک و تولید سوخته افزون‌تر شوند.

 

در اواخر قاجار خرید و فروش تریاک به هر مقدار آزاد بود، و در خانه یا محل کار مردم به وفور یافت می‌شد و برای کسانی که جا و مکان مناسب نداشتند، هم قهوه‌خانه‌ها و شیره‌کش‌خانه‌ها امکان کشیدن تریاک و شیره را برایشان فراهم می‌‌کردند.

 

در دوره مشروطه برای تامین بودجه نظمیه (به ریاست یپرم ارمنی) به طور غیر قانونی، یپرم در شعبان 1327 قمری اقدام به وضع مالیات بر مشروبات الکلی و تریاک نمود.

 

در تهران خیابان چراغ گاز، قهوه‌خانه عرش، مرکز تجمع شیره‌ای‌ها و تریاکی‌ها بود، و به طور شبانه روزی از ایشان پذیرایی می‌کرد، و به سبب اینکه قهوه‌خانه مزبور در طبقه دوم بود، معتادان به آن عرش می‌گفتند. قیمت دو تا چایی 3 شاهی و قیمت سه مثقال تریاک و یک غلیان 7 شاهی بود.

این وضع ادامه داشت، تا اینکه سید ضیاء پس از کودتا 1299 خورشیدی دستور داد، کشیدن تریاک و شیره و چرس و بنگ ممنوع است، و نیز منقل و وافور را از قهوه‌خانه‌ها جمع‌آوری کردند.

و برای دوره معالجه معتادان در هر محله، خانه‌هایی اختصاص یافت، که معتادان بدان جا مراجعه و تریاک می‌کشیدند، که آن خانه‌ها به «دارالشفاء» شهرت یافت، لیکن متاسفانه این طرح دیری نپایید و از میان رفت.

 

سون هدین سوئدی، در اواخر قاجاریه در سخن از مصرف تریاک، تهرانیان را این گونه توصیف می‌کند:

«خلاصه تهران شهری است که در آن مشرق زمین تنبل و بی‌تفاوت به خواب می‌‌رود و تحت تاثیر داروی بی‌هوشی غرب چرت می‌زند.»

بیشتر بخوانید: