زمانی که امیر اصلاحات خود را در ایران آغاز کرد هنوز جامعه ژاپن دوران دیرین فئودالی را سپری میکرد و هیچگونه خبری از تحولات و انقلابات علمی - صنعتی و دانش و آگاهی سده نوزده میلادی در ژاپن نبود. سالها بعد از امیر «میجی» امپراتور ژاپن اصلاحات معروف خود را در این کشور پایهگذاری کرد. اصلاحاتی که با صیقل یافتن در مسیر تاریخ ژاپن و با گذشت زمان چنان موثر واقع شد که ژاپن را به جایگاهی که امروز در صحنه بینالملل دارد رساند.
چه شد که قافله ایرانیان از حرکت باز ایستاد اما کاروان تمدنی ژاپنیها آهسته و پیوسته پیش رفت. سبب آن شکست و این پیروزی چیست؟
میرزا تقی خان امیرکبیر, صدراعظم مشهور دورهی پادشاهی ناصرالدین شاه قاجار در دوره کوتاه صدارتش (حدود سه سال) اصلاحاتی عظیم پدید آورد و تحولاتی شگرف آفرید.
او درد جامعه خود را به خوبی شناخته بود و راز عقب ماندگی ایرانیان را در آن عصر در اصلاح امور سیاسی، فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی و ... میدانست. امیر برای همراه شدن کشور با قافله علم جهان سخت تلاش کرد و بسیار کوشید تا با اعزام ایرانیان به فرنگ و یا استخدام مربیان و معلمان فرنگی در انتقال علم و صنعت جدید به ایرانیان از روند توسعه و تحول علم و صنعت عقب نماند.
امیر با صداقت و پا فشاری بر عقاید خود اصرار داشت تا ایران را در راه تمدن قرار دهد او کوشید تا کشور را از ضعف سیاسی - نظامی و فقر و ناتوانی برهاند و در این راه از هیچ کوشش و جانفشانی دریغ نداشت.
ناظمالاسلام کرمانی در مورد اقدامات و اصلاحات او مینویسد:
«امیرکبیر، یکی از کسانی بود که سبب شد مردم ایران در راه تمدن قدم گذارند.»
امیرکبیر همانند مصلحی بزرگ در تلاش بود تا جامعه ایران را در کلیه زمینهها متحول نماید. در همان مدت کوتاه صدارت خود مصدر خدمات بزرگی گردید که فهرستوار بدون توجه به تقدم و تاخر اهمیت آنها چنین است.
میتوان گفت اصلاحات امیرکبیر کاملا درونزا بوده و از آفات یک اصلاحات برونزا و الهام گرفته از غرب، که با فرهنگ ملی - اسلامی ایرانزمین سازگار نیست، به دور بود؛ چراکه شیوه اصلاحات ملهم از غرب به نسبتها و ارزشهای بومی درونزا توجه نمیکند و در راستای تحمیل فرهنگ بیگانه گام برمیدارد. امیر الگویی متناسب با فرهنگ مردم، منطبق با شرایط و مقتضیات زمان و مکان، سازگار با تحولات جامعه ایران، مبتنی بر دیانت و طبیعی ایران را انتخاب کرد.
اصلاحات امیرکبیر یک اصلاحات و یا انقلاب از بالا نبود بلکه اصلاحات او با تمام حیات سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و نظامی ایران در پیوند مستمر بود، کما اینکه تمامی این زمینهها را نیز تحت تاثیر قرار داد. باید توجه داشت که موفقیت یک جریان اصلاحطلب در هر کشوری در گرو درک متقابل مردم و حاکمان میباشد. خواه این اصلاحطلبان خود مردم و یا از کارگزاران نظام باشند، در هر صورت برای تضمین حسن اجرای اصلاحات و ضمانت اجرای صحیح آن، مردم و دولتمردان لازم و ملزوم یکدیگرند.
اقدامات و اصلاحاتی که امیر در دوره کوتاه صدارت خود انجام داد:
- ایجاد امنیت و استقرار دولت
- تنظیم قشون ایران به سبک اروپایی.
- ایجاد کارخانههای اسلحهسازی.
- اصلاح امور قضایی.
- جرح و تعدیل محاضر شرع.
- تأسیس چاپارخانه.
- تأسیس دارالفنون.
- نشر علوم جدید.
- فرستادن ایرانیان به خارج برای تحصیلات و تدریس در ایران.
- استخدام استادان خارجی و تصمیم به جایگزینی آنها با ایرانیان.
- ترویج ترجمه و انتشار کتب علمی.
- ایجاد روزنامه و انتشار کتب.
- ترویج سادهنویسی و لغو القاب.
- بنای بیمارستان و رواج تلقیح عمومی آبله.
- مرمت ابنیه تاریخی.
- مبارزه با فساد و ارتشاء (که چون مرضی مزمن در همه شئون زندگانی ایران رخنه کرده بود)
- تقویت بنیه اقتصادی کشور.
- ترویج صنایع جدید.
- فرستادن صنعتگر به روسیه و مقابله صنعتی با روسیه توسط دست توانای استادکاران اصفهانی.
- استخراج معادن.
- بسط فلاحت و آبیاری.
- توسعه تجارت داخلی و خارجی.
- کوتاه کردن دست اجانب در امور کشور.
- تعیین مشی سیاسی معینی در سیاست خارجی.
- اصلاح امور مالی و تعدیل بودجه.
زمانی که امیر اصلاحات خود را در ایران آغاز کرد هنوز جامعه ژاپن دوران دیرین فئودالی را سپری میکرد و هیچگونه خبری از تحولات و انقلابات علمی - صنعتی و دانش و آگاهی سده نوزده میلادی در ژاپن نبود. سالها بعد از امیر «میجی» امپراتور ژاپن دست به اصلاحات معروف خود را در این کشور پایهگذاری کرد. اصلاحاتی که با صیقل یافتن در مسیر تاریخ ژاپن چنان موثر واقع شد که ژاپن را بدین جایگاه که امروز قرار دارد رساند.
سبب آن شکست و این پیروزی چیست؟
مراحل توسعه اقتصادی ژاپن از این قرار است:
«... زمینههای توسعه اقتصادی ژاپن در دوران حکومت امپراتور میجی که از سال 1868 تا 1912 به طول انجامید پیریزی گردید. اقدامات امپراطور میجی در واقع نقطه شروع حرکت ژاپن از یک جامعه فئودالی به سمت یک جامعه جدید سرمایهداری بود. تحولات دوران میجی ژاپن را از یک کشور ملوکالطویفی، عقبمانده و در انزوی مطلق، به صورت کشوری با حکومت مرکزی پرقدرت و پیشرفته مبدل نمود. اصلاحات میجی عمدتاً عبارت بودند از:
- از بین رفتن ملوکالطویفی و اعاده قدرت دولت مرکزی و حکومت مطلقه امپراطور.
- انقلاب و دگرگونی در ساختار اقتصادی و سیاسی کشور.
- اصلاحات در سیستمهای آموزشی، اداری، قضیی و ارضی ...»