سیورسات گرچه هنوز در شکل «سور و سات» در تداول عام کموبیش باقی مانده است، اما از واژه های ترکی متروک به شمار میرود که دیگر محل بقایش نیست. امروزه «سور و سات» متداول معنای «بساط عیش و نوش» را میدهد که وقتی قرار است جمعی از هماندیشان برای خوشگذرانی گرد هم آیند، فراهم آرند.
سیورسات غله و خوارباری است که لشکریان به زور از دهقانان و مردم سر راه خود میستاندند. در گذشته علاوه بر بهره مالکانه منظم، مالک یک سلسله مالیاتها و عوارض و سیورسات به دهقانان تحمیل میکرد. قرنها بود که این رسم در ایران وجود داشت. در برگ برگ تاریخ این سرزمین تعدی به دهقانان و کشاورزان با نام سیورسات دیده میشود. حتی در جریان دو جنگ جهانی خسارات بسیاری از این بابت سربازان انگلیسی و روسی و امریکایی به مردم مظلوم ایران وارد کردند.
مرحوم معین معنای این لغت چنین آورده:
{سُ} ترکی (اِ.) 1 - زاد و توشه. 2 - خواربار و علوفه که از روستاهای سر راه برای عبور لشکر یا موکب خان گرد میآوردند / فرهنگ معین.
و در لغتنامه هم آمده:
سورسات / ناظم الاطباء
مجموع غله و خوراک لشکریان و سپاهیان و علوفه اسبها و دیگر حیوانات. آذوقه لشکریان و سپاهیان یا پادشاهی یا امیری. (یادداشت به خط مؤلف) / لغتنامه دهخدا.
امیرکبیر در جریان اصلاحات وسیع و دامنه داری که در دوران کوتاه صدارتش اقداماتی بسیار برای این ملت انجام داد که ایجاد امنیت داخلی یکی از اقدامات بیشمار اوست.
وجهه اخلاق و کردار مدنی امیر را در این ارتباط باید در سخن واتسون انگلیسی جست:
«... میرزا تقیخان بر آن شد که نیکبختی مادی مردم را فراهم کند و تمایلات نکوهیده آنان را مهار گرداند. این وزیر هدفی از آن هم عالیتر داشت هر آینه تدابیرش استمرار مییافت در اخلاق و کردار ایرانیان تغییری اساسی و ریشهدار تحقق میپذیرفت» / تاریخ ایران، واتسون، ص371.
امیر خوب میدانست پیکار با فساد عمومی پایه و اساس نظم و عدالت اجتماعی را تشکیل میدهد و این خود سرچشمه نیکبختی مردم و گام اساسی پیشرفت کشور به شمار میآید اما چیزی که مانع رسیدن کشور به این هدف بود مبارزه و مقابله قلدران ظالم و توانمندان ستمگر در جامعه عقب مانده و ناتوان ایران بود آنان پیش روی امیر میایستادند و به سختی مقاومت میکردند و از راه خویش پای پس نمینهادند و در کشیدن شیره جان این مردم ناتوان جبارانه اصرار میورزیدند. این جنگ سخت را همت مردانه، پاکدامنی و درستی امیر به کارزاری مهیب تبدیل کرده بود که او با ایجاد قانون سختگیرانه و تداوم سیاست اجرایی پیروز این میدان بود. گو این که در نهایت همین ناشایستگان ظالم او را از پای در آوردند. چنان که واتسون گوید:
«... پولی که امیر نظام حاضر نبود بگیرد در راه بر انداختن او خرج گردید..» / تاریخ ایران، واتسون، ص375.
همان معنایی که دکتر پولاک نیز بدان اشاره کرده:
«.... پولهایی که میخواستند به او به رشوه دهند و نمیگرفت صرف کشتن او شد.» / سفرنامه پولاک، ص273
هر چند راه امیر در آن مقطع زمانی به ظاهر به شکست و مرگ او منتهی گشت اما با کمال اطمینان و به ضرس قاطع باید گفت که در پیشگاه تاریخی ملت ایران امیر پیروز آن میدان بود. از این روست که امروز نام این فرزند صالح در برگبرگ تاریخ این مرز و بوم چون الماس میدرخشد و این درخشش جاویدان خواهد ماند.
امیر در فرمانی ابطال رسم ظالمانه سیورسات را که در ایران دامنهای وسیع و حتی مشروع یافته بود، اعلام کرد و اجرای آن را با حساسیت بسیار تعقیب نمود.
فریدون آدمیت در این باب آرد:
«... امیرکبیر به مبارزه با نادرستی و رشوهخواری پرداخت. رشوهخواری به مفهوم کلی شامل پیشکش (وزیران و بزرگان میدادند و میگرفتند)، مداخل (دیوانیان میگرفتند) و سیورسات (لشکریان میگرفتند) میشد؛ که امیرکبیر همه را ممنوع اعلام کرد. هرزگی و قمهکشی و لوطیبازی هم در شهرها رواج داشت که امیرکبیر همهی آنها را از بین برد. مسؤلیت امنیت شهرها به عهده قراولخانه سپرده شد. همچنین القاب دیوانی را حذف کرد.» / امیرکبیر و ایران، ص 310.