این گروه ارچه آدمی نسباند / همه دیوان آدمی لقباند / نظامی
طی مقالاتی پیشتر، در سخن از القاب اشخاص، معضل فراوانی القاب را در گذشته به خصوص در دوره قاجاریه شرح داده و یادآور شدهایم که وجود القاب متعدد (تعداد القاب قاجاری به هزارها میرسد) و نیز افراد زیادی که در این دوران دارای لقب شدهاند، لقبی که قبلا به شخص دیگری تعلق داشته و یا بعداً تعلق گرفته است. این یکی از دشواریهای مهم محققان و خوانندگان تاریخ قاجاریه به شمار میآید. به عنوان مثال اگر لقب «امینالدوله» را در نظر آریم، در بسیاری از اسناد و نامهها و مدارک تنها به لقب امینالدوله اشاره رفته است، بیآنکه نام وی یادآوری شده باشد که خواننده تاریخ این دوره را دچار سردرگمی میکند. تا جاییکه نه میتواند از کنارش بیتوجه بگذرد و نه مجال بررسی اسناد را به سرعت دارد تا بداند کدامیک از امینالدولهها منظور نویسنده بوده است.
«امینالدوله» در عصر صد و پنجاه ساله قجر نام نوعی برنج، نوعی گل و یا لقب تعدادی از رجال قاجاریه بوده است، اشخاصی که از خود خانه، مدرسه، پارک و ... به یادگار گذاشتهاند. بر این اساس خواننده و پژوهشگر تاریخ این دوره در نامهها و اسناد و منافع که در بیشترشان فقط به ذکر «امینالدوله» بسنده شده است ، چگونه میتواند «امینالدوله» را بشناسد. تکلیف او چیست و در چه مرجعی میتواند، مقصودش را به سرعت بیابد و بفهمد که مثلا پارک امینالدوله در حوالی دروازه شمیران ترسیمی در نقشه نجمالدوله 1309 قمری، به کدام امینالدوله تعلق داشته و یا خانه امینالدوله ترسیمی در نقشه موسیو کرشش 1375 قمری، از آن کدامیک بوده ... اینک با مقدمهای که گذشت، موجزوار به شرح «امینالدوله»ها میپردازیم، گو اینکه این مشکل در قبال جمع کثیری از القاب از قبیل ایلخانیها، اعتمادالدولهها و ... همچنان باقی است:
1. امینالدوله: نام گلی بسیار خوشبو است، که در بهار (بسته به دما ی هوا) با گلهای فراوانش سخاوتمندانه ناحیه وسیعی را عطر افشانی میکند. به آن پیچ یا یاس امینالدوله هم میگویند. از گلهای سنتی حیاط خانههای تهران قدیم و یادآور صفای مادربزرگها ست. ما فعلا سندی نداریم، ولی محتمل است این گل را نخستین بار امینالدوله (علیخان، پدر محسنخان شوهر خانم فخرالدوله) به ایران آورده باشد و در باغ خود کاشته باشد. از این رو گل مزبور به نام ایشان مشهور شده است.
کاشت این گل خوشبو در امریکا در مناطق معتدل و مرطوب مرسوم و متداول است. احتمالاً خاستگاهش آمریکاست. در دوره ناصری احداث پارک و باغهای مجلل در میان درباریان و رجال رواج یافت. در نتیجه ورود باغبانهای فرنگی و برخی میوهها، صیفیجات و گلهای فرنگی نیز رایج شد. جداگانه در مقالهای از آنها خواهیم نوشت.
2. امینالدوله: نام نوعی برنج است. میدانیم همین امینالدوله که نامش یاد شد. پس از ازدواج پسرش محسنخان با اشرف خانم فخرالدوله، دختر مظفرالدین شاه (دکتر امینی، نخستوزیر محمدرضا پهلوی حاصل همین ازدواج است) از شاه قجر، بخش لشت نشاء شهر رشت را که مشتمل بر 42 پارچه آبادی حاصلخیز است، با پرداخت هدیهای از شاه گرفت.
این را هم میدانیم که اراضی این منطقه از حاصلخیزترین زمینهای تولید برنج است. بنابراین باز هم میشود گمان برد، نشاء و یا بذر برنج امینالدوله را همین آقای امینالدوله نخستین بار، در همین اراضی کشت کرده و به نام خود شهرت داده باشد.
3. امینالدوله: میرزا علیخان، فرزند میرزا محمدخان دارای چند لقب بود. نظیر منشی حضور، امینالملک و امینالدوله، اجداد میرزا محمد مازندرانی بودند، اما پس از کوچ به سینک لواسانات به «سینکی» شهرت یافت. میرزا محمد، در وزارت خارجه وارد شد و بعدها ملقب به مجدالملک شد. وی پسرش علیخان را که متولد 1260 قمری، بود و خط خوشی را بدو آموخته بود، وارد دربار ناصری کرد و با استفاده از همین هنرش او را تا مقام انشانویسی بالا برد. در آن زمان لقب منشی حضور یافت. علیخان بعدها به سمتهای بالاتری دست یافت و ملقب به امینالملک گردید. روزی در میان جمعی که برای بند قمه شاه از میان الماسهای او، الماس انتخاب میکردند، بود و الماسی را، دزدید که شاه او را از دربار اخراج کرد بعد از این واقعه وی مدتی مطرود شد، ولی دیگر بار به دربار بازگشت و سرانجام در سال 1294 قمری، پس از درگذشت میرزا هاشم امینالدوله لقب امینالدوله را کسب کرد. در سال 1303 قمری، ریاست دارالشوری، را عهدهدار شد و از همه مهمتر وزارت اوقاف، که بسیار پر درآمد بود، به او سپرده شد. وی صاحب سرمایه فراوانی شد و با امینالسلطان، همیشه رقابت داشت و با هم بسیار بد بودند. پس از قتل ناصرالدین شاه و در پادشاهی مظفرالدین شاه، امینالدوله صدراعظم ایران شد.
وی پس از عزل از صدارت، به لشت نشاء رفت و تا پایان عمر یعنی سال 1322 قمری، در 62 سالگی در همان جا زندگی کرد. او غیر از لشت نشاء، در تهران، املاک زیادی داشت، از آن جمله است اراضی الهیه شمیران، اراضی شمال شرقی تهران قدیم حوالی دروازه شمیران، که پارک معروفاش در همین اراضی بود و مسجد فخرالدوله را که هنوز باقی است، عروسش در همان اراضی بنا کرد و نیز اراضی کهریزک و نقاط دیگر. او در الهیه کارخانه کبریتسازی و در کهریزک کارخانه قند را بنا نهاد، که هیچکدام با موفقیت توأمان نگشت. کتاب «خاطرات امینالدوله» متعلق به اوست.
4. امینالدوله: میرزاهاشم، فرزند میرزا مهدی، فرزند میرزا احد از خانوادههای کاشانی ساکن تهران بود. او در دوره ناصری وارد دربار و ملقب به امین خلوت و سپس امینالدوله شد. وی پدر میرزا محمدخان اقبالالدوله و غلامحسینخان صاحب اختیار بود. (اقبالالدوله، مالک باغ اقبالالدوله واقع در تقاطع خیابانهای ولیعصر (عج) و امام خمینی بود، که گلهای طاووسی زیبای باغش در بهار، ناصرالدین شاه را به خود فرا میخواند و بیمارستان کنونی نجات، در اراضی همان باغ بنا شده است). در تأسیس اولین سیستم تلگراف تهران، او با شاهزاده اعتضادالسلطنه همکاری داشت. وی ریاست خزانه اندرون و ملقب به امین خلوت شد. یک بار هم از دربار اخراج، ولی دیگر بار مشغول کار شد و در سال 1288 قمری، پس از در گذشت برادرش فرخخان امینالدوله لقب او «امینالدوله» را به دست آورد و منصب وزارت حضور یافت و میرزا هاشم در سال 1294 قمری، درگذشت و در قم مدفون شد. بعد از او علیخان لقب «امینالدوله» را به دست آورد.
5. امین الدوله: ابوطالب، فرزند میرزا مهدی و برادر بزرگ میرزا هاشم است. او از غلام بچگان فتحعلی شاه است، که بعد بسیار مورد توجه شاه قرار گرفت و در دربار او بود، که ابتدا به فرخ بیک و سپس به فرخ خان مشهور شد. فرخ خان از درباریان معروف دوران سلطنت سه پادشاه قاجاریه، یعنی فتحعلی شاه، محمد شاه و ناصرالدین شاه است. وی در این سالیان، مشاغل در باری قاجاریان را نظیر عمله خلوت، پیشخدمت مخصوص، مهردار شاه و ... عهده دار شده بود. او در سال 1272 قمری، ملقب به امینالملک و در سالهای صدرات میرزا آقا خان نوری که با هم بسیار بد بودند، مامور در فرنگ شد. فرخ خان در سال 1275 قمری، بعد از عزل میرزا آقا خان به ایران بازگشت و در دربار ناصری قدرت و نفوذ زیادی پیدا کرد و در همین سال، بعد از عزل میرزا صادق نوری قائم مقام، ملقب به امینالدوله، ناصرالدین شاه لقب او را گرفت و فرخ خان را ملقب به امینالدوله کرد. فرخ خان از این پس بر قدرت و اختیاراتش افزوده شد و به فرمان شاه عزل و نصب حکام ولایات با مشاوره وی انجام میپذیرفت و خود وزارت حضور و حکومت کاشان، نطنز، اصفهان، فارس و مشاغل دیگر را عهده دار بود. فرخ خان در سال 1288 قمری، در گذشت و در همین سال لقب امینالدوله به برادرش میرزا هاشم داده شد.
6. امینالدوله: میرزا صادق یا میرزا محمد صادق نوری مستوفی، پسر میرزا هدایتالله. مستوفی عموزاده و رقیب سر سخت میرزا آقاخان نوری است. وی ملقب به قائم مقام و بعد از آن امینالدوله بوده است. او را نباید با میرزا صادق قائم مقامی که از نوادگان میرزا بزرگ قائم مقام فراهانی است، اشتباه کرد، زیرا چنانی که از نامش پیدا ست، ایشان اهل نور مازندران بوده است.
وی که در بعضی اسناد نامش میرزا محمد صادق یاد شده، در سال 1270 قمری، به قائم مقام، ملقب شد. میرزا صادق مدتی وزارت و پیشکاری آذربایجان را داشت و در سال 1275 قمری، یکی از شش وزیر آن زمان ایران یعنی وزارت کشور، مهمترین آنها را عهده دار شد و در همین سال ملقب به امینالدوله گردید. او در سال 1289 قمری، در تهران در گذشت.
پیشتر اشاره شد، ناصرالدین شاه بعد از عزل میرزا صادق لقب امینالدوله را از او گرفت و به فرخ خان داد. یادآوری این نکته ضرورت دارد، خانهای که در نقشه تهران ترسیمی موسیو کرشش به سال 1275 قمری، در محله عودلاجان شرق خیابان پامنار و جنوب باغ ملکالشعرا با نام امینالدوله درج است، از آن میرزا صادق بوده است.
7. امینالدوله: عبدالله خان، پسر حاج محمد حسین خان صدراعظم اصفهانی و متولد 1193 قمری، است. وی در سال 1228 قمری، در دوران سلطنت فتحعلی شاه ابتدا ملقب به مستوفیالممالک و سپس امینالدوله شد.
عبدالله خان زمانی بیگلربیگی یعنی حاکم اصفهان بود و پس از در گذشت پدرش که صدراعظم ایران بود، در سال 1239 قمری، به صدارت رسید، ولی یک سال بعد معزول شد و در سال 1243 قمری، یک بار دیگر به صدارت رسید و سرانجام در سال 1263 قمری، در نجف در گذشت.
8. امینالدوله: این امینالدوله همان محمدحسین خان، صاحب باغ ناشناخته «هفت حوض» است که چندی پیش در روزنامه اعتماد ملی شرح زندگیاش را نوشتیم. وی پسر حاج محمدعلی، فرزند محمد رحیم است. او بیگلربیگی اصفهان بود. در همان دوران تخت طاووس را برای شب عروسی طاووس خانم ارمنی (یا گرجی) و فتحعلی شاه ساخت و تقدیم شاه کرد. وی مدت شش سال صدارت شاه را داشت و در سال 1239 قمری، در گذشت و مقام صدارت به پسرش عبدالله خان رسید. تخت طاووس امروزه یکی از جواهرات ارزشمند سلطنتی است.
حاج محمدحسین خان دارای القاب نظامالدوله، مستوفی الممالک و امینالدوله بوده است.
9. امینالدوله: محسن خان، فرزند علی خان سینکی و دارای القاب منشی حضور، معینالملک و امینالدوله است. در سخن از علیخان صدراعظم مظفرالدین شاه از خاندان وی و زندگی او شرحی نوشتیم که برای جلوگیری از اطاله کلام نیاز به تکرار نیست. محسن خان متولد 1293 قمری، است. وجود پدرش در دربار قاجار سبب شد تا او به سهولت وارد جرگه درباریان شده و در 12 سالگی ملقب به منشی حضور و بعدها به لقب معینالملک، لقب پدر زن خود مشیرالدوله شد و بعد هم لقب پدرش امینالدوله را به دست آورد.
وی پس از به صدارت رسیدن پدرش زن اولش دختر یحییخان مشیرالدوله را طلاق داد و اشرفالملوک خانم فخرالدوله، دختر نهم مظفرالدین شاه را گرفت. تمام املاک امینالدوله که ثروتی کلان به حساب میآمد، در زمان حیات او به خانم فخرالدوله رسید و بدین ترتیب وی اولین زن ثروتمند ایران شد، او زن بسیار زرنگ و با هوش و مدیره بود. گویند؛ رضاشاه پس از به قدرت رسیدن، گفته بود:
«قاجار یک مرد و نیم داشته است. مردش خانم فخرالدوله و نیم مردش آقامحمدخان بوده. »
میدانیم با آمدن رضاشاه مصوبه ممنوعیت استفاده از لقب در مجلس به تصویب رسید و بدین ترتیب با از میان رفتن القاب، دکتر امینی فرزند آخرین امینالدوله به نامی منسوب بدان «دکتر امینی» بسنده کرد. دکتر امینی فرزند خانم فخرالدوله و محسنخان امینالدوله نخست وزیر محمد شاه پهلوی بود.
امینالدولهها به ترتیب زمان:
محمدحسین خان (1221 قمری)
عبدالله خان (1228قمری)
میرزا صادق (1275 قمری)
فرخ خان (1275 قمری)
میرزا هاشم (1288 قمری)
علی خان (1294 قمری)
محسن خان (1322 قمری)