به طور کلی در قیاس با پیشینه دیرهنگام برخی از سازهای کهنسال، پیانو در شمار سازهای بسیار قدیمی قرار نمیگیرد، بلکه در حدود سیصد سال است که این ساز در جهان به جمع سازهای موسیقی افزوده شده و به جمعیت دوستداران موسیقی معرفی گردیده است. نخستین پیانو را «بارتولومئو کریستوفر» (Bartolommeo Cristofor) ایتالیایی سیصد سال پیش ساخت. صد سال طول کشید تا یکی از آن سازهای نوظهور به دربار پادشاه ایران فتحعلی شاه رسید.
ظاهرا ساز اروپایی پیانو از تکامل سازهای هارپ (چنگ) و سنتور ایرانی حاصل شده است. در سایت یکی از سازندههای پیانو بنام Baldwin در تفصیل سیر تکاملی پیانو با نمایش عکس سازی که بیشباهت به سنتور ایرانی نیست، و آن را سنتور (Dulcimer) از اجداد پیانو معرفی میکند میافزاید که کمی پس از تولد حضرت عیسی مسیح (ع) در ایران بوجود آمده است.
در اوایل سده نوزده میلادی ناپلئون در اروپا به قدرت رسید. وی در رقابت با همسایه قدرش انگلیس به قصد نزدیک شدن به هندوستان ثروتمند با فتحعلی شاه طرح دوستی ریخت. معاهده فینکناشتاین حاصل آن طرح بود گو این که با تغییر سیاست او آن قرارداد بیاثر شد اما روزهایی که ناپلئون در این خیال سپری میکرد برای جلب نظر شاه ایران دست به کارهایی زد. از آن جمله هدایایی برای دربار ایران فرستاد که پیانویی هم در آن میان به چشم میخورد. در سال 1806 میلادی / ۱۱۸۵ خورشیدی، نخستین پیانویی که هدیه ناپلئون بناپارت به فتحعلی شاه قاجار بود به ایران رسید.
این ساز دهههای متمادی در دربار ایران به مثابه شیئی بیمصرف تنها برای زیبایی در گوشهای جای گرفت زیرا کسی از آن خبر و در نواختنش مهارت نداشت. این پیانو مدتها در منزل عضدالدوله، پدر عینالدوله (صدراعظم) باقی بود.
مشیر همایون شهردار، استاد پیانو در این باب مینویسد:
«... این پیانو را در سال 1314 قمری شخصاً به اتفاق پدرم در منزل مرحوم عضدالدوله پدر عینالدوله دیدم که روی آن به زبان فرانسه عبارتی نوشته شده بود حاکی از آن که پیانوی مذکور را ناپلئون به فتحعلی شاه اهدا نموده است..»
این وضع ادامه داشت تا این که در دوره ناصری با ارتباط بیشتر ایرانیان با اروپا و افزایش جمعیت فرنگی در ایران و سفر ناصرالدین شاه به اروپا، ایرانیان با کاربرد این ساز آشنا شدند و جمعی تمایل به استفاده از آن پیدا کردند.
ناصرالدین شاه در بازگشت از اروپا خود پیانویی به تهران آورد. در این دوره کشورهای اروپایی یکی پس از دیگری بعد از روس و انگلیس مبادرت به افتتاح سفارت خانه در پایتخت ایران نمودند. این هجوم ناگهانی اروپاییان به تهران خود سبب سرعت بخشیدن به آشنایی ایرانیان با پیانو و افزایش رغبت دوستداران موسیقی ایرانی به استفاده از این ساز شدند و هیچ بعید نیست که این اروپاییان نیز پیانویی برای نواختن با خود به ایران آورده باشند. کنجکاویهای درباریان در این عصر آن قدر زیاد شد که حتی برخى از همسران شاه نیز به ادای آشنایی و نواختن با پیانو مبادرت به گرفتن عکس با این ساز کردند.
باز هم در همین دوره است که با استخدام لومر و دیگر اساتید موسیقی غربی این رغبت و تمایل شکل معقولتر و منظم تری به خود گرفت. لومر یک افسر نظامی و معلم موسیقی فرانسوی بود که به دعوت ناصرالدین شاه برای تدریس در دارالفنون به تهران آمد. لومر با همکاری سالار معزز که معلم سلفژ بود و در گروه موسیقی نظامی تدریس میکرد شروع به تدریس رسمی پیانو در ایران کردند. در همین سالها بود که پای اتودهای پیانو و همچنین اتودهای سایر سازها مثل ویلن، فلوت و ... به جمع موسیقیدانان و نوازندگان ایرانی باز شد. افزون بر آنها موسیو آلفرد ژن باتیست لومر، آهنگساز نظام دربار که نخستین سرود ملى ایران را نیز او براى استقبال از موکب همایونى در پاریس ساخت، در ایام اقامت در ایران قطعات زیادى براى پیانو نوشت که یا برگرفته از موسیقى کلاسیک و محلى ایران، یا تنظیمهاى خودش بودند. در باب آشنایی با لومر به مطلبی که جداگانه از وی نوشتهام مراجعه شود.
به هر روی مانند بسیاری از پدیدههای جدید فرنگی که در این دوره وارد زندگی ایرانیان شد پیانو هم در جمع سازهای مورد استفاده نوازندگان ایرانی قرار گرفت. در همین عصر است، محمد صادقخان (سرورالملک)، نوازندۀ سنتور، توانست با تغییر کوک این ساز، برای اولین بار نغمههای ایرانی را با پیانو بنوازد. و از آن پس نوازندگانی چون مفخمالممالک، غلامرضا مینباشیان ملقب به «سالار معزز»، مشیر همایون شهردار، جواد معروفی و مرتضیخان محجوبی و نسلهای بعدی مانند انوشیروان روحانی و ... در این راه کوشیدند.
در میان این نوازندگان مهارت پر آوازه مرتضیخان محجوبی در دوره معاصر در نواختن پیانو بسیار غریب بود به طوری که وی توانست در سن ده سالگی با نواختن پیانو، «عارف قزوینی» را که در آن عصر از شهرت فراوان و اعتباری وافر برخوردار بود همراهی کند و در سن دوازده سالگی جایگاهی در خور تامل بین هنرمندان برجستۀ موسیقی ایرانی بیابد.
بعدها با تاسیس هنرستان عالی موسیقی (تاسیس 1302) به مدیریت کلنل وزیری سیر تکامل مهارت نوازندگان ایرانی و علمآموزی موسیقیدانان این دیار شدت گرفت.