جنگ اول دو سال از 1840 تا 1842 طول کشید. در این جنگ انگلستان پیروز شد و عهدنامه سنگینی را به چین تحمیل کرد و در این عهدنامه پنج بندر به اضافه هنگ کنگ در اختیار قاچاچیان انگیلس درآمد.
دولت استعمارگر انگلیس و دیگر دولتهای غربی، تنها این بندر را نمیخواستند، بلکه آنها هم سرزمین چین و هم مردم این کشور را میخواستند، در اختیار بگیرند. در آن دوران ملکه ویکتوریا که امپراتور هند هم بشمار میرفت، چنان مست غرور و فخر بود، که هر چه دولت چین عجز و لابه میکرد، از ملکه جوابی نمیشنید. مردم و دولت چین و علیه انگلستان شورش کردند و نبردی در سال 1858 میان دو دولت آغاز شد، که تا 1858دنبال گردید. اما این بار هم انگلیسی ثروتمند، پیروز شد و این بار دولت چین چنان خوار و ضعیف گشت، که تمامی خاک کشور چین جولانگه انگلسیها شد و ورود تریاک به این کشور آزاد گردید، در همان سالهاست، که چهل میلیون نفر چینی معتاد به تریاک شدند.
چینیها صدمات بسیاری دیدند و برای رهایی از بلای خانمانسوز اعتیاد خون دلها خوردند، تا سرانجام با وضع قوانینی و همت و پشتکار مردم و تلاش دولت در جنگ با مصیبت اعتیاد پیروز شدند و توانستند، خود را از چنگال اهریمن افیون، رها سازند.
دکتر گوستا لویون پزشک و پژوهشگر فرانسوی در این باره میگوید:
یکی از صفحات حزنانگیز تاریخ اروپا در روابطش با چین، ماجرای تریاک است و باز میافزاید؛ شاید روزی فرا رسد، که فرزندان اروپایی به کیفر اعمال شقاوتکارانه پدران خود برسند و چین از آنها انتقام بگیرد. / در مغان شوم
اکنون که به سالهای اولیه هزاره سوم رسیدم و توسعه و رشد چین را ملاحظه میکنیم، به نظر میرسد، پیشبینی دکتر گوستاو دارد به واقعیتهای نزدیک میشود.
گیرم که خلق را به طریقی فریفتی
با دست انتقام طبیعت چه میکنی
امروز جهان غرب از خاک روسیه تا عمق قاره امریکا، نمیتوان کشوری را یافت، که دامان از آتش این فتنه خانمانسوز بر چیده باشد.
پیش از آن که بخواهیم به مبحث ورود تریاک به زندگی تهرانیان بپردازیم، باید یادآور شویم، که ایرانیان تریاک را قرنها پیش میشناختند، ولی این آشنایی به دوره پس از اسلام میرسد، چون برخی از مورخین معتقدند تریاک پس از یورش تازیان وارد ایران شد، زیرا میگویند؛ در کتاب اوستا و در ادبیات پارسی آن زمان هیچ اثری از افیون نیست.
دکتر مارتین «Pr. Martin» فرانسوی، میگوید؛ اعراب عادت به تریاکخوری داشته و آن را با خود به ایران آوردند.
البته گروهی هم اعتقاد دارند، که لشگر مغول این هدیه شوم را به دامان ایرانیان انداختند و دسته دیگری هم هست، که این آشنایی را نتیجه جنگ نادر و ورود لشگریان او و اقامت ایشان در هندوستان میدانند.
به هر روی در اسناد گوناگون ذکر آشنایی ایرانیان را پیش از قرن نوزدهم میلادی با تریاک میتوان مشاهده نموده و کموبیش مصرف تریاک را به صورت «حب» خوراکی در معدودی از مردم میشود ردیابی کرد، آنچه مهم است، اینکه پیش از دوره ناصری در منابع داخلی و خارجی هیچ آثاری از ذکر کشیدن تریاک یعنی تدخین آن در میان ایرانیان وجود ندارد و بقطع به یقین با توجه به نامهها و گزارشهای مامورین انگلیسی که در این عهد به دولت خود نوشته و از بررسی و تدقیق منابع تاریخی ماخذ دیگر میگوییم در این دوره ابتدا کشت تریاک به طور گسترده باب شد و سپس کشیدن تریاک و شیوع فراوان آن بین مردم رواج یافت. در حقیقت ایرانیان پس از قرنها که تریاک را به صورت خوراکی و دمکرده استفاده میکردند و به اندازه رفع این نیاز در کنار دیگر گیاهان دارویی کشت و مهیا میشد، در عصر ناصری بعد از اینکه کشت وسیع خشخاش آغاز شد، رفتهرفته تدخین تریاک هم شیوع یافت، که امروز نیز ادامه دارد.