دوشنبه, 14 آبان 1403

تعزیه تهران 2 (شیر تعزیه را تریاکی کرده بودند)

اشتراک‌گذاری این مطلب: WhatsappTelegram
تعزیه تهران 2 (شیر تعزیه را تریاکی کرده بودند)

ماجرای شیر تکیه دولت این بود که شیربان‌باشی سلطنتی در عصر قجر شیری در اختیار داشت. او هر سال آن را به صحن تعزیه در آن تکیه می‌آورد و در بخشی از آن مراسم شرکت می‌داد. در این مطلب چگونگی نگهداری آن شیر و نحوه شرکتش را در این مراسم شرح می‌دهیم.

از وقتی که تهران به پایتختی انتخاب شد، تعزیه‌خوانی تهرانی هم سر و شکل بهتری یافت. در حقیقت پیشترفت تعزیه در تهران مصادف بود با روی کار آمدن قاجاریه که خود موجب شد تا روحانیان بیش از پیش به میدان آیند. شرع در این عصر از دوره افشاریه و زندیه در سیاست و مسایل اجتماعی نفوذ بیشتری کرد و با گذشت زمان این نفوذ گستره‌تر شد.

 تکیه مهمترین عامل توسعه و گسترش تعزیه بود، زیرا محل نمایش تعزیه‌ها در آن روزگار اغلب «تکیه» بود. هرچند صحن کاروانسرا‌ها و حتی حیاط خانه‌های بزرگ و جز آن نیز مورد استفاده قرار می‌گرفت. روزگار آقامحمدخان در آشوب و جنگ و گریز گذشت. مدعیان متعدد خاندان زند، برادران ناتنی آقامحمدخان، بازماندگان خاندان افشاریه، حاکمان ولایات در اقصی نقاط کشور از گرجستان و منطقه قفقاز گرفته تا خوارزم و بخارا و خیوه و یا مناطق شرقی ایران نظیر ایالت‌های واقع در افغانستان و پاکستان کنونی خواب و آسایش را از مدعی قاجاری سلطنت ایران گرفته بودند. علاوه بر این وارثین حکومت پطر کبیر در روسیه و عثمانیان و ازبکان متجاوزان از شمال و غرب و شرق این سرزمین مترصد بودند که در نبرد دولت مرکزی به قصد تصرف بخش‌هایی از خاک ایران، تیغ آخته کینه بر مردم مناطق مرزی برکشند.

از اینروی عصر کوتاه آقامحمدخان بسبب درگیری‌ها و آشوب‌ها تأثیری بر رونق یابی تعزیه در تهران نگذاشت، بلکه روند صعودی دخالت شرع در حکومت و زندگی مردم از دوره فتحعلی شاه در تهران آغاز شد، و با ساخته شدن مسجد شاه بزرگترین مسجد تهران به سال 1224 قمری و برقراری ناز جماعت، تجلی یافت. وقتی این جریان در تاریخ تهران بررسی و مطالعه می‌شود، واقعیت این ماجرا آشکار خواهد شد، به خصوص آنکه با فرمان شاه قجر به سال 1236 قمری، میرمحمد مهدی معمم اصفهانی از اصفهان به تهران آمد و نخستین امام جمعه تهران شد و این اقدام، حرکت رو به رشد سهم‌خواهی شرع و پذیرفته شدن آن حق از طرف شاه را روشن می‌سازد.

امام جمعه دار شدن تهران، موجب برگزاری مرتب‌تر آیین مذهبی و نفوذ بیشتر آن، در زندگی مردم شد، تکیه‌های محلات عتیق تهران و تکیه دولت در غرب ارگ (این تکیه غیر از تکیه دولت ناصری است) و شرکت شاه و بویژه حاج میرزا آقاسی صدراعظم محمد شاه در مراسم مذهبی بازهم روند رو به رشد اجرای این مراسم و تعزیه‌خوانی در تکیه‌ها را شتابان کرد.

در عصر پنجاه ساله ناصری، بسیاری از پدیده‌های اجتماعی و اختراعات صنعتی و رفتار‌های نو ظهور متأثر از غرب در تهران باب شد، ولی پا به پای این تحولات، قدرت روحانیون هم افزایش و مراسم مذهبی توسعه یافت و با ازدواج امام جمعه با دختر شاه این حرکت به اوج خود رسید.

با فرمان ناصرالدین شاه، تکیه دولت، عظیم‌ترین و باشکوه‌ترین تکیه تهران، بلکه ایران در جنوب ارگ ساخته شد و با اجرا هر ساله مراسم دهه محرم و تعزیه در آن با حضور ناصرالدین شاه و زنان حرم و سفرای کشور‌های بیگانه و درباریان و ... تعزیه‌خوانی به شکوه و جلالی خاص در این دوره، دست یافت.

در این دوران بود، که هر دسته و گروهی و یا هر فرد و شخصی، دست به ابتکاری می‌زد و با انجام کارهای نوظهور به قصد خوش آمدن پادشاه، هنرش را می‌نمایاند. زنبورکچی‌ها با شتر‌های زنبورک بر پشت بسته در تکیه دولت به میدان می‌آمدند، دسته‌ای دیگر از قشون با اسب و اسلحه‌های خود در آن میدان جولان می‌دادند و فیلبان سلطنتی هم با آوردن فیل به میدان در دهه محرم سعی بر آن داشت، تا از دیگران عقب نماند.

در تکیه‌های فراوان محلات نیز مردم در دهه محرم به اجرای مراسم مذهبی و تعزیه‌خوانی مشغول می‌شدند. در هر محله‌ای، اهالی با گردهم آمدن در میدانگاهی‌ها و به اصطلاح آن روز خرابه‌ها و زمین‌های نساخته، تکایایی بر پا می‌ساختند و با گستردن فرش در کف و نصب پارچه‌های سیاه بر دیوار‌ها و مهیا کردن علم و کتل و علامت و ... به بر گزاری هر چه با شکوه‌تر این مراسم همت می‌گماشتند.

تعزیه‌خوانی در دوره ناصری به اوج خود رسید و در تهران تعزیه‌خوان‌های مشهوری پا به میدان نهادند، تعزیه‌خوان‌هایی چون؛ امرالله ملوس، اکبر تعزیه‌خوان، حاجی بارک الله، شیخ حسن و احمد مرمری و ...

تعزیه‌خوان‌های بنام، دارای القابی بودند، که در میان مردم مشهور بود، از قبیل فخرالذاکرین، نقیب‌السادات و معین‌البکاء.

ناصرالدین شاه گاه در تکیه‌های دیگر هم حضور می‌یافت. از آن جمله است، تکیه نیاوران، ولی به طور کلی مراسم اصلی در تکیه دولت بود و هدف اصلی او در دهه محرم حضور در تکیه دولت بود و با حضور شاه در آنجا، مراسم تعزیه در این تکیه به اوج می‌رسید.

یکی از مراحل اجرای تعزیه در تکیه دولت، حضور شیری بود که به مجلس می‌آوردند و مردم بهت‌زده و ترسیده زمانی، که شیربان زنجیر او را می‌گشود، موجب ترس و حیرت بیشتر آن‌ها می‌شد، بویژه آنگاه که می‌دیدند، شیر با آن هیمنه و ابهت، در مجلس آرام و با وقار می‌نشیند. مرحوم جعفر شهری داستان شیر تکیه دولت را چنین نقل می‌کند:

«... در همین روز یعنی روز آخر تعزیه نیز بود، که شیر تعزیه که شیری اهلی کرده بود (جای این شیر ابتدا در باغ وحش یا فیلخانه واقع در خیابان واگن‌خانه (اکباتان) بود و بعد‌ها به باغ ایلچی در انتهای بازار عباس‌آباد منتقل شد که اواخر از آنجا به مجلس می‌آمد ... پای منبر برایش تریاک می‌گذارد و ... به آنجا عادتش داده. روز موعود او را کاملا ً، البته بغیر از تریاک سیر می‌نمود و روشن بود، که با سیری شکم، میل به طمعه نکرده و بخاطر تریاک رو به پله منبر می‌نمود.) توسط شیربان‌باشی به مجلس آمده، رها می‌شد و شیر با آرامی و وقار مخصوص خود آمده پای منبر قرار گرفته سر بر پله آن می‌نهاد و همین هنگام بود، که شیون و هلهله و هیاهوی رقت بار مجلسیان به آسمان بر خاسته، تکیه صورت صحرای محشر می‌گرفت. با شیون و خودکشان مردم از مشاهده شیر و تواضع او در برابر منبر، از این روایت که در چنین روزی، یعنی روز بعد از واقعه عاشورا شیری از بیشه‌ای آمده نعش‌های شهدا را پاسداری می‌کند. پس از چند دقیقه شیربان آمده زنجیر به گردن شیر می‌افکند و آن را دور گردانده پول و پیشکشی‌های تماشاچیان دریافت می‌نمود، در آن حد که گاهی جیب‌هایش از سکه و طلا‌های زنان لبالب می‌گردید. و پس از آن که زنجیر شیر کشیده او را از تکیه خارج می‌نمود. این همان شیربان باشی بود، که غیر از محرم و صفر، هر گاه بی پول و حاجتمند می‌شد، فیل سلطنتی را وسیله گدایی، قرار داده، دور کوچه و بازار و جلو دکان‌های این و آن وادار به تمنا می‌نمود .‌..»

بیشتر بخوانید: