پیش از آنکه شرحی بر این تکیه آوریم بجاست تاریخچه تکیه را به اختصار و اشاره بازشناسیم:
هر چند در بررسی و مطالعه پیشینه «تکیه» در ایران زمین میان محققان اختلاف نظر وجود دارد و بدرستی و مستدل، زمان پیدایی تکیه را نمیتوان دانست، ولی از مطالعه اسناد تاریخی و بررسی فرهنگ مردم در این سرزمین و دقت در چگونگی برگزاری آیینها و مراسم گروهی ایشان قطع به یقین میتوان بیان داشت که تکیه نیز در کنار دیگر مکانهای نظیر آن از دیر باز محل گردآمدن ساکنان محله در شهرها برای برگزاری مراسم سوگواری و جشن و دیگر مراسم دسته جمعی بوده است.
این واقعیت را در مطالعه پیشینه طراحی و معماری بناهایی چون آتشکده، زورخانه، خانقاه و جز آن به نیکی میتوان دریافت. زیرا اصول مبنایی این ابنیه در طراحی آنها یکی است. تنها نیازهای عقیدتی و کاربردی است که تغییراتی را در معماری این بناها موجب میشود.
سکویی گرد یا هشت گوش در وسط، یکی از مشخصههای تکیه است که در خانقاه و زورخانه نیز دیده میشود. البته به قصد ایجاد تفاوت به سبب اختلاف کار کرد سکوی بر آمده در تکیه را در زورخانه گود کردهاند.
در تهران قدیم تمامی تکایا دارای مشخصات فنی تکیه نبوده بلکه اغلب در محلات فضاهای میدانگاهی و گاه تکیه زمینهای بایری وجود داشته است که در بیشتر ایام سال محل آمد و شد مردم و یا به صورت خرابه افتاده بوده فقط در دهه اول محرم آنجا را برای برگزاری مراسم سوگواری و اجرای تعزیه آماده میکردهاند.
آنچه از بررسی اسناد تاریخی در تهران برمیآید نشان میدهد، اوج حرکت تکیهداری و تکیهسازی در تهران باید مربوط به دوره ناصری و بخصوص زمان ساخته شدن تکیه دولت دانست. در این تکیه تمامی جوانب مورد نیاز در برپایی مراسم آیینی عمومی توسط معمار و طراح بنا پیشبینی شده بود. به طوریکه آن را با بزرگترین ساختمانهای تاتر و نمایشنامه در اروپا میشد مقایسه کرد.
با این مقدمه مختصر از تکیه نوبت به بررسی تاریخچه تکیه پهلوان شریف میرسد.
این تکیه در مرکز محله قدیمی چال میدان یکی از چهار محله عتیق تهران صفوی قرار داشت.
گو اینکه اسناد و مدارک تاریخی بر جا مانده از تهران صفوی به قدر کفایت ما را در شناسایی پهلوان شریف و تکیه وی یاری نمیکند ولی این امر موجب دلسردی ما در این پژوهش نمیشود.
مطالعه نخستین نقشههای تهران در دوران سه پادشاه قجر فتحعلی شاه، محمدشاه و ناصرالدین شاه نشان میدهد تکیه پهلوان شریف در آن عصر وجود داشته به طوری که در نقشه موسیو کرشش چاپ سال1275 قمری نام این تکیه و کوچه پهلوان شریف در نزدیکی آن ثبت شده است. چون اسناد و مدارک تاریخی شهر تهران در عصر قجر بسیار فراوانتر از دوره پیش از پایتختی آن است و در این دوره هیچگونه اسنادی از هویت پهلوان شریف وجود ندارد و از طرفی در فاصله صفویه تا بر آمدن آقامحمد خان تغییرات فاحشی در ابنیه تهران رخ نداده است. به طوریکه بناهای صفوی از جمله ساختمانهای حمام و ... خواهر شاه تهماسب که به «خانم» شهرت دارد در همین محله چال میدان تا این عصر باقی مانده است. چنین میتوان نتیجه گرفت پهلوان شریف از شخصیتهای دوره صفوی باید باشد چنانکه در این عصر بناهایی از قبیل بازار و کاروانسرای احمد کور، حمام و تکیه و مدرسه خانم در محله چال میدان ساخته شد که با نام احمد کور از اکابر آن روزگار و خانم خواهر شاه تهماسب صفوی بوده است.
افزون بر آنچه گذشت احمد امین رازی در کتاب «تذکره هفت اقلیم» در سخن از پدر و عمویش مینویسد:
«میرزا احمد برادر خواجه محمد شریف و پدر صاحب تالیف در معاملات و ...»
این میرزا احمد همانست که شاه تهماسب نیز در وصف او سروده است:
میرزا احمد طهرانی ما / ثالث خسرو خاقانی ما
میرزا احمد شاپور آمد / از عقب دشمن او کور آمد
نویسنده «جغرافیای تاریخی تهران» گمان دارد پهلوان شریف میتواند همین خواجه شریف باشد.
نگارنده با این نظر موافق است زیرا از زمان شاه تهماسب تا دوره قاجاریه بناهایی که از صفویه دست کم تا اواخر قاجاریه بر جا بود به اشخاص نامداری تعلق داشت که از خاندان سلطنت یا همسنگان بوده، بنا براین میتوان چنین نتیجه گرفت که پهلوان شریف همان خواجه محمد شریف برادر میرزا احمد است که از خاندانهای نامدار و معتبر تهران بود و روابط نزدیکی با شاه داشت.
تکیه پهلوان شریف میدانگاهی بود در محل تقاطع گذر تکیه پهلوان شریف با گذر تکیه عباسعلی که چند سده توانست میزبان اجرای مراسم مذهبی و جز آن برای بخشی از ساکنان محله چالمیدان باشد.
گذر تکیه پهلوان شریف امروز به شهید موسوی کیانی و گذر تکیه عباسعلی به کاهوند تغییر نام دادهاند.
در تعقیب مسیر حیات این تکیه موقعیت آن را تا اواسط عصر پهلوی هم میشود دنبال کرد تا اینکه در ساختوسازهای آن سالها از میان رفته است.
بجاست گوشزد شود که کوچهای همنام با نام پهلوان شریف در محله چال میدان در جنوب همان تکیه قرار دارد و آن راهی بود شرقی غربی که به میدان کاهفروشها جنب امامزاده سید اسماعیل کشیده میشد.
این کوچه بعدها در اواخر دوره ناصری کمالالملک و امروز بالاگر نام دارد.
چه خوب بود اگر دستکم این نامها که بخشی از میراث فرهنگی و تاریخی شهر تهران است حفظ میشد.