از اتفاق روزگار در این دو سدهای که از پایتختی تهران میگذرد، جهان دچار دگرگونی خارقالعادهای شده است. در حقیقت توسعه و رشد علم بشر در این 200 سال چنان شتاب گرفته و زندگی آدمیان را به قدری متحول نموده که گاه قیاس متعلقات دو مقطع زمانی به فاصله تنها 50 سال باورش مشکل است. تهران در این دوره خاص بیش از هر شهر دیگری در ایران دستخوش این تغییرات و تحولات بوده است.
توسعه و گسترش تهران در این دو سده تحت تاثیر دو نیروی فوق العاده قوی بوده و هست. نخست پایتختی آن است. عاملی مهم که همواره این شهر را تحتالشعاع قرار داده و به تنهایی موجب تغییراتی شگرف بوده و دیگر تحولات جهانی که جمع این دو عامل باعث شده بسیاری از دارایی های فرهنگی و معنوی کهن این شهر که معرف اصالت و هویت آن بوده در سیل تغییرات از میان رفته است. هویت شهر تهران را هرگز در سیمای امروزی پایتخت نمیتوان یافت. همه تلاش محققان و پژوهشگران در حوزه فرهنگی، جغرافیایی، تاریخی و دیگر ابعاد در پایتخت کم سن سال ایران، شناخت و جمعآوری نمادهای این هویت است، تا شاید با ثبت آنها در اوراق تاریخ از افسوس آیندگان کمی توان کاست.
«حربخانه» نام و مکانی متعلق به تهران قدیم و تهرانیان آن روزگار است. در این جستار بنا داریم که اسناد و منابع تاریخی تهران را بررسیم و بکاویم تا به قدر وسعمان این نماد هویتی از میان رفته را بازشناسیم.
حربخانه را باید نخستین «سربازخانه» تهران که خارج از ارگ سلطنتی بنا شده، دانست. حکومت تهران، این سربازخانه را پیش از جباخانه و زنبورکخانه در محله بازار ساخت. خوب است پیش از آنکه محل حربخانه را بشناسیم، به معنا و پیشینه کاربردی این لغت توجه کنیم.
حرب در لغت به معنای جنگ و ستیز آمده:
«... والا آماده حرب و جدال باش...» / سفرنامه قلی میزرا، ص 8.
«... میباید ... و سایر قواعد حرب را آموخته تکمیل نمایند ...» / قانون نظام، ص 57.
«... آنچه لازمه حرب و دفاع بود حاضر داشتند ...» / مرآتالبلدان، ص 160.
«... در مقدمات حرب ترقی کرده بود ...» / شرح حال ملکآرا، ص 79.
«... موجب حرب و سبب غرامت نگردد ...» / تاریخ بیداری ایرانیان، ص65 نقل در فرهنگ اصطلاحات قاجاریه.
نبرد و کار زار / مهذب الاسماء.
بدان تا نباشد به بیداد حرب / فردوسی.
حرب به اندازه و مقدار کن / ناصر خسرو.
پندار در حرب هفت خوانم / مسعود سعد.
آتش حرب سوزان شد / تاریخ یمینی، ص 350.
از خیال حرب نه هراسید کسی / مولوی، نقل در لغتنامه
ترکیباتی که از این لغت در منابع قاجاری و پیش از آن توان جست بسیار است:
حربگاه، حربگه یا حربجایی، میدان جنگ است / منتهیالعرب / تاریخ طبرستان.
«... بیش از این ملت مظلوم پایمال حربگاه نکردند ...» / روزنامه روحالقدس، ص 4.
حربه آلت جنگ «... یراق و حربه خود را آزمایش کرد ...» / سفرنامه رضاقلی میرزا، ص 609.
«... خبری که حربه معتبر ملاحان است ...» مرآتالسفر، ص 24.
«... چند حربه از شش لول و قمه همراه او دیدند ...» / نوری، ص 13.
حربه آتشین، سلاح گرم نظیر تفنگ:
«... با حربه آتشین مسلح بود ...» / تاریخ بیداری ایرانیان، ص 277.
حربهساز، سازنده اسلحه سرد:
«... کفشدوز و حربهساز و ... باید در حجراتی که فرشش از آجر است منزل داشته باشند ...» / قانون نظام، ص 9.
اهالی حربیه، افراد نظامی:
«... اهالی حربیه فراوان است ...» /سفرنامه سیاح، ص 389.
وزارت حربیه، وزارت جنگ:
«... اجزای وزارت حربیه ...» / افضلالتواریخ، ص27.
ارکان حرب، ستاد فرماندهی:
«... آنرا به ارکان حرب لشکر مربوط بدهند ...» / قانون سربازگیری، ص 88.
مرکز ارکان حرب، «ژاندارمری مرکب از مرکز ارکان حرب در طهران و ...» /پیشنهاد کمیسیون،ص412.
حربدان – عالم به فنون جنگ:
«... سوم شجاع و مبارز و حربدان و سلاحشناس» / سندبادنامه، ص 318.
دارالحرب – میدان جنگ محل درگیری:
«... بشارت حریت 1905 روسیه را به یک دارالحرب و میدان مبارزات مبدل کرد ...» /صوراسرافیل، ص228.
از شرحی که گذشت تا حدودی با «حرب» و مشتقات آن به وقت رواج و استعمال به خصوص در روزگار قاجار پی بردیم. اینک به بررسی حربخانه تهران میرسیم:
فعلا تنها سندی که درآن حربخانه آمده نقشه برزین روسی است. برزین به سال 1258 قمری در عصر پادشاهی محمد شاه قاجار به تهران آمد و برای تهیه نقشه از تهران برداشت خود را همراه دیگر یادداشتهایش به روسیه برد و 10 سال بعد نقشه تهران را در مسکو چاپ و انتشار داد. در این نقشه، در نقطهای ازشمال شرقی محله بازار حربخانه پایتخت را تعیین کرده است. محلی در جنوب شرقی چهار سوق بزرگ در ادامه بازار مسگرها جایی که به تقریب امروز با «سرای ضرابی» انطباق دارد.
بدین روزگار در سطح تهران و خارج از ارگ سلطنتی جز حربخانه جایی برای نظامیان و اهالی قشون وجود نداشت. از این رو این مکان را باید نخستین جایگاه اهالی لشکر، در این شهر دانست. آنچه بر این گمان ابهام ما را به همراه دارد. وجود زنبورک خانه است. میدانیم که در دوره محمد شاه در جنوب بازار مجاور ضلع جنوبی حصار صفوی زنبورکخانهای بود.
زنبورکخانه، سربازخانهای برای استقرار شتران و زنبورکها (نوعی سلاح معمول آن عصر) و زنبورکچیها بود. تا پیدا شدن سندی بر خلاف این نقشه (برزین) میتوان گفت زنبورکخانه بعد از حربخانه احداث شده همانطور که تاریخ تاسیس جباخانه غرب سبزهمیدان را نیز باید بعد از آن دانست.
در حالی حربخانه را نخستین سربازخانه خارج از ارگ تهران میدانیم، که وجود سربازخانه مهم و بسیار وسیعتر از این حربخانه را در داخل ارگ، پیش از آن بر ما مسلم است. این سربازخانه در نقشه برزین «لشکرخانه» و در نقشه سروان ناسکوف هم سربازخانه ارگ مشخص شده است
این لشکرخانه در زمان ناصرالدین شاه به «انبار غله» اختصاص یافت. در محل آن بعد از تخریب حصار صفوی در شمال محل انبار غله «قورخانه» ساخته شد.
از آنجایی که حفاظت و نگاهبانی از شخص شاه و اساس و بنیاد سلطنت از اهم وظایف قشون و محافظین بود، بنابراین تا پیش از توسعه و گسترش تهران، محل استقرار اهالی نظام و نگهداری اسلحه و مهمات و چهار پایان مورد نیاز داخل ارگ سلطنتی قرار داشت. لیکن با توسعه شهر و افزایش جمعیت، ضرورت نزدیک شدن افراد انتظامی به محل سکونت و تجارت تهرانیها احساس شد. بر این اساس حکومت تهران، جایی را برای استقرار داروغه و شبگرد و گزمه و دیگر کارکنان انتظامی و نگهداری اسلحه مورد نیاز آنها در نظر گرفت، لذا این حربخانه در محله بازار ایجاد شد.
از آنچه گذشت میتوان چنین نتیجه گرفت، که حربخانه جایی، برای استقرار قوای انتظامی و نگاهداری اسلحه و مهمات و دیگر ملزومات چیزی نظیر زنبورکخانه و ... در گذشته و یا سربازخانه امروزی بوده است.
در دوره رضاشاه دیگر از حربخانه خبری نیست. تنها جایی که نامی نزدیک بدان دارد «ارکان حرب» است، که در این دوره مبادرت به تهیه نقشه شانزده بخشی از گستره تهران از حدود دماوند تا کرج نموده که نقشهای بسیار سودمند است. بعدها با تغییر تشکیلات اداری، سازمان جغرافیایی ارتش مسئولیت تهیه نقشهها را در سطح کشور به عهده گرفت.