چنین است رسم سرای درشت / گهی پشت زین و گهی زین به پشت
شهر ری، که به روزگار ما بخشی از تهران و به قولی از مناطق جنوب شهر به شمار میرود، بدین معنا که از اعتبار کمتری در ارزیابی قیمت گذاری زمین، نسبت به مناطق شمالی بر خود دار است، از تمدنی کهن و دیرنگی مدنیت برخوردار است. پیشینه این شهر به حدود شش هزار سال قبل میرسد و در چشمه علی شمال شهرری مطابق کاوش و بررسی باستانشناسان، سابقه زندگی مردمانی که هشت هزار سال پیش در آن جا زندگی میکردند، به دست آمده است.
وجود کوههای شمیران برای تأمین آب و به ویژه همسایگی یکی از چشمههای باستانی ایران که پس از اسلام با نام مولای متقیان نامگذاری شد و قرار گرفتن در گستره کهنسال و حاصلخیز دامنه جنوبی رشته کوههای البرز با پیشینه تمدن 9 هزار ساله و قرار گرفتن برسر راه باستانی ابریشم و دلایل دیگر، موقعیت ممتازی را به این شهر بخشیده بود تا جایی که در گذشته شهر ری از شهرهای نامدار آسیا، بلکه جهان به حساب میآمد و از نظر قدمت با شهرهای بابل و نینوا پهلو میزد.
پیش از اسلام از نظر عظمت با هگمتانه (همدان) و ... همآورد بود. به خصوص در دوره اشکانیان و ساسانیان و در دوره اسلامی از نامآورترین شهرهای اسلامی به شمار میرفت و در این راه نیشابور و بغداد و ... از آن بیشی ندارند.
نام این شهر در تورات و بسیاری از کتب و منابع تاریخ و جغرافیایی ثبت است. کاوشهای باستانشناسان بسیاری از نادانستهها را از پیشینه هزاران ساله تمدن، در این سرزمین کهن بر ما روشن کرده است که هرگز این زمان تنگ و اندک، شرح مفصل آن را بر نمیتابد، بررسی تاریخ اعجاب برانگیز این شهر بار دیگر اثبات کرد که، هیچ یک از این همه نقاط قوت، سبب برهم خوردن رسم چرخ گردون نشد.
چنین است رسم سرای سپنج / گهی شادمانی بود گاه رنج
و سرانجام یکی از آبادیهای کم سن و سال این کهن گستره بر این پیر زخمها بر تن کشیده، پیشی گرفت و چیره گشت و چنان اعتباری یافت که نه آن پیر، که هیچ کس تصوری چنین از آن نداشت.
جنگ و ستیزهای مذهبی، زلزلههای بسیار و جنگها و حملات اعراب و مغول (گو این که پس از اسلام ، قرونی شهر ری اوج گرفت) و عواملی دیگر سبب از میان رفتن این شهر پر سابقه شد.
بعد از این مقدمه نه چندان کوتاه، بپردازیم به شرح مطلب امروز که «دارالبطیخ» به معنای خربزه خانه است. این واژه از دو جزو تشکیل شده، جزو نخست آن به معنای سرای و جای و مکان است و جزو آخر آن در «منتهیالارب» کدو در «آنندراج» هر چه بر روی زمین پهن شود و در منابع دیگر چون «فرهنگ نظام»، «ناظمالاطباء»، «اقربالموارد»، «مهذبالاسماء» و غیره خیار، خربزه، گرمک، معنا شده است.
دارالبطیخ اسمی بوده است که در گذشته به بازار میوهفروشان در شهرها میدادهاند. لسترنج (Guy.Le Strange) مستشرق انگلیسی، در کتاب «جغرافیای تاریخی سرزمینهای خلافت شرقی» بدین مطلب اشاره دارد و از قول مقدسی، مینویسد:
«در عصر اسلامی دارالبطیخ و دار الکتب دو ساختمان مهم ری بوده است.»
دکتر حسین کریمان، نیز در اثر کم نظیرش «ری باستان» به نوشته مقدسی در«احسنالتقاسیم» توجه کرده ضمن یادآوری نظر لسترنج با نقل عین نوشته مقدسی «به ... عرصه البطیخ العجیبة» و «... دارالبطیخ عندالجامع ...» این واژه را مترادف با میدان یا بازار میوهفروشان معمول به روزگار ما دانسته است.
بنابرین «دارالبطیخ» که در برخی منابع به معنای «خربزهخانه» آمده، واژه مرسوم و رایج قرون اسلامی بوده و آن عبارت از مکانی بوده است که به فروش میوه اختصاص داشته و به استناد چند شهری که ما میشناسیم و صاحب دارالبطخ بودهاند، میتوان گفت، که بیشتر شهرهای بزرگ اسلامی، دارالبطیخ داشتهاند. از آن جملهاند، شهرهای بغداد و اصفهان (در بغداد این بازار وجود داشته / لغتنامه دهخدا به نقل از معجم البلدان).
توضیحات:
چشمه علی - فعلاً سابقهی آثار تمدنی کشف شده در این محل به حدود هشت هزار سال میرسد ولی عمر این چشمه قطعاً بسیار بیش از این است. ناگفته نماند که از مقدار آب دهی چشمه در طول زمان کاسته شده، که به دلیل تغییرات پوسته زمین در این منطقه بوده است. در عصر اشکانیان و ساسانیان نام این چشمه «سورنی» منسوب به خاندان بزرگ سورن بود.
بینالنهرین - حوزه رسوبی پهناور و حاصلخیز بین دو رود دجله و فرات را یونانیان «مزوپوتامیا» (Mes Opotamia) یعنی میان رودان یا رودها میگفتند، که در عصر ساسانی جزو قلمرو سرزمین ایران بوده و تیسفون، پایتخت زمستانی این سلسله در آن ناحیه قرار داشت. پس از شکست یزد گرد سوم و فروپاشی ساسانیان، سرزمین ایران، از آن جمله «میان رودان» به دست مسلمانان افتاد و از آن پس به بینالنهرین مشهور شد.
بابِل - عربها، بینالنهرین، را به دو بخش سفلی و علیا تقسیم کرده بودند. ناحیه سفلی دارای خاک رسوبی حاصلخیز بود، که در قدیم بابل (Babel) خوانده میشد.
نیِنَوا - در شمال این سرزمین منطقه سخت و سنگلاخ بینالنهرین علیا واقع بود که در زمان قدیم آن را نینوا میگفتند.
عراق - در کتب قرون اسلامی (مربوط به قرون وسطی است) به دو نام عراق برمیخوریم، نخست عراق عرب و دیگر عراق عجم. بینالنهرین سفلی را عراق عرب و ناحیه مرکزی ایران شامل؛ اراک و فراهان و تفرش، آشتیان و قم و کرمانشاه و همدان و اصفهان ... را که بیشتر مناطق کوهستانی است. عراق عجم میگفتند تا حدود دوره پهلوی اول اراک (سلطان آباد) را عراق میخواندند.
عراق به کسر عین در لغت به معنای کنار آب یا کرانه دریا به درازاست. کشور عراق فعلی که بازمانده بابل و کلده قدیم است و مرزهایش در طول تاریخ بارها تغییر یافت از گذشتههای دور مرکز سکونت اقوام و حکومت و دولتها بوده است.
قدیمیترین ایشان سومریها و اکدیها ست. این سرزمین در دوره ساسانی جزو قلمرو خاک ایران بود و تیسفون پایتخت ساسانیان در آن قرار داشت. در دوره صفویه بخشی از آن به دست عثمانیان افتاد و پس از جنگ جهانی اول، کشور مستقل عراق در این نواحی پدید آمد.