تا همین اواخر قاجاریه برخی از تهرانیها مردگانشان را در خانه دفن میکردند، تا این که در کودتای 1299 خورشیدی سیدضیاء با صدور دستورالعملی از این کار ممانعت کرد و دفن مردگان در خانهها ممنوع شد. این مطلب شرحی کوتاه از نحوه دفن مردگان در تهران قدیم است:
حدود دو سده پیش که تهران پایتخت نشده بود، این شهر کوچک نیز مانند تمام آبادیهای اطرافش آنقدر جا داشت تا مردگانش را در دل اراضی خود جا دهد. رفتاری که در سراسر این سرزمین در روستا و شهر شیوع و رواج داشت.
از اتفاق قرنها بود که نه تنها خاک تهران مردگان ساکنان خود بلکه پذیرای متوفیات دیگر شهرها و آبادیها و ... نیز بود. همین رفتار تهرانی موجب دفن امامزادگانی در سدههای نهم و دهم از قبیل امامزادههای؛ سید اسماعیل و سید ناصرالدین و یحیی و زید و .... در تهران شد. بدان روزگار بیشتر مردگان شهر ری در تهران دفن میشدند، اما پس از پایتختی رفتهرفته وضع رو به تغییر نهاد. ابتدا تمام قبرستانهای داخل حصار صفوی و بعد ناصری نظیر محوطه امامزادههای؛ سید ولی و سید ناصرالدین و سید اسماعیل و یحیی و زید و ... بلکه قبرستانهای قاسمآباد در ابتدای پامنار و مسگرآباد و دولاب و غیره هم پر شد. بعد نوبت به آبادیهایی که تهران بلعیده بود، رسید، همچون ونک و پونک و اوین و نارمک و .... طرشت که هر یک قبرستانی داشتند، آنها هم دیگر گنجایش نداشتند، بعد از آن سراغ قبرستانهای شهر ری مانند امامزاده عبدالله و باغ طوطی و ابنبابویه و غیره رسید، آنها هم بزودی پر شد، سپس دیو توسعه و گسترش، پا را فراتر نهاد و به کیلومترها دورتر از شهر ری نیز تجاوز کرد و تا نیمههای راه قم رفت و هکتارها از خاک آن منطقه را اشغال کرد و ...
سیاستی که همه ایرانیان را در این شهر گرد آورد، جز این که سراسر آبهای کشور را این جا آورند و همه اراضی را به قبرستان اختصاص دهند، عاقبتی نخواهد داشت.
در دوره ناصری که هنوز پایتخت بلدیهای (شهرداری) نداشت و تشکیلاتی ابتداییای چون احتسابیه امور بسیار ساده شهری را مدیریت میکرد، ناصرالدین شاه فرمانی در پانزدهمین روز رمضان سال 1286 قمری به نام علیخان امینحضور صادر کرد که به دفن مردگان هم اشاره شده است:
«... دستورالعمل امینحضور برای پاکیزگی شهر طهران از محلات و کوچههای خارج و داخل ...
ثامناً؛ رختشورخانهها که در شهر و خارج و مبالها و قبرستانهایی با دیوار در خارج شهر که با اطلاع حکیمباشی قرار شده بسازند.
تاسعا؛ ... مراقب باشند در شهر مرده دفن نکنند.»
وضع مردم به همان منوال میگذشت، تا سال 1299 خورشیدی که سید ضیاء همراه رضا خان میر پنج دست به کودتا زد و تهران را تصرف کرد. دولت کودتا مقراراتی را به مورد اجرا گذارد.
مقرارت و قوانین کودتایی سید ضیاء:
«...
5. کسی حق ندارد، جنازه بستگان خود را در خانه بشوید و دفن کند. (بسیاری از مردم تهران مردگانشان را در حیاط خانه میشستند، غسل میدادند و در همان جا دفن میکردند. در همه محلهها و خانوادهها کسانی بودند، که با اعمال کفن و دفن تشریفات دینی آن و برگزاری نماز میت و ... آشنا داشتند و از این بابت مردم را هزینهای نصیب نمیشد.)
6. افزون بر خانهها مردم حق ندارند، در مساجد و امامزادههای داخل شهر هم به دفن اموات خود اقدام کنند و باید درگذشتگان را در گورستانهای خارج شهر، نظیر؛ مسگرآباد، سلیمانیه و امامزاده عبدالله و حضرت عبدالعظیم و ... مدفون سازند ... »
طرحی برای تعیین قبرستانی برای تهران در سال ۱۳۳۴ خورشیدی، در شورای شهر شهرداری تهران به بحث گذاشته و تصویب شد، اما به طور عملی در سال ۱۳۴۵، با مشخص شدن املاک احداث گورستان آغاز شد و گورستان در زمینی به وسعت ۴۰۰ هکتار در سوم خرداد سال ۱۳۴۹، در ۲۰ کیلومتری جنوب تهران، جاده قدیم تهران - قم گشایش یافت.
این گورستان را بهشتزهرا نامیدند و امروز سازمان بهشت زهرا برای آسایش و راحتی و سرعت هر چه بیشتر اجرای مراسم برای بازماندگان متوفیان مجهز به سیستم کامپیوتری است
و امکاناتی چون زایر سرا، استراحتگاه، سرویسهای بهداشتی، توقفگاه و آمبولانس و سالن پذیرایی، و ... دارد.
در مجموع، سازمان بهشتزهرا تاکنون از حدود ۳۰۰ قطعه تشکیل شده است. ۲۸ قطعه مخصوص دادن خدمات رفاهی به مراجعهکنندگان و بخش اداری است و بقیه با گنجایش هر قطعه ۴۰۰۰ نفر برای دفن در نظر گرفته شده است.
در بهشتزهرا همچنین، شهدای جنگ تحمیلی و بزرگانی چون آیتالله طالقانی، بهشتی، باهنر و ... به خاک سپرده شدهاند.
در حال حاضر، حدود ۱۸۰ هکتار از زمینهای گورستان درختکاری، گلکاری و چمنکاری شده و گلخانه آن با ظرفیت 5/2 میلیون نشای فصلی، درختچه و انواع گلهای زینتی، از فعالترین واحدهای پرورش گل و گیاه در سطح شهر به حساب میآید.
نبود جا برای دفن اموات تهرانی یکی از معضلات کلان شهر تهران شده بود ولی بالاخره بهشت زهرا گسترش یافت و مردههای تهرانیها در محل جدید دفن شدند.
شهرداری تهران: دفن اموات در گورستان جدید آغاز شده است.
وی ادامه داد: بهشت زهرا جدید حدود ۱۶۰ هکتار است ولی در تمام آن دفن انجام نمیشود بلکه بخشی از آن تبدیل به پارک و غیره میشود.
قائم مقام معاون شهردار گفت: این زمین به وسعت ۱۳۴ هکتار است.
ابنبابویه نخستین گورستان شهرری و دومین گورستان تهران است که بسیاری از مشاهیر ایران در آن دفن هستند. از مشاهیر دفنشده در ابنبابویه میتوان به علیاکبر دهخدا، غلامرضا تختی، میرزاده عشقی، موذنزاده اردبیلی و ... اشاره کرد.
باغ طوطی گورستانی است در کنار حرم شاهعبدالعظیم در شهرری، نـزدیک تهران. آرامـگاه ستارخـان، شیخ محمد خیابانی، ازغندی در این گورستان واقع شده است.
زمانی میدان حسنآباد فعلی بیرون شهر بود و به جای ایستگاه آتشنشانی کنونی، یکی از گورستانهای تهران بود. کلهر خوشنویس و پهلوان اکبر خراسانی و ... در این قبرستان مدفوناند.
در دوران پهلوی دوم، گورستان مسگرآباد معروف شد و برای نخستین بار اداره متوفیات مجهز به آمبولانس شروع به کار کرد. گورستان مسگرآباد در محدوده فرهنگسرای خاوران فعلی قرار دارد.
گورستان کاتولیک لهستانیها
گورستان کاتولیک لهستانیهای تهران، گورستانی در محله دولاب در جنوب شهر تهران است که آرامگاه 1892 شهروند لهستانی در آن قرار دارد که همگی در سال1942 میلادی درگذشتهاند. از این تعداد، 408 قبر متعلق به نظامیان لهستانی در جنگ جهانی دوم است.
گورستانهای امامزاده صالح، امامزاده قاسم، امامزاده اسماعیل، امامزادههای پونک، امامزادههای لویزان، امامزادههای چیذر، امامزادههای کن، امامزاده داود، امامزادههای فرحزاد و ... شماری از قبرستانهای بیشمار تهران است.
نباید از نظر دور داشت که هموطنان زرتشتی در تهران مانند دیگر همکیشان خود تا اوایل قرن چهاردهم شمسی بنا بر توصیه دینی خود از روش دفن استفاده نمیکردند، بلکه مردگان را در معرض فضای باز قرار میدادند تا گوشت آنها خوراک پرندگان میشد و سپس استخوانها را در استودان قرار میدادند. در شهر ری دخمه یا برج خاموشان که مخصوص این عمل زردشتیان بود باقی است.
روش دفن مردگان در زمان قدیم توسط زرتشتیان
تا نزدیک شصت سال پیش زرتشتیان ایران در شهرهای کرمان، یزد، تهران و دیگر شهرهای زرتشتینشین برای از بین بردن تن درگذشتگان خود از دخمه یا برج خاموشان بهره میبردند که ... به وسیله آقای مانکجی لیمجی هاتریا که حدود 1233 خورشیدی از سوی پارسیان بمبئی برای بهبود وضع اجتماعی و دینی زرتشتیان ایران به پس از آن در تهران از میانه دهه 1310 و در کرمان پس از دهه 1320 و در یزد پس از دهه 1340 دخمهها تبدیل به آرامگاهها شدند.
دخمه استوانهای در جایی مرتفع بود که با دیوار خشتی میساختند و از طریق پلکانی که به درب دخمه متصل بود به داخل میرفتند ...
سطح دایره داخل دخمه به چهار بخش تقسیمبندی شده است.
نوار دایرهی انتهایی متصل به دیوار پیرامون دخمه که مخصوص مردهاست.
نوار دایرهی میانی بعد از قسمت مردها که مخصوص زنهاست.
نوار دایرهی داخلی بعد از زنها که مخصوص کودکان است.
نهایتا در مرکز دایره چاه استودان یعنی استخواندان است که که سنگ متحرکی به نام ارویس در ته آن چاه وجود دارد. استودان یا وهنده عبارت است از چاهی در میان دخمه که به سنگ مفروش است و وقتی اجساد به وسیلهی مرغان لاشه خور از گوشت و پوست تهی شده و تحت تاثیر آفتاب کاملا خشک میشدند، استخوانها را در آن چاه میریختند تا تبدیل به خاک شوند و اینجا بود که توانگر و درویش به گاه مرگ در ته این چاه یکسان میشدند. / آیین دین زرتشتی، مهرگان موبد سیاوخش، چاپ؛ بمبئی / روش تدفین در ایران باستان، فریدون شیرمرد فرهمند.
گیرشمن در کتاب ایران از آغاز تا اسلام به این نکته اشاره میکند که پیشینیان مرده را نمیبایست به خاک بسپارند یا بسوزانند و یا در آب غرق کنند زیرا بیم داشتند که بدین وسیله سه آخشیج مقدس زمین، آتش و آب را آلوده سازند پس میتوان عنوان کرد که عرضه تن مردگان به پرندگان در دخمه از زمانهای خیلی دور شاید از زمان مادها در سرزمین ایران رایج شده است و هدف پاکیزه ماندن خاک، آتش و آب بوده است.
استودان گبرها
استودان گبرها یا استخواندان گبرها، در شهرری و دامنه شمالی کوه بیبیشهربانو قرار دارد. تاریخ احداث این دخمه ظاهرا به زمان ساسانیان و شاید جلوتر بازگردد.