شنبه, 17 آذر 1403

زعفرانیه

اشتراک‌گذاری این مطلب: WhatsappTelegram
زعفرانیه

هرچند قیمت آپارتمان‌ها، حتی برج‌های مسکونی این منطقه گرانتر از برخی برج‌های مسکونی دیگر نقاط شمیران نیست، ولی به هر روی، سکونت در این نقطه حال و هوای دیگری و خوش آب و هوایی این محله و خانه‌هایش شهرت بیشتری دارد، که البته این شهرت را مرهون همسایگی خانه شاه و خانه‌های خیابان قافلانکوه و چنارهای زیبا و استوارش است.

در این مطلب قصد داریم، به وجه تسمیه زعفرانیه و پیشینه این محله که اکنون جزیی از تهران بزرگ است، بپردازیم. گو اینکه سند متقنی در دست نیست، که زعفرانیه به زعفران و یا زعفران کاری در آن اراضی منسوب باشد، ولی به هر حال پیش از بررسی پیشینه زعفرانیه، ضروری می‌دانیم، به گیاه زعفران و سابقه کشت آن در ایران و به ویژه درگستره تهران اشاره کنیم.

نام گیاه معطر و خوشبوی زعفران خوشرنگ را در کتیبه‌های باستانی هخامنشیان و اشکانیان می‌توان یافت و در سده‌های جدیدتر هم این نام در لابه لای دیوان اشعار شاعران نامداری نظیر؛ مولوی، عطار، نظامی، گنجوی، دهلوی و غیره به فراوانی دیده می‌شود. زعفران اگر چه امروزه خاستگاهی (قاین خراسان) بسیار دور از گستره تهران دارد. اما نخستین منطقه کاشت پیاز زعفران رشته کوه دماوند، یعنی پهنه تهران بوده است، که این دوران به زمان مادها بر می‌گردد.

در دوره قاجاریه هم معروف است، حاج نصرالله تقوی، از آزادیخواهان مشروطیت و از شاعران این دوره در باغ سادات اخوی (نیاکانش) واقع در اراضی باغ سردار، در شرق مجلس شورای ملی امروز زعفران کشت می‌کرده است.

و نیز مقدسی در «احسن‌التقاسیم» در مقام وصف اقلیم جبال، که ری، نیز جزو آن سرزمین بوده، از پیشینه زعفران در آن گفته:

«هذا اقلیم حشیشه الزعفران ...»

قوامی رازی در شعری از نام محل «زعفران جا» یاد کرده است:

آرد به زعفران جا هر سال گریه‌ها / آن زعفران که خاصیتش خنده آورد

که نظر شاعر اشاره به «زعفران جای» در ری، است. این‌ها همه شواهد و قراینی است، بر این واقعیت، که در ری، پیش از این، کشت و کار زعفران انجام می‌شد.

عبد‌الجلیل رازی در کتاب «النقض» در ارتباط با زعفران جای ری چنین گفته:

«بسی مردم جامه‌ها چاک کردند ... زیادت از آن بود، که شیعه به زعفران جای کنند»

که اشاره به «زعفران جای» محلی در فاصله امامزاده عبدالله تا حضرت عبدالعظیم است.

این زعفران جای از محلات شیعه نشین ری به روزگاری است، که اهل تسنن و پیروان دیگر مذاهب در ری سکونت و هر یک محله‌ای داشتند و وجود این نام حکایت از پیشینه کشت زعفران در این حدود دارد.

حاصل سخن آنکه ایرانیان، دست کم بیش از دوهزار و پانصد سال است، با زعفران آشنایی دارند و گستره تهران اولین سرزمینی است، که نیاکان ما، کاشت این گیاه را در آن تجربه کرده‌اند.

اینک پس از آشنایی مختصر، با پیشینه کشت و مصرف زعفران در ایران به بررسی محله زعفرانیه شمیران می‌پردازیم.

زعفرانیه، فاقد سابقه تاریخی مانند دیگر آبادی‌های همجوار خود نظیر؛ اوین و تجریش و غیره است و حتی در دوره ناصری زمانی که از مزرعه اسد‌آباد واقع در غرب تجریش از املاک معیرالممالک در متون قاجاری یاد می‌شود، نامی از زعفرانیه نمی‌بینیم. به تعبیری دیگر تا اوایل سده چهاده هجری زعفرانیه وجود خارجی نداشته است.

اراضی زعفرانیه، شهرت و گرانی قیمت امروزی‌اش را مرهون مجاورت کاخ سلطنتی سعد‌آباد رضاشاه و آب و هوای خنک و لطیف شمیران و اشتهار درختان چنارش است.

 اراضی زعفرانیه و باغ فردوس را حسین‌علی خان معیرالممالک پسر دوست‌علی خان معیرالممالک (متوفی به سال 1274 ق.) خریداری کرد و بعد عمارت باغ فردوس را در آن‌جا بنا نهاد. نمی‌دانیم، وی اراضی را از چه کسی خریده است. ولی دکتر منوچهر ستوده در سخن از وجه تسمیه زعفرانیه می‌گوید:

«... که اراضی زعفرانیه بخشوده محمد شاه قاجار به یکی از کنیزانش مشهور به زعفران باجی بوده است.»

متاسفانه منبع خبر معرفی نشده و صحت آن محرز نیست، اما به لحاظ زمانی مغایرتی دیده نمی‌شود و می‌توان زعفران باجی را فروشنده آن اراضی به معیرالممالک فرض کرد.

به هر صورت تا دوران رضاشاه اراضی زعفرانیه به صورت بایر و بخشی از آن کشتزار کشاورزان شمیرانی بود (در اواخر حکومت محمدرضا پهلوی هنوز در آن حوالی زمین‌هایی بود که گندم کشت می‌شد).

از این زمان به بعد با خیابان‌کشی‌های جدید (درسال‌های آخر رضاشاه خیابان ولی عصر احداث شد)، آن اراضی تقسیم و باغ‌ها و خانه‌هایی در آن بنا گردید، و از اواسط سلطنت محمد رضا پهلوی به بعد، مجموعه آنها با درختان سر به فلک کشیده، فضای سرسبز یکدست باغی، را تشکیل می‌داد، که علاوه بر اینکه محیطی مصفا برای سکونت و زندگی ساکنان آن محله بود، پایتخت‌نشینان خسته از روزمرگی را نیز در اوقات فراغت به آغوش می‌کشید و تفرجگاهی دل انگیز و مسحور کننده برای آنان بود و هم خلوت خیابان‌ها و سایه سار چنار‌های بیشمارش، فضایی مناسب برای ترسیم رویاهای زوج‌های جوان و عاشق پیشه به شمار می‌آمد، ولی در سال‌های اخیر آن باغ‌ها یکی پس از دیگری ویران شد و انبوهی از آهن و آدم جانشین آن درختان سر به فلک کشیده گردید و قیل‌وقال ماشین‌ها، جای ترنم پرندگان را گرفت.

چنانکه پیشتر اشاره شد، زعفرانیه فاقد پیشه کهن است و درباره وجه تسمیه آن هم سند استوار و معتبری نیست، تا نظری را صائب بدانیم. بنابراین هر سه نظریه موجود در این ارتباط را بی هیچ ترجیهی متذکر می‌شویم:

سلیمان بهبودی که رییس دفتر رضاشاه و از همراهان او در دوران سلطنتش بود، در خاطراتش می‌نویسد:

1. موقعی که خیابان پهلوی از شهر به شمیران امتداد پیدا کرد، یک خیابان فرعی هم از ابتدای زمین‌های اسد‌آباد که مجاور و هم مرز باغ فردوس بود، تا قسمت شمالی باغ اسد‌آباد یعنی تا تپه علی خان که امروزه به نام «شهوند» است، امتداد یافت. موقعی که برای عبور از خیابان جدید به داخل باغ، دری می‌ساختند، در آن را زعفرانی رنگ انتخاب کردند. این در زعفرانی رنگ، خیابان را معروف به زعفرانیه کرد.

2. از طرف دیگر با کمک شوکت‌الملک پنجاه من پیاز زعفران در سعد‌آباد کاشتند، که خوب به عمل آمد و این کشت زعفران هم نزدیک خیابان زعفرانیه بود، که کم‌کم این خیابان به نام زعفرانیه خوانده شد.

3. دکتر ستوده، بی‌آنکه منبع خبرش را معرفی کند، درباره نظر وی می‌نویسد:

«... سلیمان بهبودی از بی‌اطلاعی این مطالب را نوشته است. اراضی زعفرانیه بخشوده محمد شاه به یکی از کنیزانش مشهور به زعفران باجی بوده است. ظاهرا ً بازارچه زعفران باجی هم در محله بازار ساخته این کنیز است. و الله اعلم.»

در حقیقت دكتر ستوده معتقد است، نام زعفرانیه بر گرفته از «زعفران باجی» نام مالك اولیه این اراضی بوده است.

بیشتر بخوانید: