زیندار از مشاغل حکومتی اعصار گذشته کشورمان ایران بود، که امر نگهداری، نظافت و مراقبت از زین و برگ اسب در دستگاه سلطنتی را بعهده داشت و عمو بود که در صورت نیاز آنها را برای مرمت نزد زین ساز میبرد و زیندارخانه محلی برای نگهداری زینها بود و زیندار باشی کلیه اعمال زیندارها را زیر نظر داشت و ریاست زیندار خانه بحساب میآمد.
در لغتنامه دهخدا در این باب آمده:
زینخانه اصطلاحی است که در دوره صفوی به محل نگهداری زین چاپاریان سلطنتی اطلاق میگردید.
زیندار: منصبی بود در زمان قاجاریه و حکومت صفوی و رییس آنان زیندارباشی (از یادداشتهای مرحوم دهخدا) فردی که در زین خانه و زیر نظر زیندار باشی نگهداری و نظافت زین اسبان سلطنتی را به عهده داشت.
زیندارباشی متصدی زینخانه و صاحب جمع زینخانه.
زینسازی شغل زین ساختن (ناظمالاطبا) عمل زین ساز. ساختن زین و برگ ستوران. / لغتنامه.
زین خانه محل نگهداری زین و برگ اسب «... مطالب متفرقه ذیل از قبیل ... فراموشخانه، زینخانه، اصطبل ... کلا باید بعرض مستطاب صدراعظم برسد.» / فرهاد میرزا معتمدالدوله 1287 قمری ص102.
«... باید مخصوصا مراقب باشد ... زینخانهها و درشکهخانه و لوازمات طویلهها با کمال پاکیزگی محفوظ باشند.» / وستداهل، 1323 قمری، ص35.
زینساز «... کفش دوز و چکمه دوز و حربهساز و مهمیزگر و زیندار باید در مرتبه اول در حجراتیکه فرشش از آجر است منزل داشته باشند.» / قانون نظام، 1267 قمری، ص9.
زینساز تعمیرکار و سازنده زین و برگ اسب نیز زیندار. «... باید مکانی هم بجهت نفنگسازها و زینسازها و پارهدوزها در همان نزدیکی محل اردو معین نمایند.» علی خان قاجار، قرن 13قمری برگ39.
«... تشکیلاتی که کمیسیون جهت انبارهای مشروحه در فوق پیشنهاد مینماید در صورت ذیل شرح داده شده است ... چرخساز، زینساز، کفاش ...» پیشنهاد کمیسیون1299، ص472. / فرهنگ اصطلاحات قاجاریه.