به دروازههای بزرگ و مداخل اصلی ورود به ساختمانها یا محوطههای ویژه، «سردر» میگویند. در محل سردر نهادهای مهم، معمولا سازههای ویژهای ساخته میشود که این سازهها نقش نمادین نیز دارند و شکل آنها با موضوع فعالیت نهاد مربوطه ارتباط دارد.
یکی از آن محلهایی که شکل سردر آن در انتقال پیشینه تاریخی، میراث فرهنگی، پیام فرهنگی و ... دارد، سر در دانشگاه تهران است که به شماره 2445 به عنوان اثر فرهنگی تاریخی در فهرست آثار ملی به ثبت رسیده است.
عوامل خرابی
عواملی مانند آب و هوا، رفت و آمد و آسیبهای چند دهه گذشته سطح بیرونی سردر دانشگاه تهران پوسته پوسته شده و میلگرد از بدنه آن نمایان شده است.
این سردر بر روی اسکناسهای پنجاه تومانی نمادی از مرکز علم و دانش کشور و برای بسیاری از گردشگران تداعی کننده تهران است.
سر در قبلی دانشگاه تهران پس از 26 سال جای خود را به این سر در نمادین داد.
دانشگاه تهران
اهمیت دانشگاه تهران که حکم دانشگاه مادر را در کشور دارد و با عنایت به رتبهبندی (رنکینگ) آن در جهان جایگاه این دانشگاه در خاورمیانه و حتی در دنیا قابل درنگ و ارزش است. از این روست که این دانشگاه ابعاد ملی و بینالمللی یافته است. بنابراین سر در این دانشگاه در کنار برجهای آزادی و میلاد از نمادهای پایتخت ایران در جهان به شمار میرود.
اهمیت نماد
در گذشته دروازههای شهرها نمادی از شیوه معماری مرسوم و معمول در شهرها بوده است امروزه نیز ملتها سعی در ساخت بناهای مدرن و کم نظیری دارند تا آنها را نمادگونه به عنوان مظهر قدرت اندیشه و تعقل و نمایش تواناییهای مهندسی و فناوری کشورشان به جهانیان بشناسانند. فن و هنر معماری از بارزترین جلوههای فرهنگی - هنری یک قوم و ملت است که فراز و فرود آن بیانگر فضای زیستی و شرایط زندگی مردم در دورههای مختلف است.
نماد میبایست همچون مجسمهای زیبا و تندیسی فریبا نیازهای ابعاد دیگر مرتبط با رسالت آن بنا را پاسخ دهد.
طراحی سردر دانشگاه در انتقال پیامهای نمادین دانشگاه نقش به سزایی دارد به خصوص نقشی که دانشگاه در جهان امروزی دارد و اگر آن دانشگاه تهران باشد که این اهمیت بسیار حساستر است زیرا نه تنها در سطح ملی سمبل تمام نمای علم، دانش، معرفت و نماد زندگی شیرین و پر هیجان دانشجویی است، بلکه در خارج از کشور نیز معرف نامداران دانشگاه هاست.
سردر
این سردر بر روی اسکناسهای پنجاه تومانی نمادی از مرکز علم و دانش کشور و برای بسیاری از گردشگران تداعی کننده تهران است.
سردر قبلی دانشگاه تهران پس از 26 سال جای خود را به این سر در نمادین داد.
بیشک ارزش بینالمللی دانشگاه تهران، شهرت جهانی سردر اصلی آن را نیز به ارمغان آورده است. این بنای تاریخی، علاوه بر این که در سطح ملی سمبل تمام نمای علم، دانش، معرفت و نماد زندگی شیرین دانشجویی در زیر سقف مرکز نمادین علمی کشور (دانشگاه تهران) است، در خارج از ایران نیز معرف یک دانشگاه نامدار در سطح خاورمیانه است.
هر چند برخی معتقدند: این طرح الهام گرفته از تصویر خیالی دو پرندهای است که بالهایشان را برای اوج گرفتن و برخاستن از زمین، باز کردهاند. علم و دانش به دو بال تشبیه شدهاند که ورود به دانشگاه با آن دو ممکن است و خروج از دانشگاه نیز با تقویت این بالها موجب صعود افراد بر فراز اجتماع خود و پاسداری از آن میشود.
و یا این طرح نمادی از کتابی است باز.
هوشنگ سیحون که طلایهدار معماری نوگراست درباره طرح سردر دانشگاه، میگوید این بنا که به صورت بتن مسلح عریان (بتن آرمه اکسپوز) اجرا شده طوری است که پایهها از کنار هم به بالا میروند نمادی از آزادی و آزادگی و مثبت اندیشی است و اگر از دور به این سازه نگاه شود پایه که نزدیک هم هستند در بالا یک فضای باز شبیه طاق شکسته ایرانی را نشان میدهد که مبین به کارگیری معماری اصیل ایرانی در این کار مدرن است.
بنای برج آزادی و سردر دانشگاه تهران برای بسیاری از گردشگران تداعی کننده تهران و حتی ایران است.
مهندس سیحون افزود:
«... هیچ گونه مسابقهای در کار نبود بلکه کار اجرای طرح، ابتدا به یک شرکت پیمانکار سوییسی واگذار شد که به دلیل نواقص مربوط به مراحل قالببندی از ادامه کار توسط این شرکت ممانعت شد و سرانجام شرکت پیمانکاری ایرانی «شرکت آرمه» این طرح را اجرا نمود.»
شرکت آرمه هزینه اجرای طرح را مبلغ ۲۴ هزار و ۵۰۰ تومان اعلام کرده است.
اگرچه تاریخ ساخت سردر را در سالهای ۴۶ - ۴۵ میدانند، اما تا سال ۱۳۴۸ هیچ سندی در خصوص آن در آرشیو دانشگاه مشاهده نشده است. در نشریه شماره ۲ «هنر معماری» (تیر، مرداد، شهریور ۱۳۴۸) عکسهایی از سردر دانشگاه تهران به چاپ رسیده است و در ذیل آن نام طراح و محاسب سردر آورده شده است (این منبع نیز طراح را کوروش فرزامی و محاسب آن را سیمون سرکیسیان ذکر کرده است) . علاوه بر این در کتابچه راهنمای دانشگاه تهران (۱۳۵۱) نیز عکس سردر چاپ شده است
سازنده
مهندس کوروش فرزامی فارغالتحصیل 1343خ. از دانشگاه تهران و از برجستهترین معماران معاصر کشور بود که سردر دانشگاه تهران را همزمان با فارغالتحصیلی طراحی و اجرا کرد. وی در سن 73 سالگی درگذشت، خدایش بیامرزاد.
سیحون میگوید:
«... کوروش فرزامی از دانشجویان من بود که به سبب استعداد و پشت کارش در سالهای پایانی دانشجویی در دفتر من کار طراحی و معماری میکرد. و در سال آخر دانشجوییاش این طرح را ارایه داد و مشغول اجرای آن نیز شد»
ساخت مرکز صدا و سیمای شهرهای سنندج و مهاباد، شهرک مسکونی دانشگاه تهران، مجموعه صنعتی صدا و سیما، بیمارستان تهران کلینیک، کارخانه زامیاد، غرفه ایران در نمایشگاه بینالمللی اوزاکای ژاپن، غرفه فرانسه در نمایشگاه بینالمللی تهران از جمله آثار مهندس و هنر بر پایه آخرین صورت حساب و وضعیت شرکت آرمه هزینه اجرای طرح مبلغ ۲۴هزار و ۵۰۰ تومان بوده است.
در نشریه شماره ۲ «هنر معماری» (تیر، مرداد، شهریور ۱۳۴۸) عکسهایی از سردر دانشگاه تهران به چاپ رسیده است و در ذیل آن نام طراح و محاسب سردر آورده شده است (این منبع نیز طراح را کوروش فرزامی و محاسب آن را سیمون سرکیسیان ذکر کرده است) . علاوه بر این در کتابچه راهنمای دانشگاه تهران (۱۳۵۱) نیز عکس سردر چاپ شده است.
معماری نوگرای ایرانی
از اواسط عصر قجر آمد و شد اروپاییان به ایران بیشتر از گذشته شد و با سلطنت ناصرالدینشاه قاجار، و علاقه این پادشاه و مواردی دیگر ارتباط فرنگیان وجه جدیتری به خود گرفت و در این رهگذر از گیاهان خوراکی فرنگی چون گوجه فرنگی و گل کلم و ... تا بیسکویت و شیرینیهای دیگر و ... راه خود را به ایران گشودند. در این ارتباط تهرانیها شاهد حضور سوغات دیگری از جنس طراحی و معماری بودند. طراحی باغها و پارکهای تازهای در پایتخت و ظهور عماراتی چون؛ شمسالعماره (1284ق.) ، قصر فیروزه (1269 ق.) و کاخ سپهسالار (1296 - 1293 ق.) با معماری خاص خود بسیاری از معماران ایرانی را برانگیخت تا مبدع و سازنده عماراتی نو ملحم از معماری اروپایی باشند و آنان را به نوآوری متمایل کرد. با ورود تهرانیها و دیگر شهرها به فضای سیاسی و آزادی خواهی آن تحول صنفی تحت تاثیر نهضت ملی ایستاد و بیپولی ملت و دولت رغبت اندیشیدن را هم کم کرد.
با آمدن سلسله تازه تاسیس پهلوی و به اقتضای روز، نیاز به وجود بناهای ملی و عظیمی در پایتخت خود نمایی میکرد زیرا عمارات تازهساز و مستحکم و با ابهت میتوانست نمادی از تحولات و تلاش حکومت باشد در به اثبات رساندن اهداف عالیه خود در توسعه کشور تا دوست و دشمن و هر بینندهای را در قیاس با اقتصاد بیرمق واپسین سالهای سلطنت قاجاریه در محق بودنش قانع کند و از دیگر سوی با آرزوهای رضاخانی هم سو باشد. این حال و هوا با چاشنی استبداد، فضایی را پدید آورده بود که معماری نوگرایی جانی تازه یافت با اندیشه نو که ملحم از معماری کلاسیک فرنگی و معماری ایران باستان با ورود تکنولوژی مدرن و معماری مدرن به تلفیقی از این دو معماری دست یافت. از معماری نوگرا این موسم با حضور آلمانیهای مستحکم ساز و دقیق با انظباط در ساختمان سازی عمارات با ارزشی چون شهربانی دادگستری بانک ملی، ایستگاه راه آهن، دانشگاه تهران و ... هدیه تهرانیها بود. در این دوره معمارانی چون؛ گدار، مارکف و طاهرزاده و ... موثر بودند.
در دوران محمد رضا پهلوی این اندیشه معماری دستخوش تحولاتی دیگر شد تا به دهههای سی و چهل رسید. در این زمان شمار معماران ایرانی از فرنگیها فزونی گرفت و نسلی زبده از ایشان در عرصه طراحی و معماری به اثبات شایستگیهایشان پرداختند معماران برجستهای چون هوشنگ سیحون، نادر اردلان، کامران دیبا، حسین امانت، کوروش فرزامی، علی سردار افخمی و غلامرضا فرزانمهر.
در این میان نقش هوشنگ سیحون فارغالتحصیل دانشکده هنرهای زیبا تهران و بوزار پاریس و سومین رئیس دانشکده هنرهای زیبا کاملا ممتاز است.
وی خصوصیات معماری این دوره را چنین شرح میدهد «ما سعی کردیم که در ایران معماری مدرن داشته باشیم، ولی مدرنی که حال و هوای گذشته ایران در آن تبلور داشته باشد» / نوار ضبط شده توسط آقای مهندس سیحون در ونکوور کانادا، زمستان 1374.
بهترین نمونه ساختمانهای معماری نوگرای ایرانی را میتوان در مقابر طراحی شده توسط هوشنگ سیحون مانند مقبره بوعلی سینا (1326 - 1330)، مقبره نادرشاه افشار (1338)، مقبره حکیم عمرخیام (1341) و مقبره استاد کمالالملک (1342) ملاحظه کرد. همچنین مدرسه عالی مدیریت (دانشگاه امام صادق کنونی) و دانشگاه بوعلی سینا توسط نادر اردلان، پارک شفق (1345 - 1348)، موزه هنرهای معاصر (1346 - 1355) و شوشتر نو (1352 - 1356) توسط کامران دیبا، بنای برج و میدان شهیاد (آزادی کنونی) (1355 - 1350) و ساختمان سازمان میراث فرهنگی کشور توسط حسین امانت، سردر دانشگاه تهران (1345) توسط کوروش فرزامی، ساختمان تئاتر شهر توسط علی سردار افخمی و مقبرهالشعرا (1356 - 1351) در تبریز توسط غلامرضا فرزانمهر، نمونههای بارز این سبک معماری هستند.
سردر ورودی دانشگاه تهران، طرح کوروش فرزامی، دیگر بنای شاخص این سبک است که به سادگی و زیبایی دو اصل زیربنای این سبک یعنی زمان و مکان را نمایش میدهد. در این بنا، یکی از شاخصترین مصالح مدرن یعنی بتن به صورت نمایان اجرا شده است. در عین حال در شکل نما، یکی از شاخصترین نمادهای معماری سنتی این سرزمین یعنی قوس جناغی، به صورت تکرار چهار قوس جناغی که از زوایای مختلف، متفاوت دیده میشوند به نمایش گذاشته شده است. سردر دانشگاه تهران، نماد این دانشگاه و همچنین نماد علم و تحصیلات عالی در کشور ما تلقی میشود. مفاهیم ملحوظ شده در این بنای ساده و بیپیرایه، به صورت روشن و واضح در شکل آن بیان شده است. شاید ذکر این دو گفته فردریک هگل در اینجا بیمناسب نباشد که گفته: وظیفه هنر نمایش ایده به لباس محسوس است و هنر باید ایده را به ادراک بلاواسطه عرضه کند.
خلاصه مباحثات نخستین معماران ایران گزارش بینالمللی که در مجله معماری و فرهنگ (ش. 18و 19، صص 42 الی 46.) آمده:
- سنت از آن رو دارای ارزش است که هویت، خصوصیات مادی و انسانی شهر، منطقه، کشور، مکان و عالم را حفظ و تأمین مینماید. مفهوم سنت بسیار ظریف و دقیق و گاهی خطرناک میباشد. معماری گذشته کتابی است که تاریخ یک کشور و تجدد همیشگی آن را بیان میکند. احترام به سنت عبارت است از ساختن منازل، شهرها و محیط با تمام شرایط زمان با توجه به پیشبینی آینده.
- هر دوران تکنولوژی خاص خود را به کار میبرد و این مقدمه یک تکنولوژی جدی است. تفاوت زمان ما با دوران گذشته آن است که تکنولوژی سابق محدود بوده در حالی که اکنون امکانات نامحدودی که تغییرات آشکار و سریع و ابهامات و تضادها را در بر میانگیزد، ارایه میدهند. در این موقعیت فقط آن انتخاب تکنولوژی باید صورت گیرد که از عوامل شناخته شده تاریخی و جغرافیایی متأثر باشد. ولی بالاتر از همه خلق انسانی است که هدف اصلی ما را تشکیل میدهد. در نتیجه انتخاب تکنولوژی باید از این هدف الهام بگیرد. در هر زمان چه دیروز چه امروز نباید فراموش کرد که تکنولوژی فقط وسیله است و نه هدف.
- ارتباط بین سنت و آموزش معمار وقتی به طور مشخص بیان میگردد که روشهای آموزش برای دانشجویان الهام و امکاناتی فراهم آورد که به وسیله آن بتوانند شناسایی عمومی و کلی زمان خود را به دست آورده و آنان را مواجه با واقعیات دنیا و کشور خود بنماید به نحوی که بتواند گذشته را ارزیابی، زمان حال را درک و آینده را کشف نماید». «بررسی نمان پیوند معماری سنتی با شیوههای نوین ساختمانی»، نخستین معماران ایران گزارش بینالمللی، ترجمه انتشارات خانه. وزارت آبادانی و مسکن. اصفهان. شهریور 1340. ص13
کنگره بینالمللی معماران بعد از چهار سال یعنی در سال 1353 در تختجمشید مجدداً با حضور معروفترین معماران جهان و ایران در آن زمان همچون کنزو تانگه، هانزهانین و موشهسفدی برگزار شد.
پس از وقوع انقلاب اسلامی در سال 1357 اکثر معماران این سبک به خارج از کشور رفتند. در طرحهای آنها پس از این زمان، ایده معماری نوگرایی ایرانی دیده نمیشود. لذا سال 1357 را میتوان سال پایان این سبک نامید.