سینما بلوار نامش را از «بلوار الیزابت» خیابانی که در آن قرار دارد گرفته است. این بلوار امروزه با نام «کشاورز» خوانده میشود.
اراضی این ناحیه که موسوم به «جلالیه» بود، به جلالالدوله پسر مسعود میرزا ظلالسلطان پسر ناصرالدین شاه تعلق داشت. بعدها در این اراضی میدان اسب دوانی بنا شد. در سیر تاریخی شهر تهران دو سوی شمال و جنوب نهر کرج (آب کرج) را خیابان کردند و امروز بلوار کشاورز نام دارد. آن میدان هم پابرجا نماند و محل اسب دوانی به بوستان لاله (فرح سابق) تبدیل گردید و دیگر اراضی جلالیه نیز تقسیم و خانهسازی شد.
اراضی جنوب بلوار به قطعات کوچکی تقسیم و فروخته شد. یکی از آن ها قطعهای بود حدود دو هزار متر که در گردش روزگار زمانی هم دور مالکیتش به محمد مسعود روزنامهنگار تندروی دهه بیست شمسی رسید. او خانهای در این زمین ساخت و مدتی با خانواده خود در آن زندگی کرد تا این که در خیابان اکباتان تهران ترور شد و در قبرستان ظهیرالدوله آرام گرفت. بعد از وی مدتها دختر ایشان این خانه را در اختیار داشت تا آن که آن را فروخت و مالک جدید هم در آن زمین به سال 1340شمسی سینمای بلوار را بنا نمود.
سینما بلوار از سینماهای درجه یک تهران با ۷۰۰ صندلی و سیستم صوتی معمولی است.
درباره نحوه مالکیت محمد مسعود بر این قطعه زمین از شماره 414 روزنامه تهران امروز چنین میخوانیم:
«دکتر مهیارخلیلی (داروساز) از اقوام محمد مسعود درباره این موضوع میگوید:
ژینت دختر محمد مسعود همسر برادر من است. ایشان (مقیم فرانسه) در سال 1325 به دنیا آمده.
محمد مسعود در بلوار کشاورز که قبلا به آن میگفتند الیزابت. زندگی میکرد ...
خانه محمد مسعود هنوز هم سرجای قبلی است؟
مسعود زمینی را در خیابان الیزابت خرید از شخصی به اسم آثاریزاده یزدی. این خانه در حدود دو هزار متر بود. دخترش اجاره داد به مهندس والا، مدیر تهران مصور.
بعد از مرگ محمد مسعود به عنوان املاک ارثی میان دو دخترش ژینت و پوران تقسیم شد و بعدها هم به جای آن سینما بلوار فعلی ساخته شد ...
روزنامه مرد امروز آشنا شدم. محمد مسعود روزنامهنگار تندرویی بود. آن روزها هم مردم روزنامهنگاری به این سبک را میپسندیدند. در همه جای دنیا هم همینطور بود ...
دانتون و لنین هم در میان مردم کشورشان بسیار معتبر و موجه بودند. در ایران همه مردمی که تحت فشار استبداد بودند دلشان به این تندرویها خوش بود. به عقیده من از سال 1320 تا 1327 مطبوعات در ایران شرایط آزادی را تجربه میکردند و مسعود هم از فضا آزاد مطبوعاتی استفاده میکرد ...
در مورد ترور مسعود شبهات زیادی وجود داشت؟
مسعود بیگناه کشته شد. کشتن او کار تودهایها بود. بقیه مسائلی که مطرح شد قصهپردازی بود.
مسعود را کجا به خاک سپردند؟
در ظهیرالدوله. جمعیت زیادی هم آمده بود. اتفاقا در یکی از سالگردهای مسعود ماجرای ترور فاطمی پیش آمد.»