«آذر پسر اهورا مزدا را میستاییم، تو را ای آذر پاک ... همه آتشها را میستاییم ...» / اوستا
مطالب امروز را به یکی از کهنترین و مهمترین پرستشگاههای ایرانیان ساکن گستره تهران در آبادیهای رشته کوه البرز به روزگار باستان اختصاص دادیم تا با واکاوی و بازگویی گوشهای از «تاریخ تهران» تهران را بهتر بشناسیم. در این مقاله هرچند کوتاه به شرح موارد پایین خواهیم پرداخت:
۱. آدران چیست؟
آدران (= آذران) همان آتشگاه یا آتشکده است. به روزگار ایران باستان این کلمه تشکیل یافته از دو بخش «آدر» و «ان» است. بخش نخست به معنای آذر یعنی آتش است. در برهان قاطع آمده: «آدر» بر وزن مادر همان آذر= آتش است. در لغتنامه دهخدا نیز این معنا دیده میشد و اما پاره دیگر که «ان» است که در نامهای جغرافیایی علامت نسبت فراوان است، از قبیل گرگان و ... بنابراین ترکیب آذر + ان جایی را تداعی میکند که آدر = آذر = آتش در آن بسیار است و این یادگاری است به روزگار ایران باستان و رواج دین زردشت. در حقیقت با این توصیف «آدران» همان «آتشگاه بوده است.» زندهیاد حسین کریمیان در اینباره تحقیق ارزشمندی دارد که در آثار گرانقدر خود «ری باستان»، «قصران» و «تهران در گذشته حال» مضبوط است.
۲. آدریان کدام است؟
آدریان وابسته به آدران بود. بدین ترتیب که هر آدران یک آدریان وابسته به خود داشته است. ایرانیان زردشتی آتشگاههای خود را بر فراز بلندیها و قلهها برمیافروختند. جایی که به سبب سختی راه در حمل مصالح ساختمانی و نیز سطح کم برای احداث بنا فقط امکان برپایی بنای آتشگاه (آتشکده = آدران) بود، نه چیزی افزون بر آن. حال آنکه هر آتشگاهی بنا به ضرورت آیینی، روحانیون، موبدان و خدمتگزارانی داشت که نیاز به تامین محل زندگی برای ایشان بود. اغلب در نزدیکترین مکان مناسب به فاصلهای معقول از آدران خانههایی برای ساکنان موبدان اختصاص مییافت که محل گرد آمدن آنها را «آدریان» میخواندند. آدریان در حقیقت محل تجمع آذربانان (= موبدان و ...) و کسانی که به خدمت آذر (آتش) در میآمدند، بوده است.
۳. آدران قصران کجاست؟
این آدران یکی از آتشگاههای گستره تهران است به روزگار ساسانی و بر فراز قلهای با بیش از سه هزار متر ارتفاع از سطح دریا در غرب آبادی شکراب و شرق شهرستانک و شمال توچال واقع بوده که اکنون آثار خراب شده بقای آن در محل باقی است. به روزگار آبادانی آدران قصران، روحانیون خدمتگزار آن در آبادی شکراب سکنی داشتند، یعنی این آبادی «آدریان» آدران قصران بوده است.
۴. قلعه دختر، قز ماما، قصر دخترک، قلعه دخترک و قزل ماما کجاست؟
تمامی این نامها، نامهایی بوده است که بعدها به «آدران قصران» دادهاند. اکنون بسیاری از کوهنوردانی که با قلل مختلف شمیران آشنایی دارند آدران قصران را با نام «قلعه دختر» که در شمال قله توچال قرار دارد میشناسند، حال آنکه تمامی نامهای یاد شده را در متون قدیم و نوشتههای جدید میتوان یافت. قلعه دختر در انتهای راه آسفالتهای است که از راه تهران- فشم جدا شده و با گذشتن از اوشان، ماهیچال، باغ گل، ایگل، آهار و شکراب به گردند شهرستانک و قلعه دختر میرسد.
قلعه دختر در عصر ساسانی و به فرمان اردشیر و به نام ناهید ایزد دختر زردشتی بنا شده است. ساختمان آن را دو طبقه و از سنگ و کلوخ ساختهاند که در آن تزئینات گچبری نیز به کار رفته است. آنچه اکنون از آن بنا دیده میشود بقایای دو تالار و یک دالان از طبقه اول است. طول تالارها ۴ متر و ۶۰ سانتیمتر و عرض تالار غربی ۳ متر و ۱۵ سانتیمتر و عرض تالار شرقی ۲ متر و ۶۰ سانتیمتر است. پهنهای که آتشگاه روی آن ساخته شده به شکل مربعی است که اضلاع آن هر یک حدود ۱۰ متر و شیب آن از جنوب به شمال قریب به ۸۰/۱ متر است که از مصالح فشرده سنگ و ملات گچ شیب را پر کردهاند. ابعاد کل این بنای مربع شکل ۱۰ متر و ۹۵ سانتیمتر در ۹ متر و ۹۰ سانتیمتر است.
۵. آدرانهای پهنه تهران
بر اساس آخرین کاوشها و حفاریهای باستانشناسی ایران و خارجی در این گسترده چهار آتشکده شناخته شده است:
- آتشکده شهر ری
- آتشکده قصران
- آتشکده «تخت کیکاوس» واقع در کوهستانهای غرب شهریار
- آتشکده «تخت رستم» واقع در کوهستانهای غرب شهریار
6. آبادیهای آدران
در کتاب اسامی دهات کشور از دو آبادی با نام آدران یاد شده است؛ آدران ارنگه در راه کرج به چالوس و آدران شهریار. خلاصه اینکه «آدران» نام عام آتشگاه (= آتشکده) به روزگار رونق دین زردشت در ایران زمین بوده است و آن بنایی بوده که از سنگ و ساروج و مصالح معمول آن عصر از قبیل خشت و گچ و ... بر فراز ارتفاعات برای روشن نگاهداشتن آتش میساختند. آدریان نام آبادی و محل تجمع و زندگی روحانیان و موبدان آدران بوده است. بنابراین آدران بر بنای این آتشگاه اطلاق میشده و آدریان به آبادی نزدیک آن گو اینکه گاهی تمامی پهنه در بر گیرنده آدران و آدریان را نیز «آدریان» گفتهاند.