تهرانیها امروز «لزگی» را تنها به عنوان نوعی رقص که با موسیقی تندی شبیه به ترکی اجرامی شود، میشناسند و نه بیش از آن. این مطلب به بازشناسی لزگیها و سابقه آنها در تاریخ تهران میپردازد:
در کتب تاریخ و جغرافیای قدما که مربوط به سدههای اولیه اسلامی ازقبیل؛ نزههالقلوب، سفرنامه ابنحوقل، احسنالتقاسیم، المسالک و الممالک (استخری) و ... و حتی ظرایف و طرائف، که با وجود تازگی به معرفی شهرهای کهن اسلامی هم پرداخته است، از لزگیها خبری نمیبینیم.
در مسالک و ممالک ابنخردادبه، سرزمین «لکز» را اینگونه معرفی کرده است:
شهرکی پشت دربند، هممرز خزران، به نام بنا کنندهاش نامیده شد / مسالک و ممالک،ص126.
در ترجمه تقویمالبلدان آمده:
لکز از دربند خزران است، لکز به قول صاحباللباب به فتح لام و سکون کاف و در آخرش زاء نقطهدار، بلدهای است در دربند خزران منسوب به کسانی که آن را بنا کردند یعنی قوم لکز / ترجمه تقویمالبلدان، ص448.
لکزیها در کوهستانی که میان تاتارهای شمالی و تاتارهای جنوبی واقع است، زندگی میکنند. در شمال لکزیها فیتیقها هستند. / همان، ص610.
چنانکه از این اسناد برمیآید در قرون اولیه اسلامی از «لزگی» نه به عنوان طایفه و نه نام محل خبری نیست و آنچه دیده میشود تنها «لکزی» است. اینک با بررسی دیگر اسناد و کتب میخواهیم ببینیم آیا لزگیها همان لَکزیها هستند یا نه:
درباره لزگی در لغتنامه دهخدا آمده است:
نام طایفهای در قفقاز و شاید لکز که یاقوت نام میبرد، چنانکه در مجملالتواریخ گلستانه نیز آمده است: قومی از ساکنین قفقاز که اصل ایشان از مردم داغستان است و چون اقوام دیگری به داغستان هجوم کرده و سکنی گزیدند. قسمتی از مردم آنجا ناچار از مهاجرت به شیروان و گرجستان و اراضی دیگر قفقاز شدند. مجموع نفوس آن پانصد هزار تن است به بیش از پنجاه قوم و قبیله تقسیم میشود با زبان ترکی و فارسی و عربی مقاصد خود را به یکدیگر میفهمانند و چون قسمتی از آنان موسوم به آوار هستند به عقیده نژادشناسان، آریایی میباشند. قمه لزگی و رقص لزگی معروف است.
و باز در همین کتاب درباره لکز میخوانیم:
لکز، شهری است به پشت دربند / منتهیالارب.
نام شهری بدان سوی دربند / قاموس.
شهرکی بدان سوی دربند به دنبال خزران که به نام بانی آن نامیده شده است و گویند لکز و خزر و صقلب و بلنجر پسران یافث بن نوح بودند. اهل آن مسلمان و موحد میباشند.به زبانی واحد تکلم کنند ... / معجمالبلدان.
در تاریخ تهران، به دوره صفویه که میرسیم با این قوم آشنا میشویم:
در دوره سلطنت شاه سلطانحسین، مولا عبدالله لزگی که افرادش در سال پیش شورش کرده و ارمنستان و گرجستان و بعضی از شهرهای آذربایجان را غارت نموده و حاکم شماخی را که مامور دفع آنها شده بود به قتل رسانیده بودند، به سبب مقابله واختانگ خان حاکم گرجستان با آنها از موقعیت استفاده کرده و فرستادگانی را به تهران نزد شاه سلطان حسین فرستاد. فرستادگان لزگی پس از ورود به تهران به ملاباشی و حکیمباشی متوسل شدند. فرمانی به مضمون زیر برای والی گرجستان صادر شد:
اگر سواری پیاده شو، شمشیر کشیده در نیام کن، تعاقب میکنی لزگیها را برگرد که ایشان بخشوده شدهاند و بعدها نباید به ایشان صدمه زد.
واختانگ خان فرستاده شاه سلطانحسین را خواسته شمشیر خود را از نیام کشید و گفت: «شمشیر را در نیام میگذارم اما نه برای خدمت شاه سلطانحسین و برای دفع لزگیها بعد از این خواهم کشید.» / مرآتالبلدان، ج1،ص602. نقل در تهران بروایت تاریخ، ص96.
خبر دیگری که در قرون اخیر از لزگیها داریم، مربوط به دوره نادر است:
در سال 1146 قمری که نادر شاه هنوز به سلطنت نرسیده بود و عهده دار نیابت سلطنت شاه عباس سوم بود با لزگیهای داغستان و سایر طوایف قفقاز برای سرکوبی آنان مشغول به نبرد بود، در این هنگام جمعی از بختیاریهایی که به خراسان کوچ داده شده بودند، از عرض راه فرار کرده و پس از رساندن خود را به کوهستانهای بختیاری در آنجا شورش بر پا کردند ... / رجال ایران، ج5، ص33.
لسانالملک در وقایع سال1223 قمری در دوره پادشاهی فتحعلی شاه از این قبیله با نام لگزی چنین یاد کرده:
پس از آن مکشوف شد، که شیخعلی خان قبهای لشکری از قبایل لگزی فراهم کرده وارد قبه گشت و با روسیه آغاز مقاتلت نهاد. / ناسخالتواریخ، ص177.
«... بر داشته بطرف شکی و اراضی لگزیه کوچ داد ...» / همان، ص83
«... این هنگام ینرال (ژنرال) مرکیز سردار روس که به استمالت شیخعلی خان قبهای و لگزیه داغستان و مصطفی خان شیروانی رفته بود... / همان، ص219.
در وقایع سال 1267 قمری آمده:
«... و از آن سوی روز سیم جانشین از جنگ لگزیه از آمد ...» / همان، ص1143.
از این جستار چنین برمیآید:
ظاهرا لزگی تحریف شده لکزی است. همان لکزی (لگزی)ها سدههای اولیه اسلامی است، که نامشان بیش و کم در کتب تاریخ و جغرافیای آن عصر آمده است و در قرون اخیر هر چند هر دو وجه را در اسناد تاریخی میتوان دید، ولی لزگی وجه غالب است، بطوریکه در تداول عامه نیز وجه اخیر مورد اقبال بوده است.