این روزها نمایشگاهی از عکسهای مونتابونه عکاس ایتالیایی سده نوزده میلادی که از ناصرالدین شاه و اهالی دربار و تهران و ابنیه شهرهای ایران تهیه کرده در ایتالیا تشکیل گردیده که مورد توجه بسیاری از عکاسان و دوستداران این هنر واقع شده است. از آن جایی که تهران و دربار قجر محور موضوعی این عکسها ست. این مطلب را به معرفی این عکاس اختصاص دادیم.
مونتابونه، از پیشگامان هنر عکاسی در ایران است. او به مدت چهارسال در ایران زندگی کرد و به عکاسی از دربار و نقاط دیدنی شهرهایی چون تهران و تبریز پرداخت. مونتابونه از اهالی تورینو ایتالیا بود که همراه هیاتی سیاسی مامور از سوی پادشاه ایتالیا، در سال 1862م. به ایران آمد. در این سفر وی (این هیات عکاس دیگری هم داشت او پیترو بون Pietro Bon بود / تاریخ تطبیقی عکاسی ایران و جهان.) عکسهای فراوانی تهیه کرد. عکسهایی که از وی در این نمایشگاه به نمایش گذاشته شده عبارتند از عکسهایی از ناصرالدین شاه، تخت مرمر، سربازان گارد شاه در نیاوران، تجریش و امامزاده صالح، کاخ سلطنتی قزوین، مظفرالدین میرزا و ...
«لوئیجی مونتابونه هنرمند عکاس، از خاندانی بود که همگی به شغل عکاسی اشتغال داشتند. وی مهمترین عضو این خاندان بود که عکاسی را در شهر تورین ایتالیا جان تازهای بخشید (Piemontese. 1972، 261). تاریخ تولد مونتابونه در دست نیست. وی در سال 77 - 1276 قمری / 1860 میلادی، استودیوی عکاسی خود را در تورین گشود. پس از رونق گرفتن کارش، شعباتی از عکاسخانه خود را پس از 1870، در شهرهای میلان، فلورانس و رم گشود. مونتابونه در سال 1877 فوت کرد (Apraxine، 2000، 168). در آوریل 1862، پادشاه ایتالیا، طی توصیه کنت کاوور، هیاتی را برای اهداف سیاسی و اقتصادی روانه ایران کرد. اعضای این هیات، شانزده نفر بودند. یازده نفر از آنها در سه بخش دیپلماتیک، نظامی و علمی - تجاری فعالیت داشتند و چهار نفر دیگر عبارت بودند از لوئیجی مونتابونه عکاس حرفهای از تورین و دستیارش پیتروبونه، دیگری نویسنده گزارشهای سفر هیات ایتالیایی به ایران و معاون وی (Piemontese. 235، 1972). این مقاله گزارشی است از آن سفر» / ایران عصر قاجار از نگاه لوئیجی مونتابونه، محمد ستاری.
اولین دوربینهای عکاسی که به ایران رسید دوربینهایی بود که ملکه انگلستان و تزار روسیه هر یک جداگانه برای محمد شاه هدیه دادند. بدین ترتیب تاریخ عکاسی ایران به اختلاف چند سال پس از اعلام عکاسی در جهان با آشنایی با این هنر آغاز شد.
«... ملکه ویکتوریا و تزار نیکلای اول هر یک دستگاهی عکاسی برای محمد شاه فرستادند و نیکلای پائولف (Nikolaj Pavlov) روسی در اواسط ذیقعده 1258 ق / اواسط دسامبر 1842 و ژول ریشار Jules Richard، 1816 - 1891) فرانسوی در 24 ذیقعده 1260 ق / 5 دسامبر 1844 م) آنها را به کار انداختند و از محمد شاه، ناصرالدین میرزا ولیعهد و خواهرش عزتالدوله تصاویری بر روی صفحه فلزی ثبت کردند.» (عدل، 1379، فصلنامه طاووس، ش 4 و 5، 59 و ذکاء، 1376: 5).
تهران از معدود شهرهای خاورمیانه است که عکسهای بسیاری، توسط عکاسان ایرانی و فرنگی از آن در آغاز تاریخ عکاسی در اواسط قرن نوزدهم گرفته شده است. به همین سبب عکسهای این شهر جایگاه ویژهای در میان نخستین عکسهای تاریخ این هنر در جهان دارد.
نخستین عکاسان در تهران در زمان ناصری عبارتند از: آقارضا عکاسباشی، عباسعلی بیک و آقا یوسف عکاس، میرزا حسنعلی عکاس، میرزا احمد عکاسباشی، جعفر میرزا قاجار، عبداله قاجار
عکاسی برای نخستین بار با درخواست محمدشاه قاجار از دولت روسیه و توسط دیپلمات جوانی به نام نیکلای پاولوف به دربار سلطنتی راه یافت و برای نخستین بار تصویر شاه، برخی از اعضای خانواده سلطنتی، حاج میرزا آغاسی وزیر شاه و برخی رجال دربار در یکی از کاخهای سلطنتی تهران بر روی صفحه نقره یا داگرئوتیپ، که نخستین فرآیند عکسبرداری بود، در سال 1258ق (1842م) یعنی تنها سه سال پس از اعلام رسمی اختراع عکاسی در فرانسه ثبت شد ... دو سال بعد یعنی در سال 1260ق (1844م) با ورود جوانی فرانسوی به نام ژول ریشار که به امید استخدام در دولت ایران آمده بود و مهارتی نیز در عکسبرداری به شیوه داگرئوتیپ داشت، دوباره عکسهایی از شاه، خانواده سلطنتی و برخی درباریان تهیه شد. ریشار به استخدام دولت درآمد و بارها وبارها از شاه و خانواده سلطنتی، درباریان و احتمالا مناظری از تهران عکسهایی تهیه کرد.
ناصرالدین میرزا ولیعهد نیز در برابر دستگاه عکسبرداری قرار گرفته و عکسهایی از او تهیه شده است. از همین جا داستان شگفتانگیز و پرماجرای عکاسی در ایران آغاز میشود. شیفتگی ناصرالدین میرزای سیزده ساله به این پدیده شگفت انگیز قرن نوزدهمی با دیدن عکسهای خود سبب میشود تا در سالهای پس از به سلطنت رسیدن، با شوقی کودکانه و وصف ناپذیر عکاسی را دنبال کند.
برخی عکاسان ایتالیایی ... و عکاس حرفهای دیگری به نام لوئیجی مونتابونه که با هیاتی سیاسی در اوایل سلطنت ناصرالدین شاه در سال 1279ق (1862م) همراه بود نیز به ایران آمدهاند. در این سفر، مونتابونه عکسهای بسیاری از شهرها و مناطقی که هیات ایتالیایی در طول مسیر از آن جا عبور کردهاند تهیه کرده است. شهرها و مناطقی هم چون قفقاز، شهرهای ایروان و تفلیس، تبریز، زنجان، سلطانیه، قزوین و تهران.
ورود به تهران قرن نوزدهمی، برای هیات سیاسی ایتالیا بسیار جالب توجه بوده است. پایتخت کشوری شرقی با دروازهای گوناگون، گنبدهای آبی و آفتاب درخشان شرق. از همین روست که عکسهای زیادی را مونتابونه از دروازهها، بازار، بناها و عمارتهای قدیمی کاخهای سلطنتی، سربازان، پیشهوران و ... تهیه کرده است. ناصرالدین شاه که چهار سال پیش از این تاریخ با استخدام عکاسی فرانسوی به نام فرانسیس کارلهیان به طور عملی اوقات زیادی را به آموختن عکاسی و عکسبرداری میپرداخت، توجه بیشتری به عکاس این هیات کرد و بارها مقابل دستگاه عکسبرداری مونتابونه قرار گرفت. مونتابونه نیز با مهارت و استادی در عکسبرداری تک چهره، تصاویر بینظیری از شاه جوان گرفت و بیگمان، شوق او را برای ادامه کار دو چندان کرد.
کتاب اخیر، مقالهای پژوهشی بود که به مناسبت چاپ آلبوم عکسهای مونتابونه - که نمونهای از آن در کتابخانه سلطنتی شهر لاهه هلند موجود است - نوشته شد و به زبان انگلیسی به همراه سه مقاله دیگر از پژوهشگران خارجی در هلند توسط انتشارات برجستهای به چاپ رسید و اینک با افزودهها، عکسها و یافتههای پژوهشی جدیدتر به زبان فارسی و انگلیسی منتشر خواهد شد.
اشتیاق و اشتغال ناصرالدین شاه به عکاسی سبب میشود تا مکانی در کاخ گلستان تهران به عکاسخانه همایونی اختصاص یابد و آقارضا فرزند میرزا اسماعیل جدیدالاسلام، که او نیز به دستور شاه نزد کارلهیان تعلیم عکاسی دیده بود، به عنوان عکاس و مدیر اداره عکاسخانه همایونی با شرح وظایفی مشخص، مشغول به کار شود.
در اینباره باید به عکسهای آقا رضا عکاسباشی نخستین عکاس حرفهای در ایران استناد کرد.
از این عکاسان برای نمونه میتوان از آقا یوسف عکاس، میرزا حسنعلی عکاس، میرزا احمد عکاسباشی، میرزا ابراهیم عکاسباشی، عبداله قاجار، امیر خان قاجار، خان بابای حسینی، آنتوان سوریوگین و ژوزف پاپازیان نام برد.
رواج عکاسی در بین مردم با گشایش نخستین عکاسخانه برای استفاده عموم در تهران از سال 1285ق (1868م) به دستور ناصرالدین شاه در محل خیابان جباخانه (حوالی خیابان باب همایون کنونی) آغاز شد. چون مردم تمایل زیادی به عکسبرداری از خود داشتند و امکان حضور آنان نیز در عکاسخانه همایونی فراهم نبود، این عکاسخانه به مدیریت عباسعلی بیک از شاگردان برجسته آقا رضا عکاسباسی برای عکسبرداری از عموم مردم ایجاد شد و در حقیقت تهرانیها نخستین کسانی از مردم ایران بودند که میتوانستند در ازای پرداخت وجه، عکسی از چهره خود داشته باشند. تهرانیهای قرن نوزدهمی در مقابل دستگاه عکسبرداری مینشستند و ساعتی بعد، تصویر عینی آنان که تا آن زمان به یک رویا شبیهتر بود، در مقابل چشمان شگفتزده آنان به معجزه نور و مواد حساس روی کاغذ عکاسی شکل میگرفت. مطالعه و بررسی این جنبهها از رویارویی مردم با عکاسی از نظر پدیدارشناسی عکاسی در ایران بسیار قابل اهمیت و نیازمند پژوهش است.
اولین عکاس حرفهای ایران آقا رضاست که نخست لقب عکاسباشی، سپس لقب آجودان مخصوص و بعد از آن نیز ملقب به اقبالالسلطنه شد.
افرادی که آقا رضا از آنها مستقیم یا غیرمستقیم تاثیر پذیرفته عبارتند از کارلیان فرانسوی، مونتابونه ایتالیایی و نادار، عکاس فرانسوی. وی افزود بر خلاف گمان برخی از پژوهشگران پیشین، آقا رضا هیچ وقت برای تحصیل عکاسی از ایران خارج نشد و آقا رضا در ایران نزد کارلیان عکاسی را آموخت.
وی تشابهات تکنیکی میان این عکاسان را به این شرح برشمرد: هر چهار نفر روی شیشه کلودیونتر عکس میگرفتند. شیشههای عکسهای نادار و مونتابونه در اندازۀ هجده در بیست و چهار است و عکسهای آقا رضا نیز همین اندازه است. دوربین همه ویوکمرا است. هم آقا رضا و هم مونتابونه عکسها را رنگ میکردند. نادار، مونتابونه و آقا رضا عکسها را وینیت میکردند. بیشتر عکسهای این سه عکاس پرتره تکی است. آقا رضا اهل سیاست بود و در دربار به مقامهای بالا رسید و نادار هم اهل سیاست بود اما علیه حکومت وقت در فرانسه مبارزه میکرد.
ایشان تفاوتهای این سه عکاس را نیز چنین برشمرد: پرتره نگاری مونتابونه و نادار ملهم از تاریخ هنر غرب است ولی عکسهای آقا رضا دارای یک سادگی و نگاهی بیپیرایه است. نگاه آقا رضا رئالیستی است.
آقا رضا و مونتابونه در ایران تحتالامر عکس میگرفتند ولی نادار به میل خودش عکس میگرفت.
در عکسهای آقا رضا عکسهای عکس تکی از زنان نیست ولی مونتابونه عکسهای زیادی گرفته است که موضوع آن زنان زیبا هستند، در مجموعه عکسهای نادار هم از این گونه عکسها زیاد به چشم میخورد.
آقا رضا در پرترهنگاری تکی، تحت تاثیر کارلیان است. در پرترهنگاری گروهی تحت تاثیر مونتابونه است.
منابع:
- ناصرالدین، شاه عکاس / طهماسب پور.
- تاریخ تطبیقی عکاسی ایران و جهان / خوانساری.
- گزارش همایش علمی - پژوهشی عکسهای تاریخی ایران.
- فصلنامه عکاسی خلاق.
- گنجینه موزه عکسخانه شهر.
- تاریخچه عکاسی در ایران / رضا بهرامی.