آب را گل نکنیم / در فرودست انگار کفتری میخورد آب ... / سهراب سپهری.
هر پدیده نوظهور بشری در آغازین روزهای پیداییاش با چالشهایی روبهروست. افراد جامعه در برخورد با این پدیدهها به چندین دسته و گروه تقسیم میشوند. پارهای موافق، گروهی مخالف و عدهای بیتفاوتاند. تازه هر گروهی را هم میتوان باز به بخشهای کوچکتری تقسیم کرد، برخی تندرو و افراطی و شماری آرامتر و ...
با این حساب گروه تندرو مخالف اگر در جریانی موفق نشوند از حد اعتدال خارج شده، دست به خشونت زده، حتی سر میشکانند و ...
داستان لولهکشی آب پایتخت هم از آن ماجراهای بسیار مهم تاریخ تهران است که کشاکش مخالفان و موافقان در انجام آن چونان جنگ شمال و جنوب کشور آمریکا بسیار طولانی شد و 40-30 سال طول کشید. امر دیگری که بر آتش این جنگ باد میوزاند درد مزمن بیپولی دولت ایران بود. تهران در قرون پیش از صفویه به سبب فراوانی باغها و بستانها و میوههایش نه فقط در میان آبادیهای گستره تهران شهره بود که آوازهاش سراسر شهرهای ایران را نیز درنوردیده بود. باغهایی که برآمده از آب فراوان این روستای سرسبز و باطراوت بود. اتفاقی که باعث شد این ناحیه به خشکی گراید. انتخاب پایتختی آن و توسعه بیحدوحصر، تهران است. کمبود آب تهران از دوره فتحعلی شاه به وجه آشکار خودنمایی کرد و از همان عصر تا امروز دولتهای وقت کوشیدهاند تا از اطراف آب را به این شهر سرازیر کنند.
ژوبر در کتاب «مسافرت به ارمنستان» از عدم موفقیت فتحعلی شاه در انتقال آب رودخانه کرج به تهران سخن گفته است.
لرد کرزن انگلیسی هم در کتاب «ایران و قضیه ایران» از تلاش ناموفق حاج میرزا آقاسی یاد میکند. گو این که آب را به یافتآباد توانست برساند.
به روزگار ناصرالدین شاه آب کرج به تهران رسید. تقسیمنامه معروف امیرکبیر در سهمبندی آب کرج در اینباره از اسناد مضبوط در تاریخ تهران است.
پس از این که آب رودهای اطراف به تهران رسید، اگرچه هنوز کافی نبود ولی شکل دیگری خودنمایی میکرد. آن هم غیربهداشتی بودن آب بود. مردم تهران آب را از جویهای روباز به آبانبار خانهها میبردند. جویهایی که مملو از کثافات و آلودگی بود. آبانبارهای عمومی تهران در هسته مرکزی تهران پیش از آب انبار خانهها محل ذخیره آب شرب تهرانیان بود که خود پر بود از همان آلودگیها و ...
ژاک موریه، نایب سفارت انگلیس درباره آب تهران مینویسد:
«آب تهران تعریفی ندارد. اتباع سفارت ما اغلب به امراض مختلف مبتلا شدند ...»
و در «وقایع اتفاقیه» چنین میخوانیم:
«آلودگی آب تهران با آن روش انتقال از طریق جویهای روباز بسیار مشکلآفرین بود و به لحاظ بهداشتی مردم تهران همیشه از بروز بیماریهای مهلک در رنج و عذاب بودند ...»
هنوز سلطنت قاجاریان به پایان نرسیده بود که دو سال بعد از کودتای 1299 شمسی سیدضیاء به روزگاری که رضاخان قدرت را به دست داشت یعنی در سال 1301 شمسی برای نخستین بار فکر لولهکشی آب تهران به میان آمد و یک آلمانی مامور انجام کار شد اما از پس آن برنیامد. در سال 1303 نمایندگان وزارت فواید عامه و اعضای فنی قشون و بلدیه با آن که راه حل مشکل آب تهران را لولهکشی تشخیص دادند باز هم کاری پیش نرفت. در سال 1308 چندتن اروپایی طرحی را به شهردار تهران ارائه کردند ولی باز عملی نشد. در سال 1314 چند شرکت خارجی برای لولهکشی آب تهران وارد عمل شدند به همین منظور شهردار دستور داد در تاریخ 1315/3/2 کمیسیونی از نمایندگان وزارت راه، اداره کل صناعت و اداره کل فلاحت و رئیس فنی شهرداری تشکیل شد و برای انجام کار شهرداری به نشر آگهی مناقصه اقدام کرد ولی نتیجهای حاصل نشد.
بار دیگر در سال 1316 آگهی مناقصه انتشار یافت و سال بعد 1317 و ماجرا به سال 1318 کشیده شد. لیکن طرح مزبور به جایی نرسید. در این سال آلمان به لهستان حمله کرد. به همین دلیل محمود جم، نخستوزیر وقت فرمان داد موضوع مسکوت بماند. جنگ جهانی دوم آغاز شد.
رضاشاه از سلطنت استعفا داد. شرکتهای خارجی انگلیسی، بلژیکی و ... هر از چند گاهی وارد این عرصه شده، ولی کاری از پیش نبردند و میدان را خالی کردند تا این که در سال 1326 پس از خاتمه جنگ جهانی یک میلیون تومان برای تاسیس شرکت عمران پرداخت شد تا این شرکت برای لولهکشی آب تهران اقدام نماید. کلنگ احداث ساختمان اداری شرکت در میدان سنگلج به زمین زده شد. باز هم دو سال گذشت و کار به جایی نرسید.
در سال 1328 قرار شد بانک ملی برای کمک به شهرداری وام بدهد. سرانجام در بهمن 1328 شمسی یعنی پس از گذشت حدود سه دهه تازه، سازمان آب لولهکشی آب تهران شکل قانونی پیدا کرد. هنوز نه آبی بود و نه لوله ای. ببینید کشتن زمان در کشورهای عقب مانده چه بیدادی میکند. در سال 1333 به طور آزمایشی در ناحیه باغشاه در کوی کارمندان در حدود 50 انشعاب داده شد و تاسیسات سازمان آب در روز چهارم آبان 1334 به شکلی رسمی گشایش یافت. در سال 1342 تاسیسات آب تهران برای انتقال 65 میلیون مترمکعب در سال احداث شده بود، افتتاح شد و ...
گو این که میدانیم ایرانیان باستان در فرهنگ بلندمرتبه خود چه آداب پسندیدهای در احترام به آب رعایت میکردند، گلهمندی ابوالقاسم حالت، شاعر معاصر از بیفرهنگی مردم که از فقر جامعه و تهیدستی آنان عارض شده در شعری که به سال 1324 سروده به خوبی آشکار است. پیش از درج شعر اشاراتی از آداب ایرانیان باستان میکنیم:
هرودت مینویسد:
«ایرانیان آب را آلوده نمیکنند و در آن دست نمیشویند ...»
استرابن یونانی میگوید:
«... ایرانیان در آب جاری استحمام نمیکنند. در آن لاشه مردار نمیاندازند. آنچه ناپاک است در آن نمیریزند ... در کنار دریاچه یا نهر خندقی حفر میکنند و قربانی میکنند و مراقبند که آب را به خون نیالایند ...»
ایرانیان باستان چهار عنصر مقدس «آب، خاک، باد، آتش» را بسیار ارج مینهادند.
شعر حالت که در آخر جنگ جهانی از وضع آب تهران و رفتار تهرانیان با جوی آب سروده شده نمونهای از تفکر موافقان است:
یکی میگفت کاین زهر کشنده است / و یا در جویبار آب رونده است؟
به دست مردمی عاری ز فرهنگ / شود آب روان با قیر همرنگ
زنی در آب ریزد خاکروبه / چو اندر سوپ سبزی، زردچوبه
در آب جو پس از یک سرفه مسلول / دو صد خلط افکند بر طبق معمول
به جوی آب آخر این کثافات / شود سرمایه امراض و آفات
دمادم حصبه و اسهال خونی / ز راه آب مییابد فزونی
اگر با شیوه علمی زهریاب / شود ز آلودگیها تصفیه آب
سپس گردد درون لوله جاری / به کلی ماند از آفات عاری