تهران پس از پایتختی هر چند با آهنگی بسیار کند، پای در راه توسعه و گسترش نهاد و رفتهرفته تن به تقدیر سپرد، و شانه به شانه دیگر شهرهای مهم کشور طریقی را پیمود، که امروز بدان دچار است.
یکی از پیامدهای جنگ غرورشکن روس تخلیه بسیاری از ساکنان شهرهای اشغالی (نواحی قفقاز و گرجستان و ...) بود. این افراد پس از تسلط روسها بر آن نواحی به شهرهایی چون تبریز رشت و ... که در آن روزگار از خطر حمله قشون روس در امان بودند، کوچ کردند. بدیهی بود که پایتخت مهمترین مقصد آنان بشمار میرفت. جمعی از این مهاجرین در دوره فتحعلی شاه و عده قلیلی نیز در دوران محمد شاه ساکن تهران شدند. ساکنان جدید اغلب در محله عباسآباد در جنوب محله عتیق بازار گرد آمدند و خود موجب تشکیل محلهای نو شدند. این تجمع تازه سبب شد تا دولت حاج میرزا آقاسی برای سهولت آمد و شد آنان حصار صفوی را بشکافند و دروازه اینو را طرح اندازند که بعدها به دروازه نو (دروازه محمدیه = پای قاپق) شهرت یافت.
با گسترش شهر و افزایش جمعیت کمکم اطراف و بیرون این دروازه ساکنانی بیش از پیش پیدا کرد، بطوریکه این محدوده خرده محلهای از محله بازار گردید و به محله دروازه محمدیه (این محله را محله پاقاپق هم میگفتند) مشهور و خوانده شد. در عصر ناصری باز هم شهر تهران توسعه یافت و با خراب شدن برج و باروی قدیم با افزایش جمعیت محله پاقاپق در اطراف آن بر وسعت این محله افزوده شد.
نام خانواده های؛ ایروانی، لنکرانی، گرجی، گرجستانی، ایروانلو، آخونداف، طالبوف و ... یادگار آن مهاجرتها و جدایی تلخ بخشهای مهمی از مام وطن و ... است.