این مسجد را که به نام امینالدوله ساخته شد، گاهی مردم با نام بانیاش فخرالدوله نیز میخوانند. این مطلب به شرحی از آن بنا اختصاص دارد:
پیش از اینکه پیشینه مسجد امینالدوله را بکاویم، بجاست مختصری در سخن از «مارکف» معمار و سازنده این بنا یاد آوریم.
نیکلای مارکف (Nikolai Markov 1882- 1957 / 1261 -1336) پسر «لو» یکی از افسران عالیرتبه روسیه تزاری و متولد شهر تفلیس است. او پس از گذراندن تحصیلات اولیه در زادگاهش، برای ادامه تحصیل به دانشگاه سنت پترزبورگ رفت و در رشته هنر و معماری از آن دانشگاه فارغالتحصیل شد. مارکف پیش از انقلاب روسیه به ایران آمد و در نیروی قزاق مشغول کار شد و بدین ترتیب با رضاخان آشنایی یافت.
پس از سقوط خاندان رومانفها از سلطنت در انقلاب اکتبر روسیه، وی که جزو وابستگان درباری به شمار میرفت و امکان بازگشت به روسیه را نداشت، در ایران ماند، تا اینکه بعد از سالها اشتغال به معماری در تهران در گذشت و در قبرستان مسیحیان دولاب، کنار قبر همسرش آرام گرفت.
مارکف در دوران سلطنت رضاشاه از مطرحترین معماران ایران بود و بناهای بسیاری را در تهران و دیگر شهرها ساخت. ساختمان دبیرستان البرز از اولین کارهای ماندگار او ست. مسجد امینالدوله را هم وی به درخواست بانیاش خانم فخرالدوله بنا نهاد. مسجد امینالدوله در گوشه شمالغربی پارک پر آوازه امینالدوله قرار گرفته است.
پارک امینالدوله، بخش اعظم اراضی جنوبی خیابان شهید محسن مشکی فعلی و شرقی خیابان بهارستان (خیابان دروازه شمیران) و شمالی خیابان مجاهدین اسلام (خیابان دروازه دوشان تپه) و غربی خیابان زرین خامه را تشکیل میداد. خیابانهای کنونی پارک امینالدوله، قائن، بزرگمهر، افراز و ... با همه کوچههای منشعب از آنها در همان اراضی احداث شده است. پارک امینالدوله در دوره ناصری بنا شد، که آن وقت در منتها الیه شمال شرقی تهران و مجاور حصار ناصری و جنوب دروازه شمیران (جنوب میدان سینا) واقع بود.
میرزا علیخان امینالدوله، صدراعظم ناصرالدین شاه و مظفرالدین شاه است. وی در عصر مظفری بنا به خواست مظفرالدین شاه، پسرش محسنخان (امینالدوله بعد) را واداشت، تا از همسرش جدا شده و با دختر شاه قجر اشرف خانم، ملقب به فخرالدوله ازدواج کند. بعد از این وصلت بود، که شاه روستاهای حاصلخیز لشت نشاء رشت را به او بخشید. در پایان عمر امینالدوله تهران را ترک کرد و در لشت نشاء رحل اقامت افکند و در همان جا چشم از جهان فروبست.
فخرالدوله از زنان بسیار متجدد و زرنگ روزگار خود بود و در فعالیتهای اقتصادی و اجتماعی شرکت جدی داشت. برای مثال باید از وارد کردن نخستین ماشینهای تاکسی به تهران از انگلستان که از کارهای اوست، یاد کرد. گو اینکه بعدها فرزند این بانو آن را رد کرد. معروف است رضا شاه در حق او گفته بود:
«سلسله قاجار یک مرد و نیم داشت، نیم مردش آقامحمدخان و مردش هم خانم فخرالدوله است.»
فخرالدوله، پس از مرگ امینالدوله، صاحب اختیار تمام املاک فراوان او واقع در تهران قدیم، شمیران (الهیه)، کهریزک، لشت نشاء و ... شد.
وی اوایل سلطنت محمد رضا پهلوی به سال 1324 شمسی مبادرت به ساخت مسجدی به نام پدر شوهرش«امینالدوله» نمود. این مسجد در جنوب دروازه شمیران (میدان ابوعلیسینا) و ضلع شمالی خیابان شهید مشکی و غرب کوچه دوازدهم قرار دارد.
خانم فخرالدوله ساخت بنای مسجد را به مارکف روسی که آن زمان در معماری ایران از شهرتی بسیار برخوردار بود، سپرد.
به نقل از کتاب «معماری مارکف» مشخصات بنا از این قرار است:
بنای مسجد شمالی – غربی و نمای آن از آجر با کتیبههای کاشی معرق است. ورودیها از دو سمت و طرفین پیشبینی شدهاند. در محور نما نیم هشتی پیش آمدهای قرار گرفته که در انتهای گوشههای بالایی آن چهار منار کوچک طراحی شده است. مسجد دارای یک منار اصلی است که از داخل حیاط به سهولت قابل رؤیت نیست. فضای داخلی بنا دارای یک بخش مرکزی و متقارن است و گنبدی بر فراز آن به روی چهار جفت ستون قرار گرفته است. گنبد اولیه شکل خوابیدهای داشته و گنبد فعلی بعداً اضافه شده است. در چهار جفت طاقهایی متکی بر ستونهای مرکزی و نیم ستونهای جانبی فضای مرکزی مسجد را احاطه کردهاند.
پلان متقارن و قرارگیری گنبد خانه در وسط آن منطبق با الگوهای رایج مساجد، پیشین ایرانی نیست. به همین ترتیب، میتوان به گنبد خوابیده اولیه اشاره کرد. کاشی کاری و آینه کاری در نماهای داخلی بنا بعدا ً اضافه شدهاند. در طرح اولیه ستونهای داخلی از موزاییک در جا استفاده شده و سرستونها با مقرنس و باقی بدنه با نمای گچ پرداختی تزیین شدهاند. نمای بیرون ساختمان از آجر و در تزیین آن از کاشی کاری به صورت کتیبه و لچکی استفاده شده است. کاشیکاریها از نوع معرق و دارای نقوش اسلیمی است.
در این بنا در سالهای پس از ساخت تغییراتی داده شد. از آن جمله اضافه کردن کاشیکاریها و آینه کاری داخلی، ساخت گنبد جدید حذف نیم طبقه داخلی مسجد که مورد استفاده خانم فخرالدوله هنگام حضور در مسجد بود و اضافه شدن بخش زنانه در زیر زمین واقع در حیاط را میتوان نام برد.
طرح مسجد، آمیزهای از اصول معماری فرنگی دوره قاجار و معماری ایرانی است، که در هندسه و ترکیب اصلی گرایش به پلان پرستشگاههای بیزانس دارد. استفاده از منارهای کوچک را نیز در همین رابطه میتوان مقایسه کرد. هر چند این منارهها از سالیان پیش و از دوره قاجار مورد استفاده بودهاند.
تکرار منارههای کوچک و استفاده از گنبد خوابیده، در طرح مسجد سپهسالار تهران و از دوره قاجاریه سابقه دارد، که خود متأثر از هنر بیزانس است.