مرد خوان باش و غم خانه مخور / خاقانی
این سوال، شگفتانگیز است از آن روی که نه تنها در تهران که در هیچ شهری، کسی نتواند، اولین خانه را شناسایی و احصا کند و صد البته شهر تهران هم از این مقوله جدا نیست. در اصل ما هم نمیخواهیم اولین خانه تهران را به شما معرفی کنیم که نمیدانیم اولین خانه كی؟ و كجا؟ ساخته شده است. بلکه در این مقاله قصد داریم، اولین خانه تهران را که نامش در اوراق و اسناد تاریخی وارد شده و به خان تعلق داشته، بشناسیم. این خانه که بهتر است بگوییم «قصر» از دیگر خانههای تهران بزرگتر و عظیمتر و مستحکمتر و از همه مهمتر، خارج از مرکز تجمع سکونتی تهرانیان آن زمان بوده است. گوشه شمال شرقی محله بازار و جنوب غربی محله عودلاجان و شمال غربی محله چال میدان را باید هسته مرکزی سکونتی تهران دانست که به حکم قرائن و شواهد و البته دلایل متقنی چند، پیشینه این محله به دوران باستان و پیش از اسلام برمیگردد .اولین قصر تهران که خانه اربابی بوده است، به بابا شیخ تعلق داشته است و این خانه سنگ بنای عظیمترین قصرهای این شهر را در دوره زندیه و به خصوص دوران طولانی پادشاهی قاجاریان تشکیل داده است، قصرهایی نظیر خلوت کریمخانی و دیگر عمارات متعدد کاخ گلستان.
سوالاتی را که اکنون در ذهن خواننده گرامی پدید آمده پاسخ خواهیم گفت:
این خانه کجا بوده؟ آیا اکنون وجود دارد؟ چرا در این محل بنا شده؟ بابا شیخ که بوده؟ مشخصات خانه چه بوده؟ اسناد و متون و دلایل این سخنان چیست؟
الف: محل این خانه تقریباً در مرکز محله ارگ در دوران قاجاریه بوده است. موقعیت دقیقتر جغرافیایی آن را باید چنین حدس زد، ضلع غربی حصار مستحکم آن خیابان صور اسرافیل، ضلع جنوبی میدان ارگ و ضلع شرقی آن امتداد خیابان باب همایون در طرح كشیده شده موقعیت آن دیده میشود.
ب: عمارت بابا شیخ در حصار مستطیل شکلی با طول شمالی - جنوبی و طولانیاش پر از درختان چنار بوده و در دورههای بعد برای احداث بنا تخریب شده و اثری از آن باقی نمانده است.
ج: چرا «خان» عمارت، خود را در این محل بنا کرده است، دلایلی چند است:
1. مهمترین دلیل احداث بنا و هر گونه آبادانی از گذشته تا به حال تغییر نکرده و آن نزدیکی به منابع طبیعی آب است و اینجا دقیقا کنار رودخانه پس قلعه بوده است. رودخانه پس قلعه که متاسفانه از میان رفته است از دره پس قلعه سرچشمه میگرفت و با کمی اغماض تقریبا به موازات جاده قدیم شمیران به تهران میرسید و از میدان توپخانه کنونی و از کنار امامزاده غیبی (این امامزاده کنار دروازه قدیم دولت واقع بود که در جریان توسعه میدان توپخانه از میان رفت) میگذشت و با عبور از حدود مرکز محله ارگ در مسیر خیابان بوذرجمهری به سمت هسته مرکزی و سرپولك تهران ادامه مییافت.
2. دلیل دیگر، مرغوبیت زمینهای این حوالی نسبت به اراضی هسته مرکزی ده تهران، یعنی حوالی سرپولک، به لحاظ مواردی چند بوده است، نظیر: بلندی این ناحیه، سیل گیر نبودن آن و واقع بودن در کنار سرچشمه آب ...
3. فاصلهای معقول از هسته مرکزی دارد تا هم از محاسن دور بودن از توده مردم که برای حاکمان متصور است، بهرهمند باشد و هم از کفایت نزدیکی به جهت بهرهگیری از نیروی انسانی برای آبیاری و باغداری و خدمتهایی دیگر سود برد.
د: شاید بتوان گفت، بابا شیخ، اولین حاکم تهران بوده که پس از شکل گیری آبادی تازه سر و سامان گرفته تهران به نحوی ماموریت دولتی در اداره آن پیدا کرده بود. یعنی او کاردار حکومت تیمور بوده است (تیمور لنگ متولد 736 و متوفی به سال 807 قمری است). بابا شیخ از طرف تیمور لنگ، مامور پذیرایی از گنزالس کلاویخو، سفیر پادشاه اسپانیا میگردد. کلاویخو در سال 1404 میلادی به تهران میرسد. در این زمان بابا شیخ عمارت دیگری نیز در مجاورت خانهاش ساخته بود که توانست همزمان در دو عمارت از کلاویخو و داماد تیمور جداگانه پذیرایی امیرانهای در ضیافتی شاهانه انجام دهد.
ه: اما درباره مشخصات خانه خان تهران باید متذکر شد، به احتمال بسیار قوی آن بنا از آجر ساخته و با کاشی تزئین شده بود. ری که حدود دویست سال پیش از این تاریخ در حمله مغولان ویران شده بود، خرابههایش مملو از آجر و دیگر مصالح ساختمانی بوده که به کارِ خانهسازی تهرانیان میآمد.
چنان که در سدههای اخیر نیز هنوز از بازمانده بناهای ری تهرانیان استفاده میکردند. این معنا را سیاحان دوره قاجاریه اشارت دارند و از طرفی یاقوت حموی، در حوالی همان دوران به خانههای آجری و کاشیکاری و ... اشاره کرده است.
برای تعیین مشخصات دقیقتر بنای بابا شیخ حتی میتوان گمان برد که پشت بام آن مسطح بوده باشد. دلیل نخست آن که چوب در تهران پوشیده از درختان سرسبز فراوان بوده و نیازی به سقف گنبدی نبوده است و دیگر این که توماس هربرت در سال 1627 میلادی مینویسد، تهرانیها عادت دارند با تمام اعضای خانواده خود در پشت بام بخوابند یعنی بام خانهها گنبدی شکل نبوده و مسطح بوده است تا در تابستانها بشود در آنجا خوابید. مشخصه دیگری که از این خانه باید شرح داد، وجود حصار مستحکم آن است. تهران در آن زمان یعنی پیش از صفویه، فاقد حصار بوده و برای حفاظت این خانه در میان انبوه درختان آن حدود، نیاز به حصار محکمی بوده است و بدین ترتیب خانه بابا شیخ حکم قلعهای مستقل را داشته است. قلعهای که بعدها در میان ارگ شهر تهران قرار گرفت و هسته مرکزی و اولیه ارگ سلطنتی گردید.
و: اسناد و متونی که برای اثبات این سخنان میتوان برشمرد کم نیست و از سوی دیگر مطالعه دقیق و تفحص در تاریخ و جغرافیای تهران این بینش را به محقق میدهد تا از قرائن و شواهد بتواند این ادعا را ثابت نماید، اما در این مجال کوتاه فرصت شرح مفصل آن نیست. گو این که بدانها اشاراتی خواهد شد.
دومین چیزی که در قرون 5 و 6 تهران را شهره خاص و عام کرد، بعد از نام ابوحماد تهرانی رازی، «انار» مرغوب تهران است که در نخستین سالهای قرن ششم، ابن بلخی، از آن مینویسد و قبل و پس از آن بسیار است، نوشتههایی که از فراوانی درختان میوه و انبوهی اشجار تهران ثبت است، تا آن جا که تهرانیهای یاغی میتوانستند پس از چپاول کاروانیان مسافر ری به زیرزمینهای میان آن درختان پناه برده و پنهان شوند، بدون آن که ماموران دولتی به ایشان دست یابند.
در مورد چنارهای خانه بابا شیخ هم باید افزود که پیتر و دلاواله که در سال 1617 میلادی همراه شاه عباس تهران را دیده از چنارهایی با عمر بیش از دویست سیصد سال (دو مرد با دستهای باز آن چنارها را حلقه میزدند) سخن گفته است یعنی هنگام ورود شاه عباس به تهران كه بعد فرمان میدهد تا درختان چنار فراوانی در آن جا غرس كنند و چهار باغ احداث نمایند، درختانی آن جا بوده است كه دویست سیصد سال قبل (عصر باباشیخ) كاشته شده بود.
کلاویخو هم در سفرنامهاش از دیدار از تهران به عمارت خان اشارتی دارد که میتواند در این باره در کنار دیگر اسناد مورد دقت قرار گیرد.