پیش از این در دو مطلب جداگانه به بخشهایی از حمامهای قدیم تهران پرداختهایم، اینک این نوشتار در نظر دارد بخش دیگری از این عنصر مهم شهرسازی در گذشته که امروزه از فضاهای اصلی خانهها بشمار میرود، معرفی کند.
در گذشته که هنوز «آپارتمان» در ایران رایج نشده بود، در خانهها (جز معدود خانههای رجال) حمام نبود و مردم از حمام عمومی استفاده میکردند. آن روزگار در تمامی شهرهای ایران از آن جمله تهران حمام عمومی وجود داشت و اهالی محل به نوبت جنسیت از حمام عمومی استفاده میکردند. سحرگاهان قبل از طلوع آفتاب تا ساعت هشت صبح حمام به مردان اختصاص داشت و طول روز، حمام در اختیار زنان بود.
حمامهای تاریخی سدههای قبل که در تمامی شهرها و محلات قدیمی سراسر ایران یافت میشود، دارای معماری و طراحیهای منحصر به فرد و جذابی هستند اما امروز به دلیل از دست دادن کاربری خود آرامآرام از صحنه زندگی روزمره مردم حذف شدهاند. به همین دلیل در بسیاری موارد صاحبان این بناها با تخریب املاک خود مبادرت به تغییر کاربری آن کرده و تعدادی دیگر نیز به رستوران و قهوهخانه سنتی تبدیل شدهاند.
آنچه که از دست رفته باز نخواهد گشت، بلکه باید برای آثار بجامانده کاری کرد. در کشوری که جمعیت جوان بیکار فراوانی دارد، وجود این حمامهای زیبا و جذاب با آن معماری دل انگیز حکم جواهر دارد. این حمامها کاربرد بسیار بیشتری نسبت به سونا و سالنهای جدید ماساژ خواهد داشت. اگر خوب بیاندیشیم، نه تنها نباید آنها را که بخشی از هویت ملی - فرهنگی این مرز و بوم است، خراب کنیم، بلکه با حفظ این حمامها بفکر اضافه کردن چنین مکانهایی نیز در نقاط دیگر باید باشیم. یکی از کارشناسان میراث فرهنگی در اینباره میگوید:
«... به نظر من در کنار این بازار فرهنگ و هنر میتوان حمامهای تاریخی تهران را همچون حمام گلشن، حمام قوامالدوله و حمام نواب را مرمت و احیاء کرد و به مردمی که از حمامهای مدرن استفاده میکنند و دنبال تنوع هستند، سرویس سنتی داد. این درست اتفاقی است که در ترکیه افتاده و گردشگران زیادی را به طرف خود جذب کرده است.»
ایجاد بازار فرهنگ و هنر و احیاء حمامهای سنتی یکی از ایدهآلهای مدیر بافت تاریخی تهران است. وی در اینباره میگوید: «در این بازار میتوان صنایع دستی کل کشور را عرضه کرد. میتواند محلی برای معرفی هنر بومی و ملی ایران باشد. از طرفی ما دیگر حمام سنتی در تهران نداریم و از حمامهای تاریخی زنده ما تنها یک حمام پامنار باقی مانده است.
حمامهای تاریخی که از نمادهای محلات زندگی در ایران به عنوان بخشی از هویت و فرهنگ دیرپای ایرانیان محسوب میشود مدتهاست که به دست فراموشی سپرده شده و به همین دلیل یک به یک یا تخریب شده و یا به قهوهخانه و رستوران تبدیل میشوند
با وجود این پیشینه و آداب کهن و داشتن هزاران بنای حمام آماده در کشور، سنت حمام گرفتن سنتی به طور کل از بین رفته است در حالی که میتوان با تکیه بر روشهای مورد استفاده در حمامهای قدیمی مانند مشت و مال برای سلامت افراد و همچنین جذب توریست از نقاط مختلف جهان برنامه ریزی کرد.
هم اکنون کشور گرجستان با استفاده از خلاء موجود در کشور ما با توسعه «توریسم حمام سنتی» سالانه میلیونها دلار برای خود درآمد ارزی فراهم کرده است به شکلی که همه ساله هزاران نفر از نقاط مختلف جهان برای سپردن تن خود به دلاکهای گرجی به این کشور رهسپار میشوند. در حالی که خانه و مهد اصلی حمامهای سنتی و مشت و مال ایران است و مقصد مشتاقان این حمامها در حقیقت باید کشور ما میبود، اما بدیهی است در نبود مدیریت حرفهای این درآمد به جیب کشوری چون گرجستان سرازیر خواهد شد و در عوض در زیر سقفهای زیبای آهک بری شده حمامهای سنتی ایران اگر تا کنون تخریب نشده باشند تنها دود قلیان است که به هوا میرود.»
هر چند در شهر تهران ساختمان سازی دارد با سرعت ویرانگری هر آنچه به گذشته تعلق دارد، از میان میبرد و یا برده است، ولی هنوز در شهر و استان تهران میتوان حمامهای سنتی پر شماری یافت که معماری دلپذیر و جذابشان هر بیننده با ذوقی را مبهوت خود میسازد. حمامهایی که نه فقط نباید به سبب اهمیت و ارزش فرهنگی حفظ شود، بلکه باید به منبع درآمدی پر سود برای این مردم تبدیل گردد. کاری که یک جو غیرت میخواهد و سر سوزن ذوقی.
برخی از آن حمامها عبارتند از:
- حمامهای تاریخی تهران را همچون حمام گلشن، حمام قوامالدوله و حمام نواب
- حمام قدیمی شهرک طالقان در بافت قدیمی شهرکی از توابع طالقان
- حمام مصباح کرجاین حمام متعلق به اواسط دوره قاجاریه در محلات قدیمی شهر کرج
- حمام مهدی خانیاین حمام در بازار بزرگ تهران (مساحت آن در حدود 900 متر مربع و شامل حمام به مساحت 450 متر مربع).
- حمام همتیار یکی از حمامهای قدیمی تهران در خیابان وحدت اسلامی
- در روستای دردهدرده از توابع فرمانداری فیروزکوه، حمامی قدیمی وجود دارد که قدمت آن به 200 سال پیش میرسد.
- حمام هلجرد کرج یکی از این بناهای قدیمی است که از دوره قاجار به جای مانده است.
- حمام دولاب از قدیمیترین حمامهای تهران در حال حاضر به عنوان زورخانه دولاب از آن استفاده میشود.
با این مقدمه به مراد اصلی مطلب یعنی چگونگی ابداع اولین دوش در حمامهای تهران میپردازیم:
ناگفته پیداست، که حمامها تا این زمان دارای خزینه و چال حوض و ... بود و هیچکدام دوش نداشتند، در حقیقت این عنصر حیاتی حمامهای امروزی هنوز شناخته نشده بود، تا اینکه سر و کله مردی از فرنگ در پایتخت پیدا شد و دست به ساخت آن زد و از آن پس این امر شیوع یافت.
در گذشته گرم کردن آب حمام با سوخت مرسوم آن زمان در فصل زمستان کار دشواری بود و اغلب مردم از اواخر پاییز تا شب عید رنگ حمام را نمیدیدند. این وضع منحصر به ایران نبود، بلکه بیش و کم جهانیان همه گرفتار این ماجرا بودند. در اروپا وضع از این هم بدتر بود. آنها تا پیش از جنگهای صلیبی اصلاً اطلاعی از حمام نداشتند و در دوره جنگهای صلیبی به شرق آمدند با حمام آشنا شدند. هرچند باز هم تا مدتها نه تنها رفتن حمام ارزشی ایجاد نمیکرد، بلکه حمام نرفتن در فرنگستان گاه ارزش بشمار میرفت. مشهور است که یکی از ملکههای فرانسه همیشه افتخار میکرد که پنجسال به حمام نرفته است.
ماجرای ایجاد اولین حمام دوش دار در تهران از این قرار است که سرداری از سپاه ناپلئون پس از سقوط وی به ایران میآید و دیرزمانی از اقامت او در کشور میگذرد و خدماتی به دولت ایران میکند و بالاخره در این سرزمین چشم از جهان فرو میبندد. دولت وقت (موسم سلطنت ناصرالدین شاه) به پاس خدمات آن سردار، فرزندش کلنل نیکلا سمینو را به ایران دعوت مینماید و اموری را بدو میسپرد. این فرزند دل به سرزمین پارس میبندد و دختری از این دیار به زنی میگیرد و در این خاک ماندگار میشود. سمینو پسر در نیمه دوم پادشاهی ناصرالدین شاه در خیابان لختی (= دروازه دولت = سعدی فعلی) حمامی بنا میکند و برای نخستین بار در این حمام دوش کار میگذارد و بدین ترتیب بنیاد گذار این امر میشود. حمام سمینو تا دوران محمد رضاشاه فعال بود.
شرح کوتاهی از زندگی سردار فرانسوی ایتالیاییالاصل و فرزندش را میآوریم.
آمبروا سمینو ژنرال قنسول ایتالیا پیش از انقلاب در فرانسه بود. این افسر ایتالیایی در فرانسه ماند و با دختری فرانسوی ازدواج کرد.
از این وصلت در سال 1776 میلادی پسری چشم به جهان گشود، که نامش را بارتلمی نهادند. بعدها بارتلمی هم مانند پدر، لباس نظام پوشید و به قشون ناپلئون پیوست. بارتلمی با دختر یکی از صاحبمنصبان فرانسوی ازدواج کرد، ولی با شکست ناپلئون و تبعید وی، بارتلمی نیز به اتفاق خانواده از فرانسه خارج شد و به یونان رفت و از آنجا به روسیه و بعد به ایران آمد.
در ایران به قشون عباس میرزا که در مواجهه با لشکر جرار روس دچار مشکل شده بود و به اصلاح قشون نیاز داشت، کمک کرد. این افسر سابق سپاه ناپلئون در جنگهای اول و دوم هرات هم شرکت جست و در کنار سپاه ایران قرار گرفت. وی در دوران سلطنت فتحعلی شاه (نایب سلطنتی عباس میرزا) ، محمد شاه و ناصرالدین شاه منشا خدماتی بود. پس از در گذشت این ژنرال، دولت ناصری به پاس خدمات وی پسرش کلنل نیکلا سمینو را که آنزمان خارج از ایران بود، به کشور خواست و در امور پست و تلگراف و گمرک وارد کرد.
نیکلا در سال 1270 قمری به دین اسلام گروید و زن فرانسوی خود را طلاق داد و با دختری از خانواده قراگوزلو وصلت نمود و صاحب فرزندانی شد. نصرتالله سمینو یکی از فرزندان ایشان است، که منوچهر ستوده را در ثبت این وقایع اعانت نمود، وی مینویسد؛ بخشی از این مطالب را وی برایش بیان داشته است.