دیروز بر حسب اتفاق در گذار از خیابان خانیآباد فضای سبز دنج و با صفایی را دیدم از خودرو پیاده شدم وارد آن فضا شدم اهالی مشغول ورزش و گذران اوقات خود بودند با دیدن دیوارهای گلی قدیمی به یخچال بودن آن پی بردم شادمان از این که اثری قدیمی را در شهر پر هیاهویمان یافتهام کنجکاوانه در و دیوار را برانداز کردم و گشتی در آن بوستان زدم و به سوی دفترم حرکت کردم با رسیدن به دفتر به سرعت اسناد و متون مربوط را مورد دقت قرار دادم تا پیشینهای از این محل بیابم. این نوشته حاصل آن دیدار و این بررسی است:
«... پارک گلمحمدی، با مساحتی حدود ۱۱۰۰۰ متر مربع، بنایی تلفیقی از معماری مدرن و سنتی است. در این پارک برای آشنایی نسل جدید با سنتهای قدیمی و تهیه یخ در تهران قدیم دیوارهایی خشتی ساخته شده است که تابلو و قاب آجری شبیه قاب عکس دیوارهای یخچالهای قدیمی تهران را به شکل زیبایی در بر گرفته است. سردر زیبای این پارک از ویژگیهای بارز آن است. این پارک دارای آبشاری زیبا، مکانی برای تعزیه و تئاتر، محل نگهداری پرندگان و محوطهبازی کودکان است.» / شهرداری تهران.
زمانی که هنوز برق پیدا نشده بود، تهرانیها یخ مورد نیاز خود را از برفهای باقیمانده کوههای شمیران و یخچالهای گلی پایتخت فراهم میکردند. در مطلب «یخچال در تهران قدیم» آوردیم؛ تهرانیها درگذشته نه چندان دور مانند دیگر هموطنانمان در زمستان با استفاده از سرمای طبیعی، یخ مورد نیاز خود را فرا هم نموده و به شیوهای آن را تا فصل گرما و زمان مصرف نگهداری میکردند. بدیهی است، نبود برق و استفاده از شرایط طبیعی، اختیار از کف یخ سازان بر گرفته بود و عمل فرآوری یخ با تغییرات جوّی در سالهای مختلف تغییر مینمود.
به طوریکه گاهی، هوا در زمستانها بقدر کافی سرد نمیشد و یخی تولید نمیگردید. و گروه اندک یخسازان را که امرار معاششان از فروش یخ بود، در ورطه ورشکستگی و زیان و مردم را در حسرت آب یخ فرو میبرد.
یخچال، جایی بود، که در آنجا به طور طبیعی یخ تهیه میشد و یخهای فراهم شده را کار گران یخ سازی به انبار یخ که در همان جا بود، منتقل میکردند و پس از پر شدن، در انبار را میبستند، به طوریکه راه ورود و خروج هوا مسدود میشد و در تابستان، در انبار را میگشودند و یخها را به مرور زمان به بازار عرضه میکردند.
«پارک گلمحمدی» در ضلع غربی خیابان خانیآباد که به طرزی زیبا طراحی و بنا شده است، از یخچالهای قدیمی تهران به شمار میرود. زیبایی این محل وقتی دلنشینتر میگردد که میبینیم امروز به صورت فضای سبز مورد استفاده اهالی محل قرار گرفته و زن و مرد، کودک و جوان از آن بهرهمند میشوند.
نکته مهمی که در ساخت این فضای سبز به چشم میخورد، حفظ موقعیت قبلی این مکان است. دیوارهای چینهای یخچال، جذابیت آن را بیشتر کرده و خود سندی ملموس از هویت و تاریخ این شهر به سرعت تحول پذیر به نمایش گذاشته است. این مکان با وضع موجود میتواند پرسش بسیاری از دانشجویان معماری و رشتههای مهندسی و تاسیسات و ... و حتی علاقمندان جوانی که در پی شناخت تاریخ ایران زمین و به ویژه تاریخ تهران هستند را پاسخ دهد.
اگر آجر به کار رفته از آجرهای فشاری سنتی که هماهنگی نزدیکتری با بنا دارد استفاده میشد ارتباط بهتری از آجرهای ماشینی فعلی با هدف طراح بر قرار میساخت. به هر روی این نقد چیزی از ارزش فرهنگی – تاریخی عمل انجام شده که باید در بسیاری از ابنیه تهران مورد لحاظ قرار گیرد کم نمیکند و اجر اخروی بانیان آن نیز محفوظ خواهد ماند.
تاریخچه این یخچال:
با توجه به موقعیت این مکان که در جنوبیترین نقطه پایتخت ناصری قرار گرفته بود باید دانست این مکان را در نقشههای دارالخلافه پیش از نقشه نجمالدوله نمیتوان دید (زیرا نقشههای قبلی تا خیابان مولوی فعلی که ضلع جنوبی حصار صفوی بوده است را نشان میدهند) بلکه نخستین نقشهای از تهران قدیم که موقعیت این محل به نمایش گذاشته باشد همان نقشه نجمالدوله است. در این نقشه به محض ورود به شهر از دروازه خانیآباد (یکی از سیزده دروازه بیرونی تهران ناصری) در ضلع غربی خیابان دروازه خانیآباد (خیابان تختی فعلی) زمین وسیع متعلق به وزیر قرار داشت. کمی که از دروازه به سمت شمال راه پیموده میشد باغی در سمت چپ راه بود که در دل این زمین وسیع محاط شده بود این باغ به میرزا جعفرخان و حاجی محمد تقی خان نایب کشیک آقاسیباشی تعلق داشت.
از سرگذشت این باغ خبری نداریم و نمیدانیم چه شده تا در آن بعدها یخچال احداث گردیده است. آیا ورثه مالکین اولیه و یا مالک بعدی باغ آنجا را به صورت یخچال درآورده است؟
ما گمان میکنیم یخچال امروزی (پارک گل محمدی) همان باغ میرزا جعفرخان است، به ویژه آن که در آن درختانی کهنسال است که نشان از باغ بودن آن دارد. سندی از این یخچال در دست نیست تا زمان احداث آن را بدانیم ولی قطع به یقین این اتفاق در سالهای اواخر عصر قجر بعد از دوره ناصری رخ داده است. هر چه هست تغییر این کاربری روشن است چون؛ در توسعه تهران در دورههای بعد مناطق شمالی مرغوب تشخیص داده و عمارات و باغهای مسکونی رجال بدان سمت کشیده شد. بنابراین باغ - عمارتهای جنوبی تهران منطق وجودی خود را از دست داد و با تغییر کاربری به یخچال و یا مکانهای دیگر تولیدی تبدیل یافت.
در پایان باید خاطر نشان کرد همان قدر که باقیماندن موجزه آسای این بنا از هجوم ساخت و ساز و عمل ارزشمند حفاظت آن جای خوشوقتی دارد. از حذف نام یخچال از کوچههای روبروی این بنا توسط شهرداری هم باید انتقاد جدی کرد زیرا هر نامی از گذشتههای دور و نزدیک حکایتهایی را با خود دارد و بخشی از هویت شهر به شمار میرود. بعدها که این محدوده رنگ سکونت به خود گرفت کوچه روبروی این یخچال با نام «یخچال» خوانده شد. امروز این کوچه قائم نامگذاری شده است.