پل طاقی است روی رودخانه، دره، یا هر نوع گذرگاه که آمد و شد را ممکن سازد. واژه پل که در پهلوی به صورت (Puh) آمده، در زبان فارسی به صورت پول نیز به کار رفته است. مانند سرپولک به لهجه تهران قدیم.
هزاران سال است ایرانیان هنر پل سازی را آموختهاند. کهنترین پل قوسی ایرانیان که تا کنون شناخته شده مربوط به عصر اورارتوها در قرن هشتم پیش از میلاد حضرت مسیح است که از سنگهای بزرگی بر رود ارس ساخته شده است. از دوره هخامنشی و ساسانی و دورههای پس از اسلام نیز پلهای قوسی فراوانی در جایجای ایران برجاست. پلهای جوان تری نظیر سی و سه پل، پل خواجو و پل کرخه با بیش از 400 سال قدمت که شهره خاص و عام است. گواه این دیرینگی است.
پل استراتژیک ورسک شاهکاری مهندسی - معماری و افتخاری ملی است که در جهان نیز نامی معتبر دارد. مرتفعترین پل راه آهن به شماره ۱۵۳۴ در فهرست آثار ملی ایران ثبت شده است. این پل نمادی از تلاش و کوشش خارقالعاده انسان در آفرینش بنایی بدیل است و نشانی از پیروزی فناوری و دانش راه و ساختمان بر طبیعت خشن کوهستان است. این پل را مهندس والتر اینگر اتریشی (آرامگاه والتر اینگر در نزدیکی پل ورسک قرار دارد.) از شرکت مهندسی دانمارکی Kampsax با تضمین ۷۰ ساله آنرا در ورسک عباسآباد در جاده فیروزکوه (قریه ورسک بدان زمان 20 خانوار جمعیت داشت) طراحی کرد و به کمک کارگران بومی و مهندسان و همت مجلسیان و نظارت و پیگیری رضاشاه ساخت. این پل شمال و جنوب راه آهن سراسری را به هم مرتبط میسازد.
حیرتآور است که این پل عظیم با ابزارآلات بسیار ساده مانند دینامیت و دریل دستی و بدون هیچ سازه فلزی، از ملات سیمان و شن شسته شده و آجر بنا شد. در حقیقت ساختمان پل آرماتور ندارد و تنها از ملات غیر مسلح ساخته شد. پل ورسک با ۶۶ متر دهانه قوسی، ۱۱۰متر ارتفاع از ته دره، طول کلی 73/2 متر (۸۶) و حجم ۴۵۰۰ مترمکعب، دو میلیون و ششصد هزار تومان هزینه داشت. پل ورسک و سه خط طلایی که هر بینندهای را با شگفتی محو تماشای خود میکند.
رضاشاه خود بر ساختش نظارت داشت و با سفر به سوادکوه زادگاهش آنرا افتتاح کرد. مهندس اینگر برای اطمینانبخشی از استحکام بنا هنگام عبور نخستین قطار از روی پل زیر آن ایستاد. رضاشاه کلنگ ساختمان راه آهن سراسری را در23 مهرماه 1306 در تهران محل فعلی ایستگاه تهران بر زمین زد و ساخت راه آهن از سه نقطه در جنوب، مرکز و شمال آغاز شد و در شهریور 1316 خاتمه یافت و سوم شهریورماه 1317 با تشریفاتی خاص رسما افتتاح و بهرهبرداری شد.
در سال ۱۹۴۳ میلادی هیتلر از رضاخان خواست تا پلهای مسیر راه آهن از جمله پل ورسک را منهدم کند که در رسیدن نیروی کمکی و تدارکات متفقین به شوروی تاخیر افتد تا آلمان فرصت کافی برای نابودی استالینگراد را بیابد. هیتلر قول داد بعد از پیروزی آنها را دوباره خواهد ساخت. رضاشاه پاسخ داد با اعلام بیطرفی هیچ کشوری حق ورود به خاک ایران (متفین براحتی ایران را اشغال کردند) را در زمان جنگ ندارد و از این کار خود داری کرد.
این پل افزون بر کارکرد عملیاتیاش در شمار جاذبههای گردشگری است که جهانگردان خارجی نیز به دیدنش رغبت دارند. زیرا عظمت و بزرگی این پل و اراده آهنین طراح و سازندگان آن را هر بینندهای میستاید.
هر جا که ارادهای توانا ظهور یابد، شگفتیای افسانهوار پدید آید که اهل نظر را مجذوب عظمت و اهمیت خود کند و آحاد بشر را فایدهای بسیار رساند.
مهم این نیست که ساخت این پل را هنر کارگران بومی یا والتر اینگر اتریشی یا رضاشاه یا نمایندگان مجلس و یا همه آنها بدانیم. مهم این است که وقتی کاری خوب انجام شد، همه بدان میبالند و افتخار میکنند و آن را از آن خود میشمارند به عکس زمانی عملی نتیجهای بد آرد. داستان کی بود کی بود من نبودم براه میافتد و همگان از آن میگریزند. باید از گذشتگان بیاموزیم و کاری کنیم و چیزی بسازیم که همه از آن بهره برند و فیض یابند آن کنیم که مصلحت مردم است و منافع ملی مان در آن است فرزند هنر باشیم نه فرزند پدر تا بدان زنده کنیم نام پدر. زیرا اعمال نیک و بدمان برای قضاوت در تاریخ ثبت خواهد شد.
منابع:
- فرهنگ معین.
- پایگاه خبری راه آهن جمهوری اسلامی ایران.
- روزنامه آفتاب یزد، ش 2565.
- همشهری آنلاین نوشته محمد ملاحسینی.