این مصراع که عنوان این مطلب را تشکیل داده، از بیت مکرر ترجیعبندی است، که در دوره استبداد صغیر (سلطنت محمدعلی شاه) شیخالرئیس، شاهزاده قاجاری در هجو حسین پاشاخان امیر بهادر جنگ، سرود، که پس از مدت کوتاهی ورد زبان تهرانیان در کوچه و بازار شد. امیر بهادر از همراهان مظفرالدین میرزا بود، که از تبریز به تهران آمد و در حکومت مظفرالدین شاه و محمدعلی شاه از قدرت زیادی برخوردار شد و از این قدرت ثروت فراوانی گرد آورد. او در محدوده پل امیر بهادر تهران، خانه بزرگی داشت، که بعدها به سازمان میراث فرهنگی سپرده شد. محدوده این پل که از محلههای معروف و قدیمی تهران به شمار میرود، نام خود را از او برگرفته است. درباره این پل و امیر بهادر، در مطالب پیشتر شرحی آوردیم.
بازگردیم به موضوع اصلی و ترجیعبند معروف شیخالرییس، که در روزنامه خاطرات عینالسلطنه آمده است:
من سپه سالار جنگم یل للی / فارغ از ناموس و ننگم یل للی
روز دعوا چون پلنگم یل للی / کرده قلیان سینه تنگم یل للی
چای روسی بیر بیوک فنجان گتیر / آی ممد جعفر تزول قلیان گتیر
گر بیندازم به روی خود نقاب / گر نمایم پای خود را در رکاب
میکنم مجموع عالم را خراب / میکشم قلیان دمی بیاضطراب
چای روسی بیر بیوک فنجان گتیر / آی ممد جعفر تزول قلیان گیتر
گاه اردو تا صفاهان میکشم / گاه لشکر سوی گیلان میکشم
بیرق اندر کل کرمان میکشم / حالیا از غصه قلیان میکشم
چای روسی بیر بیوک فنجان گیتر / آی ممد جعفر تزول قلیان گتیر
میکَنم من کله صمصام را / مینمایم صید خود ضرغام را
میکُشم ستار نیکو نام را / ای پسر از دوغ پر کن جام را
چای روسی بیر بیوک فنجان گتیر / آی ممد جعفر تزول قلیان گتیر
مایلم مایل به قیماق و کره / طالبم طالب به بریان و تره
عاشقم عاشق به دوغ و افشره / میکنم کار وطن را یک سره
چای روسی بیر بیوک فنجان گتیر / آی ممد جعفر تزول قلیان گتیر
پادشاها من سنه قربان اولوم / من نیه تهرانده سرگردان اولوم
اذن ور تا وارد میدان اولوم / قویمه دعوا ده که بی قلیان اولوم
چای روسی بیر بیوک فنجان گتیر / آی ممد جعفر تزول قلیان گتیر
کربلا رفتن به اصرار من است / ظاهرا ً یک من دعا بار من است
باطنا ً قتل حجج کار من است / در سفر قلیان نگهدار من است
چای روسی بیر بیوک فنجان گتیر / آی ممد جعفر تزول قلیان گتیر
تامنم مجلس نگردد منعقد / تا منم سلطان نگردد متحد
میکنم در قتل ملت جد و جهد / مستبدم مستبدم مستبد
چای روسی بیر بیوک فنجان گتیر / آی ممد جعفر تزول قلیان گتیر
در سخن از قدرتنمایی امیر بهادر و زورگویی وی، در مقابل آزادیخواهان در آن دوره، معروف است، روزی در جواب این که چه کسی رییس مجلس جدید خواهد شد؟ با خنده به شمشیرش اشاره میکند و میگوید:
«رئیس مجلس آینده این است.»
البته دوران قدرت او دولت مستعجل بود و سرانجام در سال 1327 قمری پس از پیروزی مشروطهخواهان و خلع محمدعلی شاه، همراه او به سفارت روسیه پناهنده شد و سپس در معیت وی از ایران خارج گشت، ولی بعد از اعلام عفو عمومی، به ایران بازگشت تا این که به سال 1336 قمری در ایران در گذشت.
امیر بهادر، از اهالی قراباغ و ترکزبان بود و ممد جعفر هم قهوهچی معروف اوست.