تا قبل از حمله سهمگین مغولان و ویرانی شهر آباد ری (این حادثه ویرانگر ری عظیم را طی یکی دو سده تا سطح دهی کوچک و کم اهمیت تنزل داد) ، تهران دهی خرد با انبوهی از درختان میوه و چنار و داغداغان و ... (درختانی که آموخته عرصه آبادیهای قصراناند جز درختان مثمر، چنار، سرو کوهی، داغداغان، زبان گنجشک است که در تهران قدیم هم وجود داشت) بود. چنار از دیگر درختان با آب و هوای تهران و اقلیم این سرزمین بیشتر خو کرده است. چنارهای معروف عباسی، عباسعلی، امامزاده یحیی، امامزاده ابراهیم و ... شاهد این مدعی ست، که در مطلب «تهران و چنارهایش» بدانها اشاره رفته است.
یکی از چنارهای نامدار تهران قدیم چنار امامزاده سید ولی بود. ساخت بنای امامزادهها در تهران به دوران قبل از صفویه میرسد و عمر بسیاری از چنارهای مشهور تهران هم به همان عصر تعلق داشت و دارد. عصری که تهران هنوز روستایی کوچک بود، و تهرانیان در خاک مناسب آن با آب فراوان، میوههای پر آوازهای چون انار تهران و ... را بار میآوردند و به نقاط دیگر صادر میکردند. در آن روزگار هسته مرکزی تهران اطراف محله سرپولک (جایی مشترک در سه محله چال میدان و عودلاجان و بازار) بود و امامزاده سید ولی (مانند دیگر امامزادههای تهران گورستانی) در حاشیه این روستا قرار داشت.
درختان میوه عمری کوتاه دارند و چون ریشه آنها هم کوتاه است تاب کم آبی و بیتوجهی را ندارند و زود خشک میشوند و از دست میروند ولی درختان نظیر چنار که ریشههای قوی دارند برای دست یابی به آب دل خاک را میشکافند و در عمق و سطحی وسیع پنجه میگشایند و در مقابل ناملایمات اقلیمی تحملی بسیار دارند و از این روست که جمعی از آنها را از پس قرنها هنوز سرزنده و شاداب در این خطه میتوان دیدشان.
با توسعه تهران رفتهرفته اطراف هسته مرکزی از جمله غرب محله بازار و امامزاده سید ولی هم داخل فضای مسکونی قرار گرفت و سپس به فضای تجاری و بازار تغییر یافت، و درختان آن از میان رفت.
اما چناری از انبوه آن درختان در حریم این امامزاده از هجوم ناسپاسی و بیمهری مردمان پناه گرفت. این چنار تا سده معاصر نیز رنج دوران را بر خود هموار کرد و پایدار ماند. اما عاقبت حریف اشرف مخلوقات نشد، و تن خسته از ستم دوران را به تبر این نامهربانان سپرد و از میان رفت. میگویند وقتی با آلت برنده تیزی پوست آن را میشکافتند شیرابهای قرمز رنگ از آن بیرون میزد، از این روی آن درخت را «چنار خونبار» میگفتند. نام «محله پاچنار» هم در این محل یادگار و منسوب بدان درخت است.
در پایان اشاره به این موضوع بجاست که افزون بر تهران مناطق دیگری در جغرافیای کشورمان وجود دارد که نام «پاچنار» را یدک میکشند:
- محلهای در شهر اصفهان
- محلهای در شهر نیمور
- دژی در محله اسفنجان شهر سمنان
- نام یکی از چشمههای آب گرم کرمان
- نام معدنی در منطقه جیرنده استان قزوین
- نام میدان مرکزی شهر ورامین در استان تهران
- دهی در ۳ کیلومتری لوشان در گیلان
- و نیز چنار خونبار قزوین - درخت چنار مشهوری در روستای زرآباد الموت قزوین است. اهالی روستای زرآباد اعتقاد دارند که از این درخت هر ساله در زمان اذان صبح روز عاشورا خون، و یا مایع سرخی شبیه خون و خونابه تراوش میکند.
این چنار در زیارتگاه امامزاده اصغر زرآباد قرار دارد. هر سال مردم بسیاری در روز عاشورا از دور و نزدیک به امامزاده اصغر میروند تا هم عزاداری کنند، هم شاهد تراوش خون از این درخت باشند.
درروستای «زرآباد» از توابع بخش «رودبار الموت»، درخت چنار کهنسالی وجود دارد که به گفته آقای حسینی متولی امامزاده علیاصغر تنه اصلی بیش از 4000 سال عمر دارد، به اعتقاد و شهادت اهالی محل، هر ساله هنگام اذان صبح روز عاشورا، از ساقههای آن مایع قرمز رنگی مانند خون، تراوش میکند. به همین خاطر هر سال، افراد بسیاری از مناطق دور و نزدیک به این محل میآیند و زیر درخت خونبار میروند تا هم به عزاداری بپردازند و هم شاهد تراوش خون از آن باشند ...»