شنبه, 14 مهر 1403

ژنرال تره زل

اشتراک‌گذاری این مطلب: WhatsappTelegram
ژنرال تره زل

کودکی در سال 1780 میلادی در کوچه سنت اونوره پاریس بدنیا آمد، که بعد‌ها با اینکه قد کوتاهش مانع از ورود او به نظام می‌شد اما با سماجت سرانجام خود را در قشون فرانسه وارد کرد و توانست طی سال‌ها به کشورش خدمت شایانی کند. تره زل ژنرال ارتش فرانسه که پنجاه سال در امر سیاست و نظام فرانسه حضور داشت، آن کودک پاریسی است. از آنجایی که بعد‌ها گذر این افسر همراه با هیئت فرانسوی ژنرال گاردان به کشور ما ایران هم افتاد و به نحوی با تاریخ این مردمان پیوند یافت، در نظر است تا در کوتاه سخنی شرحی از احوال او و ارتباط وی با تاریخ ایران برآوریم.

نکته‌ای را که باید در خاطر داشت اینکه تره زل سفرنامه و دفتر خاطرات مستقلی بقلم خود ندارد، بلکه صندوق یادداشت‌های او بعد از مرگ در صدمین سال تولدش بدست یکی از نوادگانش می‌افتد و بخشی از آن یادداشت‌ها به صورتی که امروز ترجمه آن توسط مرحوم اقبال آشتیانی به انجام رسانده در اختیار ماست چاپ می‌گردد همه اطلاعات ما از این اوراق است.

اصل و نسب

آلفونس تره زل در پنجم ژانویه 1780 میلادی / 28 ذی‌الحجه 1193 قمری در کوچه سنت اونوره (Rue St. Honore) شهر پاریس چشم به جهان گشود. پدرش آگوست تره زل تاجر بود، مادرش ویکتوار پاپن (Victoir Papin) نام داشت. خاندان او اهل ولایت «اواز» (Oise) و از نسب «ژان هاشت» (Jeane Hachette) معروف‌اند.

آلفونس چهار برادر و یک خواهر داشت. برادر بزرگش از اعضای هیئت نقشه برداری نظامی بود.

کودکی و جوانی

آلفونس از سال 1795 تا 1798 در محله پاله بوربن به عنوان مستمع آزاد در کلاس‌های درس مدرسه فواید عامه یا پلی‌تکنیک (Polytechnique) حضور یافت. شاگردان این مدرسه به اخذ درجه مهندسی جغرافیا نایل می‌شدند. گو اینکه برادر ارشد آلفونس خیلی زود یعنی در سال 1802چشم از جهان فرو بست اما مشوق ورود وی به نظام همو بود.

آلفونس در سال 1801 میلادی دو تصمیم مهم زندگی‌اش را به اجرا در آورد، ازدواج کرد و هم در نظام وارد شد. در تصمیم نخست با فقر مقابله داشت و در دومی کوتاهی قد (قد او 155 سانتیمتر بود) مانع جدی بحساب می‌آمد. سماجت جدی آلفونس وی را در هر دو جنگ به پیروزی رساند.

تره زل در سال 1803 میلادی / 1218 قمری زوجه‌اش را از دست داد و از این غم بزرگ، بسیار رنج برد و درد کشید و از این باب تن به سفر داد تا از اندوه و غم انباشته در دل بکاهد. همین امر موجب شد تا دخترش را به خواهر خود فلی سیته (Feliecite) بسپارد و راه کوچ از شهری به شهری دیگر در پیش گیرد.

ورود به نظام

تره زل در اول زمستان 1801 میلادی در قورخانه وزارت جنگ وارد شد. به تشویق سرتیب مورو و با کمک گیومینو که بعد‌ها از فرماندهان نامی گردید به فراهم آوردن وسایل تهیه نقشه ولایت سوآب دست زد و رفته‌رفته در زمینه عملیات نقشه برداری نظام که در آن سال‌ها بسیار مورد توجه ناپلئون کشور گشا بود، صاحب نظر گشت و این دانش او موجب اعزام وی به کشورهای مختلفی برای انجام ماموریت‌های نظامی گردید.

دوران خدمت

آلفونس در سال 1801 با پشت سر گذاشتن موانعی، وارد نظام شد. وی با دانش مهندسی جغرافیا در رسته نقشه کشی در ارتش فرانسه بکار مشغول گردید. در سال1804 به فرمان ناپلئون عملیات نقشه برداری ولایت هانوور را به عهده گرفت. تره زل در سال 1805 فرصتی یافت تا به مخازن و اسناد و کتابخانه‌های شهرهای فلاندر دست یابد و به دانش خود بیافزاید و بعد با آشنایی با کتابدار کتابخانه شهر بروژ بر افزایش هر چه بیشتر دانش و آگاهی خود بکوشد.

تره زل در سال 1807 جز ارکان حرب ناپلئون درآمد و از این تاریخ به بعد در این لشکر و آن لشکر به سر برد و به نقشه‌برداری پرداخت.

ژنرال گاردان بفرمان ناپلئون در جهت پیگیری مفاد معاهده فین‌کن‌اشتاین مامور گردید تا با عزیمت به ایران مناسبات فرانسه را با این کشور تقویت بخشد تا هم از کمک ایران برای مقابله با روسیه بهره برد و هم راه را برای دسترسی کشورش به هندوستان تسهیل نماید. بدین منظور گاردان سفیر امپراتور فرانسه به دربار فتحعلی شاه هیئتی بزرگ متشکل از افراد خبره در رشته‌های مختلف علوم نظامی آراست. تره زل هم از منتخبین این سفیر بود. وی به رتبه مهندسی جغرافیا و منشی سفارت این هیئت بر گزیده شد و بدین ترتیب ارتقاء مقام یافت. همین ماموریت است که او را با تاریخ ایران مربوط ساخت و ما را بر آن داشت تا این سطور را قلمی نماییم.

گاردان با هیئت فراهم آمده در معیت تره زل در تاریخ 24 اوت 1807 میلادی / 17 جمادی‌الثانی 1222 قمری به قسطنطنیه رسید. این هیئت در اسلامبول تکمیل گردید، تا به جانب ایران بشتابد. تره زل در این ماموریت به تهیه آلات و ابزار و کتب و نقشه‌ها و لوازم مورد نیاز هیئت نظامی همت گماشت که با دانش و آگاهی خود از عهده کار خوب بر آمد.

وی زود‌تر از دیگران مامور شد تا با لباس مبدل به بغداد و از آنجا به ساحل خلیج فارس و سپس از آن طریق خود را به تهران برساند.

تره زل قصد داشت راه‌های این سوی جهان را شناسایی کند. وی در این راه عذاب فراوانی کشید و بعد از نه ماه تحقیقات در باب راه‌های کاروانی هرات و قندهار و سواحل سند به تهران رسید. در این شهر باز با ماموریت جدید گاردان مبنی بر شناسایی و تهیه نقشه عازم ولایات گیلان و مازندران گردید.

تحقیقاتی را که تره زل جوان در این ماموریت انجام داد بقدری کامل است که مشکل می‌توان باور کرد که چگونه مهندسی جوان تا این اندازه علاوه بر معلومات جغرافیایی و نقشه برداری و راه‌شناسی و احصاییه و نکات نظامی اطلاعات نجومی و سیاسی و تجاری و مالی نیز بدست داده باشد که تحصیل بعضی از آنها به نهایت درجه اشکال داشته و توام با موانعی بوده و از تمام مراتب گذشته نقشه‌هایی را که مسافرین قبل از او برداشته بودند تصحیح نموده و محلهای آنها را با اماکن تطبیق کرده است.

تره زل گزارش 300 صفحه‌ای از سفر هشت ماهه تحقیقاتی‌اش تهیه کرد و اخباری از سواحل خلیج فارس گرد آورد و آنها را برای ناپلئون که مورد علاقه وافر او بود، فرستاد. این اسناد که خط سیرهای مشروح تره زل و بعضی دیگر از اعضای هیئت مامورین مانند؛ ترویلیه و فابویه و دوپره و لامی و برنار و بیانخی دادا را نیز متضمن بود در باب جغرافیا و شناختن اراضی ایران از بهترین منابع است.

باید به این نکته اشاره کرد که سوای مقوله جهان‌گشایی ناپلئون و خونریزی‌های سپاه فرانسه در آن سالها اگر این سردار فرانسوی قصد تسلط بر جهان را در سر می‌پروراند مردانی چون تره زل در جای‌جای سپاه خود داشت که با عشق مفرط به کشورش و ایمان بکار خود، ماموریت محوله را به انجام می‌رساندند. در یادداشتهای تره زل آمده بارها راهزنان به کاروان او حمله می‌بردند و اموال آنها را غارت می‌کردند و یا در نامه‌ای به دوستی می‌نویسد؛ «... با وجود این که بدون استراحت شب و روز راه رفته بودیم مجبور بودیم همینکه اسب بدست می‌آوردیم حرکت کنیم بعد از چند روز پاهایم پر از میخچه و بدنم سراسر از جوش‌های درد ناک پوشیده شد تمام این زخمها با چهار نعل رفتن معالجه شد وقتی که به بغداد رسیدم با اینکه لاغر شده بودم حالت مزاجیم بد نبود ....»

و یا در نامه‌ای که از تهران به خواهرش نوشته می‌خوانیم «... اگر در این سنی که من هستم در پی راحت بروم و نسبت به امپراتور عظیم‌الشان خود به انجام خدمتی موفق نیایم حقیقتا از شرمساری نخواهم توانست سر خود را بلند کنم ...»

متاسفانه در آن سال‌ها این صفات بر گزیده و ایمان به کار نه تنها در پادشاه و درباریان ایران وجود نداشت بلکه در سربازان و دیگر ارکان قشون ایران حس وطن‌خواهی و عشق به ملت کمتر دیده می‌شد همان انگیزه‌ای که موجب پاره‌پاره شدن کشور در آن سال‌ها گردید.

در 1808 میلادی / 1223 قمری تره زل دوباره برای جمع آوری اطلاعات و مشاهده راه‌های اطراف تهران و اردوگاه‌های کمال‌آباد و صایین قلعه و سلطانیه به همراه هیئت مامورین که با فتحعلی شاه بودند از تهران حرکت کرد.

در این گیرودار تره زل با قطب نما نقشه خرابه‌های ری را که در نیم فرسخی جنوب و جنوب شرقی تهران است بر داشت.

تره زل افزون بر اطلاعات راه‌ها و آگاهی‌های جغرافیایی از اوضاع دربار و شاه و عباس میرزا نایب‌السلطنه و نیز قشون و ... در یادداشت‌های او می‌توان یافت.

تره زل در انجام ماموریت به شرق در مجموع 12000 کیلومتر راه (با در نظر گرفتن مشکلات حمل و نقل و خطرات سفر بدان روزگار اهمیت کار تره زل بیشتر هویدا می‌شود.) پیموده و مورد بررسی کرده است. وی مدتی آجودان سرتیب گیومینو از افسران مشهور فرانسه بود. وی یکی از دو چشمش را در جنگ از دست داد و با یک چشم باز به خدمت در ارتش ادامه داد.

بیشتر بخوانید: