اواخر سده سیزده سلسله قاجار به دوران فترت و پیری رسیده بود و آخرین شاه جوان بیانگیزه و بزدل قجر هم طراوت و نشاط لازم را برای اداره کشور نداشت. خزانه دولت تهی بود و حکومت ضعیف. مردم بیرمق بودند و دولتمردان وابسته به بیگانه از هر تلاشی نا امید. قامت رعیت بیپناه زیر بار ظلم ارباب خمیده بود و چشم وطندوستان از عاقبت کار ترسیده.
بعد از جدا شدن بخشهای مهمی از مام وطن آنچه باقی مانده بود نیز در شرف تقسیم و ایران محتضر در لبه پرتگاه و انحطاط.
یکی از عوامل مهم در پیدایی این وضع اسفناک و بروز ناامیدی در میان کارگزاران دولت و ملت ایران، دخالت دو دولت روسیه و انگلیس بود، که در تمامی امور کشور ریشه دوانیده بودند و خود را محق و صاحب مملکت میدانستند و در این هنگام جسورانه پنهان و آشکار در تصمیمات شاه و دولت دست مییازیدند و با اقدامات پشت پرده و گاهی عیان، عزل و نصبها میکردند.
در پایان جنگ جهانی اول روسیه در گیر و دار انقلاب داخلی گرفتار شد و میدان را برای رقیب فریبکارش خالی کرد. رقیب محیل هم فرصت را غنیمت شمرد و به انحای مختلف و به اتکای نظریه پردازیهای متفاوت سیاستمدارانش جهت نیل به مقصود، دست به هر ابتکاری میزد. انگلیس در این هنگام میخواست کاری کند تا یکهتازیاش در عرصه ایران عاری از عرضاندام رقیب پراشتها، پایدار بماند. یکی از تمهیداتی که سیاستمداران انگلیسی در آن سالها اندیشیدند، تا حکومت دستنشانده خود را مستقل از دخالت روسیه سرکار آورند، تشکیل گروهی غیرعلنی بر این پایه اعتقادی بود. گروهی که بعدها به «کمیته آهن» و بعد «کمیته زرگنده» و یا «فولاد» شهرت یافت.
شرح وظیفه این کمیته به طور شاخص فراهم کردن شرایط و پیدا نمودن اشخاص مناسب برای برقراری دولت مقتدر مرکزی بود.
در سال 1296 خورشیدی «کمیته آهن» در اصفهان تشکیل شد. این کمیته دو سال بعد به تهران انتقال یافت و فعالانهتر جهت نیل به مقصود بکار خود ادامه داد. ریاست آن به عهده سیدضیاءالدین طباطبائی بود و اعضای مؤثر آن در تهران، کاظم خان سیاح، مسعود خان کیهان (سرهنگ)، نصرتالدوله فیروز، ایپکیان ارمنی، آبکار ارمنی، ماژور اسفندیار خان، عدلالملک دادگر، سلطان محمدخان عامری، میرموسی خان، میرزا کریمخان رشتی (گیلانی)، معزالدوله، غفارخان سالار منصور قزوینی، سلطان اسکندر خان، منصورالسلطنه، سلطان اسکندرخان، مودبالدوله نفیسی، سیدمحمد تدین، میرزا محمودخان مدیرالملک محمود جم، دکتر منوچهرخان سپانلو طبیب ژاندارمری (شوهرخواهر کلنل کاظم سیاح)، میرزا موسی خان رئیس خالصجات، سرهنگ مسعود کیهان. جمعی هم از تهران میآیند و میروند مانند ملکالشعراء بهار خراسانی، میرزا کریم خان رشتی، دکتر مؤدبالدوله، سید محمد تدین، ایپکیان ارمنی، وستداهل سوئدی و ... بودند.
ژنرال سر ادموند آیرونساید، کلنل هنری اسما یس و سر والتر اسمارت نیز در این کمیته عضو بودهاند.
یحیی دولتآبادی، کمیته زرگنده - را قوه ایرانی سیاسی برای اجرای کودتای میداند و محمودخان مدیرالملک، سرهنگ مسعود کیهان، منوچهرخان طبیب و میرزا کریم خان رشتی را از اعضای آن معرفی میکند و معتقد است:
«... کمیته زرگنده مرکز سیاست انگلیس است در تهران در قسمتی که باید به دست ایرانیان انجام بگیرد.»
سید ضیاءالدین پس از گرفتن حکم نخستوزیری از احمد شاه در دهم اسفند کابینه خود را معرفی کرد. هفت نفر از اعضای ده نفره کابینه سید ضیاء را چنانکه در بلا اشاره شد، اعضای کمیته آهن تشکیل میدادند. این هفت نفر عبارت بودند از:
منصورالسلطنه کفیل عدلیه، عدل الملک (مصطفی عدل) وزیر عدلیه، محمود جم و معززالدوله وزیر خارجه، مؤدبالدوله وزیر صحیه و امور خیریه، احمد عامری معاون نخست وزیر و مسعودخان کیهان وزیر جنگ (بزودی وی کنار رفت و رضاخان جانشین وی در وزارت جنگ گردید.) . حتی مناصب مهمی چون حکومت نظامی تهران و ریاست بلدیه را نیز به دیگر اعضای این کمیته یعنی کلنل کاظم خان سیاح و ایپکیان ارمنی واگذار کرد.
درباره وجه تسمیه این کمیته:
دو نظر درباره سبب تغییر نامگذاری این کمیته به «زرگنده» گفتهاند:
- چون جلسات در خانه سید ضیاء در زرگنده تشکیل میشده است به این نام خواندهاند.
- چون جلسات در باغ سفارت انگلیس در جوار قلهک و زرگنده تشکیل میشده است نامیدهاند.
از آنجاییکه سید در آن زمان در تهران بود و بعد از بازگشت از اروپا هم به ملک خود در سعادتآباد رفت، بنظر میرسد، نام زرگنده را این کمیته از سفارت انگلیس یدک میکشد.
درباره موسس کمیته آهن:
نقل قولی در اینباره «نرمان» سفیر دولت انگلیس در ایران را موسس این کمیته میداند، در صورتیکه نظری دیگر میگوید؛ کلنل هیگ انگلیسی کمیته آهن را به منظور سازماندهی عناصر پیرو سیاست انگلستان تأسیس کرد.
شرحی از «کمیته آهن» نوشته موسی حقانی:
یکی از تشکلهای مخفی که نقش مؤثری در انجام موفق کودتای 1299 داشت کمیته آهن بود.. با جدی شدن طرح کودتای 1299، شعبه اصلی این کمیته در اصفهان بود.
... کمیته مزبور ابتدا توسط کلنل هیگ انگلیسی در اصفهان تاسیس شد. همکار ایرانی او حسین کی استوان بود. با توجه به نفوذ فوقالعاده انگلستان در ایران و نقش آنها در عزل و نصب مقامات، کمیته آهن خیلی زود توانست تعداد زیادی از افراد جویای نام و مقام را به عضویت خود درآورد. اندکی بعد از تاسیس کمیته، یحیی دولتآبادی از سران متنفذ بابیه به کمیته مزبور پیوست و مسوولیت تاسیس شعبه تهران به او محول شد. به دلایل نامعلومی نام دولتآبادی حذف و شعبه تهرانِ کمیته، موسوم به کمیته زرگنده، توسط سید ضیاءالدین طباطبایی، نصرتالدوله فیروز و چند تن دیگر تاسیس شد. کمیته زرگنده یا آهن، با دو هدف عمده آغاز به کار کرد:
- نابودی جنبش جنگل
- نفوذ در دولت و قوای نظامی برای به دست گرفتن اداره کشور.
ارتباط نزدیک سران کمیته با مقامات سفارت انگلیس نظیر مستر هاوارد و اسمایس، حاکی از هماهنگی کامل آنها در اجرای نقشههای منتهی به کودتای 1299 است. یحیی دولتآبادی در این خصوص مینویسد:
«در تهران سفارت انگلیس و کارکنان ایرانی آنها که کمیته زرگنده در راس ایشان واقع شده است، انتظار کودتا را دارند و در قزوین اسمایس انگلیسی میداند [آگاه است].» / حیات یحیی، ج 4، ص 224.
نفوذ اعضای کمیته در دولت، قوای نظامی و انتظامی، ادارات و مجامع و گروههای سیاسی، حکایت از گستردگی اقدمات و فعالیتهای آنها دارد. صعود فتحالله خان اکبر بر مسند رئیسالوزرایی در آستانه کودتا و تشکیل دولت محلل از برنامههای کمیته بود و فتحالله خان اکبر، خود از اعضای کمیته بهشمار میآمد / حیات یحیی، ج4.
عزل استاروسلسکی از فرماندهی قوای قزاق و جایگزینی رضاخان به جای او نیز از اقدامات کمیته بود که با موفقیت به انجام رسید.
در آستانه ورود قوای قزاق به تهران وستداهل (رئیس سوئدی نظمیه) که خود از اعضای کمیته آهن بود، نیروهای دفاعی تهران را تشویق کرد تا در مقابل کودتاچیان مقاومت نکنند. / حیات یحیی، ج4، ص 288.
کاظمخان سیاح و مسعودخان کیهان از دیگر اعضای کمیته زرگنده بودند و با نفوذی که در قوای ژاندارم داشتند، توانستند امکان هر نوع مقاومتی را در مقابل کودتاچیان میان نیروهای ژاندارم از بین ببرند. این دو که از افسران ژاندارمری بودند با همکاری اسمایس انگلیسی توانستند قوای قزاق را به نفع انگلیسیها تصفیه کنند و نیروهای مستقر در قزوین را برای کودتا آماده سازند. کاظمخان سیاح در روز سوم اسفند به عنوان فرمانده نظامی تهران وظیفه داشت رجال سیاسی - مذهبی را برای پیشگیری از وقوع هر نوع مخالفت و مقاومتی دستگیر کند. مسعودخان کیهان نیز به وزارت جنگ کابینه سیدضیاء رسید که البته دولتش مستعجل بود و زودتر از سیدضیاء از کار برکنار شد. کمیته مزبور که هیچ شکی در انتساب آن به انگلیسیها وجود ندارد، با برنامهای دقیق توانست زمینه را برای کودتا و به دست گرفتن زمام امور مهیا نماید. ایوانف مورخ روسی درخصوص کمیته آهن مینویسد:
«انگلیسها در تهران برای انجام کودتای دولتی فعالانه کوشش میکردند. به این منظور کمیتهای بسیار مخفی و به اصطلاح آهنین به ریاست سیدضیاءالدین طباطبایی که روابط نزدیکی با انگلیسیها داشت و روزنامه رعد را منتشر میساخت و با شرکت فیروزمیرزا نصرتالدوله تشکیل دادند. / میخائیل. س. ایوانف، تاریخ نوین ایران. ترجمه هوشنگ تیزابی و حسن قائمپناهی 1356، ص 43.
احسان طبری نیز به نقل از لنچوسکی (مولف امریکایی) مینویسد:
«سیدضیاءالدین، مدیر رعد، در تماس نزدیک با میسیون انگلیسی بود. کمیته آهن سازمان مناسبی بود که توانست بین سید ضیاءالدین و آن خونتای نظامی قزاق که از رضاخان سردارسپه حرفشنوی داشتند، پیوند ایجاد کند. / احسان طبری، اوضاع ایران در دوران معاصر، 1365، ص 47 - 48.
منطقه امن زرگنده که منزل سیدضیاء در آن قرار داشت و تحتالحمایه انگلیس بود، محیط مناسبی برای انعقاد جلسات اعضای کمیته ایجاد کرد. پارهای از جلسات نیز در ولیآباد منزل آبکار ارمنی برقرار میشد. ایپکیان ارمنی، آبکار ارمنی، ماژور اسفندیارخان، عدلالملک دادگر، سلطان محمد عامری، میرموسی خان، میرزا کریمخان رشتی، ماژور مسعودخان کیهان، کاظم خان سیاح، معززالدوله، غفارخان سالار منصور قزوینی، دکتر منوچهرخان، سلطان اسکندرخان، منصورالسلطنه، مودبالدوله نفیسی، سیدمحمد تدین، محمود جم از اعضای کمیته آهن بودند. محمدتقی بهار ملکالشعرأ هم گاهی در جلسات کمیته شرکت میکرد. / سیروس غنی، ایران برآمدن رضاشاه و بر افتادن قاجار، ص 75 و حسین مکی، همان ص 96 - 97.
یحیی دولتآبادی، سیدضیاءالدین مدیر روزنامه رعد و رفقای کمیتهای او - کمیته آهن و فولاد یا کمیته زرگنده - را قوه ایرانی سیاسی برای اجرای کودتای سید ضیاءالدین - رضاخان میداند / حیات یحیی. تهران، انتشارات عطار و فردوسی، 1362. ج 4، ص 227.
و محمودخان مدیرالملک، مسعودخان سرهنگ، منوچهرخان طبیب و میرزا کریم خان گیلانی را از اعضای آن معرفی میکند و معتقد است: «... کمیته زرگنده مرکز سیاست انگلیس است در تهران در قسمتی که باید به دست ایرانیان انجام بگیرد.» / همان، ص 151.
شبکه اردشیرجی از سال 1913 به وسیله میرزا کریم خان رشتی با رضاخان مرتبط شده بود و به نوعی تعلیمات سیاسی وی را برعهده داشت / ظهور و سقوط سلطنت پهلوی: جستارهایی از تاریخ معاصر ایران. تهران، انتشارات اطلاعات، 1370. ج 2، ص 148.
(نرمان، به وسیله حبیبالله رشیدیان قبل از کودتا با سیدضیاءالدین طباطبایی گفتوگو میکند. جلسات آن دو ادامه پیدا میکند و در دی ماه 1299 نیز جلسهای بین آندو با شرکت آیرونساید، دیکسن و کلنل اسمایس درخصوص کودتا منعقد میشود. نرمن به علت مخالفت با خواستههای کرزن، بعد از کودتا از سفارت انگلیس در ایران برکنار و به کشور خود فراخوانده میشود. حمایتهای نرمن از سیدضیاءالدین طباطبایی، بهقدری ناشیانه بود که پرده از روابط پنهانی او با رئیسالوزرای کودتا برمیداشت. او برای تحکیم موقعیت سیدضیاء به لرد کرزن پیغام میدهد که «القای قرارداد واجد معنایی نیست؛ چراکه سید ضیاء محتوای قرارداد را از طریق افسران و مستشاران مالی انگلستان به اجرا میگذارد و قزاقخانه را با افسران انگلیسی تجدید سازمان میدهد.» / سیروس غنی، ایران برآمدن رضاخان برافتادن قاجار، مترجم: حسن کامشاد، تهران: نیلوفر، 1377، ص 211.)