تفکر و اندیشهای جدید که از دوران عباس میرزا با طلایهداری میرزا بزرگ فراهانی در برخورد با تجدد و مدرنیته بخصوص در مواجهه با شکست غرورشکن و بیپاسخ ایران از روسیه در اذهان عموم ملت ایران پیدا شد، در اواخر سلطنت ناصرالدین شاه با تشکیل مجامع پنهانی در اینجا و آنجا رفتهرفته سیستم خود را باز یافت و با قتل شاه بغض فرو خورده ملت ترکید. بعد از این حادثه مهم در تاریخ ایران ابهت سلطنت رنگ باخت و سازمانها و تشکلهای مخالف حکومت روبهفزونی نهاد، سعی و تلاش کوشندگان راه آزادی به صدور فرمان مشروطیت ختم شد. در این راه بسیاری کوشیدند اما بعد از تهران در دو شهر رشت و تبریز بواسطه قرار داشتن در راه اروپا و روسیه به ایران مردم بیش از دیگر شهرها و زودتر از آنان قدم در این راه نهادند.
کمیته ستار چون صدها تشکل مردمی که در نهضت مشروطیت و دوران استبداد صغیر در ایران تشکیل شد، با حضور جمعی از کوشندگان راه آزادی و دموکراسی ایران در شهر رشت موجودیت یافت.
اعضای گیلانی و غیر گیلانی این کمیته برای بازگشت مشروطیت و مبارزه با قوای دولت محمدعلی شاه دست به اقداماتی موثر زدند. اقداماتی که در کنار دیگر تشکلات و انجمنها و سازمانها برای مشروطه تلاش کردند. انقلاب محرم ۱۳۲۷ قمری شهر رشت که به نوبت خود نقش موثری در فتح تهران و اعاده مشروطیت داشت، حاصل مساعی این کمیته بود.
اعضای شناخته شده این کمیته عبارت بودند از:
میرزاکریم خان رشتی، عبدالحسین خان سردار محیی، میرزا محمدعلی مغازه تبریزی، علیمحمد خان تربیت تبریزی، سید اشرفالدین حسینی نسیم شمال، میرزا حسینخان کسمایی، سید یحیی ناصرالاسلام ندامانی، احمدعلیخان امشهای، عباسخان امشهای، حسنخان عمیدالسلطان، آقا گل اسکندانی (میخ فروش)
اعضای موسس این کمیته را 46 تن نوشتهاند.