کوکتل مولوتف (Molotov Cocktail) سلاحی است ساده و دستساز که امروزه مردم در موسم اعتراضات و اعتصابها با سرعت و به سهولت میسازند و در شورشهای ضد دولتی به کار میبرند. این سلاح ارزان و کارآمد را عموم مردم جهان میشناسند و در بسیاری از درگیریهای چریکی و خیابانی بکار میگیرند. کوکتل مولوتوف بطریای شیشهایست، حاوی ماده آتشزا از قبیل ناپالم، بنزین، گازوئیل، کروسن یا الکل با تکهای پارچه یا پنبه تابیده به عنوان فتیله.
وجه تسمیه آن گویا برگرفته از نام ویاشیسلاو مولوتوف وزیر امور خارجه اتحاد جماهیر شوروی است. هرچند بررسی و مطالعه اسناد تاریخی نشان میدهد که اقوام و ملل عالم در قرون و اعصار گذشته پیش از این چنین ابتکاراتی (بکار بردن شیشه حاوی مواد آتش زا و یا ...) را در جنگها بکار میبستهاند. بنابراین پیشینه کاربرد شیشه در چنین شیوهای از جنگها دیرینهتر از عمر مولوتف روسی به نظر میرسد به هر روی حرف آخر را اسناد و منابع متقن دیگر خواهد زد. نظیر آنچه در اوایل قرن یازدهم قمری در ایران رایج بوده است.
آدام الئاریوس آلمانی باهیئت همراهش (در عصر طلایی صفوی بنا بر دلایل فراوانی که مورد اعتبار دو طرف بود ارتباط اروپا و دربار ایران شدت قابل توجهی گرفت) در دوره پادشاهی شاه عباس صفوی از ایران دیدن کرد و کتابی از این سفر نوشت و آن را در 1656 میلادی برابر با 1076 قمری در کشورش منتشر نمود. او در صفحه 319 این کتاب آرد:
«... چپ و راست شاه دشمنانی نیرومند کمین کردهاند تاتارهای ازبک در مرز خراسان، هندیان بر سر قندهار، ترکها بر سر بغداد ...
سربازان ایرانی تند و چابکاند ... صد سوار ایرانی قادرند با چهار صد سرباز ترک مصاف دهند ... شمخال را اولین بار شاه عباس وارد جنگ کرده است ... در محاصره ایروان که به سال 1633 میلادی اتفاق افتاد ایرانیها ماده مخصوصی را در شیشههای کوچک جای دادند و با بستن آن به تیر به استحکامات و قلعه شهر پرتاب کردند با شکسته شدن شیشهها هوا مسموم شد و سر و دست و پای سربازان دشمن آن چنان باد کرد که نتوانستند به درستی مقاومت کنند.»
در جریان اعتراضات مردم علیه حکومت شاه در روزهای 21 و 22 بهمن سال 57 تهرانیها هم این سلاح شورشی و مردمی را بکار بستند اما چون شاه مقاومتی نکرد و از کشور گریخت و بدنه ارتش هم با مردم بودند و از سوی دیگر برخی از سران رژیم پهلوی و ارتش هم بستگی خود را با امام خمینی پیشاپیش اعلام کرده بودند بنابراین درگیری خیابانی چشم گیر و طولانی رخ نداد و تنها آخرین روزها در بعضی پادگانها، زد و خوردی میان مردم مهاجم با تعدادی سرباز مسلح بیخبر پیش آمد. مردم در روزهای 21 و 22 مجبور به استفاده از کوکتل مولوتف شدند.
روز 22 بهمن در پمپ بنزین میدان امام حسین (فوزیه آن زمان) دختران و پسران جوان برای تسخیر پادگان عشرتآباد مشغول ساختن کوکتل مولوتف بودند اما خیلی بکارشان نیامد، چون در این روز دیگر حکومت پهلوی ساقط شده بود ولی تعدادی سرباز در ساختمان چند طبقه کلاه فرنگی پادگان سنگر گرفته بودند و به سوی جوانانی که از در و دیوار وارد پادگان میشدند تیر میانداختند این مقاومت نصفه نیمه هم ظرف دو سه ساعت درهم شکست و آخرین سی چهل سرباز بیخبر شهرستانی هم که افسر و فرماندهای بالای سر و دلی در این راه نداشتند و خود و قافیه را باخته بودند اسلحه را زمین نهادند و لرزان و رنگ باخته از ترس جانشان دست به دامن برخی مهاجمین دل رحم که با کشتن سربازان مخالفت میکردند، شدند و با تعویض هول هولکی پیراهنها و شلوارهای گشاد و تنگ قرضی از همان دشمنان فرضی (فرماندهان به آنان میگفتند اینها کومونیست و دشمن شمایند) خود را میان مهاجمان گم کردند و پادگان و اسلحهها و اسلحهخانههای پر از سلاح و مهمات را به دستهای از مهاجمان باخبر که در آن بحبوحه محتوای ارزشمند انبارها را به کول میکشیدند، رها کردند و خود به سوی ولایات و دامان مادرانشان پناهیدند، تا به سلامت رستنشان را از این مخمصه با پیروزی انقلاب توامان با خانواده جشن گیرند.