جمعه, 31 فروردین 1403

آرد هشترخان (حاجی طرخان) و آرد مخلوط

اشتراک‌گذاری این مطلب: WhatsappTelegram
آرد هشترخان (حاجی طرخان) و آرد مخلوط

تا اواسط دوره ناصری هنوز تولید بسیاری از محصولات کشاورزی و صنایع دستی و غیره در ایران بیش و کم رونقی داشت و در جمع اقلام صادراتی ایران گندم، ابریشم، شال، برخی اقلام کشاورزی و ... دیده می‌شد. یعنی در آن عصر هرچند ایران، از حیث اقتصادی با دولت‌های روس و انگلیس که بر بسیاری از امور سیاسی، اجتماعی و اقتصادی سیطره داشتند، قابل قیاس نبود، ولی دست‌کم گندم مورد نیاز خود را در داخل فراهم می‌کرد، اما با اعمال سیاست مورد حمایت و خواست انگلیس در افزایش کشت خشخاش برای تولید بیشتر تریاک، کشاورزان ایرانی که سود بیشتری را در آن می‌دیدند، از کاشت گندم سر باز زدند و به قصد سود بیشتر اقدام به کاشت خشخاش نمودند، بطوریکه رفته‌رفته اغلب اراضی کشاورزی ایران که تا قبل از این گندم می‌کاشتند، به کشت خشخاش اختصاص یافت و از آن پس گندم در ایران کمیاب و در مواقعی نایاب شد.

این اتفاق موجب احتکار گندم در سال‌های کم بارش توسط جمعی از اربابان و سرمایه داران از سویی و پدید آمدن امر واردات گندم و یا آرد گندم برای نخستین بار از روسیه گردید. ایران در سال‌های پایانی دوره ناصری، گرچه دیگر صادر کننده گندم و دیگر کالا‌های کشاورزی داخلی نبود، ولی با افزایش صدور هر ساله مقدار تریاک، به جمع کشور‌های مهم صادر کننده تریاک پیوست.

همین تغییرات در نوع کشت و تقلیل تولید گندم، موجب بروز قحطی‌های مهمی در کشور شد. که در تاریخ این دوره جایگاه درخور تاملی دارد. جنبه دیگری که در این سال‌ها گریبانگیر مردم گردید، پدیده تقلب در کیفیت آرد بود. چون گندم نایاب و گران شده بود، گروهی با مخلوط کردن آرد ارزن، ذرت و جو به آرد گندم، آرد مخلوطی را مهیا و به فروش می‌رساندند، که تعیین درجه خلوص آن برای مصرف کننده امکان‌پذیر نبود.

آرد روسیه، از طریق بندری در شمال دریای خزر در لنکران (لنکران در جریان جنگ روس در دوران فتحعلی شاه از خاک ایران جدا شد.) به ایران می‌رسید. این بندر را ایرانی‌ها هشترخان یا حاجی طرخان می‌گفتند و آرد وارداتی، آرد هشترخانی (هشترخونی) یا حاجی طرخانی خوانده می‌شد.

در سال‌های پایانی قاجاریه علاوه بر آرد هشترخانی «آرد مخلوط» نیز جزو اسامی آشنا برای نانوا‌ها و مردم تهران در آمد. عبدالله مستوفی، در این‌باره نوشته است:

در دورۀ سلطنت احمد شاه دولت راجع به تحویل آرد به نانوا ها به جهت تعدیل قیمت نان چنین اتخاذ تصمیم نمود:

«... به مخلوط نان شهر نصف آرد روسی و یک ربع آرد گندم و یک ربع آرد جواست. اولی سی و پنج دومی بیست و نه و سومی بیست و پنج تومان امروز در شهر خریدار دارد. بنابراین آرد مخلوط خرواری سی تومان به نرخ امروز برای دولت می‌ارزد و ما در هیجده تومان به نانواها می‌دهیم، که آنها نان را در سی و دوشاهی می‌فروشند. پس امروز هر خرواری دوازده تومان ضرر نان شهر است.» / شرح زندگانی من، ج 2، ص 558.

در آن سال‌ها که گرانی و کمیابی گندم، مردم ایران را می‌آزرد و آرد‌های نامرغوب مخلوط با ارزن، ذرت، جو و حتی چیز‌های دیگر به مردم می‌خوراندند، آرد هشترخانی و یا به اصطلاح تهرانی‌ها آرد هشترخونی مرغوب‌ترین آرد موجود بشمار می‌رفت و زنان با سلیقه تهران وقتی می‌خواستند کدبانویی خود را به رخ بکشند، دربدر بدنبال آرد هشترخونی برای حلوای آخر سال می‌گشتند.

پرویز ورجاوند استاد باستان‌شاسی و مردم‌شناسی دانشگاه تهران این شهر را چنین توصیف کرده است:

«... با گذشتن از روی پلی که برروی ولگا بسته شده است به اولین واحدهای ساختمانی قدیمی شهر می‌رسیم. در اینجا با خانه‌های جالب چوبی برخورد می‌کنیم که هنوز در مجموع می‌توانند معرف محلاتی از یک شهر قدیمی باشند.

در قسمت تازه شهر نیز جابجا با بناهای چوبی خاص منطقه برخورد می‌شد. ولی بر روی هم معماری جدید شهر نظیر برخی دیگر از شهرهای اتحاد شوروی نه تنها نتوانسته است چهره‌ای مطلوب و زیبائی خاص، بیافریند بلکه به حال بومی و چهره صمیمی معماری شهر نیز لطمه وارد ساخته است.  

ناچیز بودن فضای سبز و دار و درخت در شهر چشم‌گیر است ... میزان بارندگی در این شهر حداکثر از 140 میلیمتر در سال تجاوز نمی‌کند.»

حاجی طرخان یا آستراخان در فاصله 100 کیلومتری از دریای خزر و بر ساحل چپ رود ولگا قرار دارد.

آغاز بنای آستراخان را به قرن سیزدهم و زمان حمله مغول مربوط می‌دانند. پیش از آن در این محل روستای کوچکی بوده است. در حدود سال 1237 میلادی مغولان به ‌سرداری باتوخان در قسمت وسیعی از ولگا استقرار می‌یابند و در سمت راست ولگا (آنسوی شهر کنونی) شهرکی را و یا بهتر بگوئیم محلی را برای استقرار بوجود می‌آورند و چادرهای گنبدی شکل خود را با قُبه‌های طلائی‌رنگ برپا می‌‌دارند و خان آستراخان در آنجا مستقر می‌شود. سرزمین تحت فرماندهی مغولان در این قسمت و دنباله آن بنام مملکت «اردوی زرین» خوانده می‌شود. دولت مزبور در برخی از قسمتها تا سال 1502 به حیات خویش ادامه می‌دهد.

آستراخان بتدریج توسعه می‌یابد و گسترش پیدا می‌کند تا اینکه تیمور بقدرت می‌رسد و در سال 798 ﻫ. ق. باینسو می‌تازد. می‌گویند زمانیکه تیمور به نزدیک شهرک مزبور می‌رسد ساکنان آن با قطعات یخ؟! دیوارهائی جهت دفاع برپا می‌کنند. تیمور پیغام می‌فرستد که اگر تسلیم شوند با آنها کاری نخواهد داشت. ساکنان شهر دروازه‌ها را بروی او می‌گشایند و تیمور برخلاف قول خود تمامی شهر را می‌سوزاند و از بین می‌برد.

پس از آن در اینسوی ولگا (دست چپ) در مرکز شهر کنونی بنای شهر دیگری بنیاد می‌گیرد. در جریان انحطاط مملکت «اردوی زرین» در حدود سال 871 ﻫ. ق. برابر با 1466 میلادی خاندانی از خانهای تاتار در حاجی طرخان مستقر می‌گردد و در سال 910 ﻫ. ق. استراخان بعلت مداخلات خان کریمه و در برابر دولت عثمانی از تزار روسیه استمداد می‌طلبد. سرانجام در سال 962 ﻫ. ق. برابر با 1554 میلادی روس‌ها خانات هشترخان را فتح می‌کنند و خانی ‌را بر آنجا منصوب می‌کنند. چون خان مزبور با خان کریمه همدست می‌شود او را خلع می‌کنند و خانات هشترخان (حاجی طرخان) یا آستراخان را ضمیمه خاک خود می‌کنند.  

از جمله حوادثی که بر آستراخان گذشته است، اینکه در اواسط قرن شانزدهم زمانی که می‌رفته است شهر جانی بگیرد مرض وبا در شهر درمی گیرد و گروهی فراوان از مردم را می‌کشد.

ثروتمندان و آنهائی که از این بلا جان سالم بدر برده بودند برای آنکه از خشم طبیعت و غضب خداوند بکاهند پول‌هایی می‌پردازند تا موجبات بنای کلیسا بزرگی فراهم آید.  

با این پول کلیسای «ترینیته» ساخته می‌شود که به اعتباری کهن‌ترین بنای قلعه کرملین آستراخان بشمار می‌رود.

پس از آن در قرن هفتم شهر گسترش بیشتری پیدا می‌کند و به بناهای عظیم آن افزوده می‌شود و قلعه تاریخی کنونی آن پا می‌گیرد. سرانجام پطرکبیر آنجا را تسخیر می‌کند و به پاس این پیروزی کلیسائی را در کنار مجموعه کلیساهای کرملین در مسکو برپا می‌سازد.

در دوران صفویه و قاجار این شهر از نظر فعالیت بازرگانی دارای اهمیت خاصی بوده و سه گروه عمده در آنجا به بازرگانی مشغول بوده‌اند و سراهایی خاص خود داشته‌اند. آنها عبارت بوده‌اند از تجار ایرانی مسلمان - ارامنه و تجار هندی. آستراخان درسال‌های بین 1722 - 1767 میلادی بندر ناوگان دریای خزر بشمار می‌رفت.

درحال حاضر آستراخان مرکز عمده فعالیت‌های مربوط به صید ماهی است و ازجمله یکی از بزرگترین انستیتوهای پژوهش و آموزش در زمینه فعالیت‌های مربوط به صیادی با 6500 دانشجو در این شهر بکار مشغول است. آستراخان همچنین محل بارگیری نفت استخراج شده از باکو بشمار می‌رود و بخش عمده‌ای از فعالیت‌های کشتیرانی مربوط به رود ولگا و دریای خزر توسط ساکنان این شهر صورت می‌پذیرد.   

بیشتر بخوانید: