کمیته به ضم اول واژهای فرانسوی است (Comite) که در زبان انگلیسی (Committee) نیز به همان وجه و معنا به کار میرود. این کلمه به همین صورت نخستین بار در جریان انقلاب مشروطه با تشکیل جمعی از آزادی خواهان تندرو علیه حکومت محمدعلی شاه در تهران به کار رفت و امروز در معنی اجتماع اعضای انتخاب شده در یک مجمع یا مجلس که برای مطالعه و بررسی امر خاصی صورت میگیرد وارد زبان پارسی شده است.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی و تشکیل کمیته انقلاب اسلامی برگ تازهای از کاربرد این نام بر تاریخ این سرزمین افزوده شد.
دو دهه پایانی سلطنت ناصرالدین شاه مصادف بود با آخرین دهههای سده نوزدهم میلادی که تحولات بزرگی در اروپا بوقع پیوست. کشورها ی اروپایی یکی پس از دیگری صاحب پارلمان شدند و تغییراتی شگرف در اوضاع اجتماعی این کشورها پدید آمد. پارهای از ایرانیان از راه سیاست، تجارت، سفر و خواندن روزنامه و ... از اتفاقات و حوادث اروپا با خبر شدند و حرفهای تازهای از قانون، عدالت، حقوق بشر و طرز حکومت شنیدند.
این حرفهای شورانگیر را هر که میشنید، غوغایی در دلش میافتاد غوغایی که نمیشد پنهانش کرد. گو اینکه در استبداد ناصری مرگ در کمین هر صدایی بود ولی مردم جفا دیده بی خبر آن روز در اوج تهیدستی و فقر این حرفهای شیرین و نو را هر جا میشنیدند، میبلعیدند مردمی که شکوه و جلال نیاکان خود را بیاد میآوردند و شکستهای خفتبار حکومت قاجار از روسیه نهاد آنها را میآزرد فقر و تهیدستی، زورگویی حکام و اربابان، دخالت دولتهای روسیه و انگلیس در امور مملکت، شکست از روسیه و جدایی بخشهای مهمی از کشور و از همه مهمتر خوشگذرانیهای سبکسرانه قاجاریان خون به دل مردم میکرد آن روز در کشور فضای رعب آوری حاکم بود که همه مردم در عطش عدالت و قانون میسوختند در این فضای اجتماعی به قصد رهایی و آزادی هستههای مخفی و کوچک چند نفری بدون سازمان دهی اصولی تشکیل شد. گروهها که گاهی هم بدام حکومت میافتادند و از میان میرفتند.
ناظم الاسلام کرمانی در اینباره مینویسد:
شش نفر را درخانهای در محله سنگلج که از اصلاحخواهی گفتگو میکردند به فرمان ناصرالدین شاه دستگیر و در چاه انداختند.
این هستههای انقلابی پنهانی و بی ارتباط باهم بودند که بلا فاصله با روی کار آمدن مظفرالدین شاه و پدید آمدن زمینه آماده ناگهان شکفتند. روزنامهها وارد صحنه اجتماعی شدند و زمینه گرد هم آیی بزرگتر و لزوم خرد جمعی بوجود آمد که حاصل این وقایع محصولی جز انقلاب مشروطه نبود. انقلابی که درحقیقت پاسخی به اعتراض ایرانیان بود. اعتراض نخبگان و عامه مردم بی آنکه قیاسی در نقش آنان در انقلاب شود.
انجمنها یکی از اشکال تشکیلاتی مناسبی بود که در آن روزگار توانست با گرد آمدن هر تعدادی افراد هم فکر تشکیل شود. در سالهای نخستین عصر مظفری هنوز ریشههای ترس از حکومت وجود داشت ولی با نزدیک شدن به پایان این دوره ده ساله با بی رنگ شدن حنای حکومت جرات آزادی خواهان نیز بیشتر شد و انجمن های سری در گامهای نخستین و انجمنهای آشکار ملی، صنفی و ... در مرحله بعد یکی پس از دیگری پیدا شدند. به طوری که روزگاری در هر محله و حتی گاهی در هر کوچه در تهران انجمنی تاسیس شد. پیدایی انجمنهای تهران و مطالعه بر رسی آنها خود حکایتی است شیرین در تاریخ تهران.
از انجمنهای پرآوازه آن روزگار «انجمن ملی» بود. این انجمن از جمعیتهای سیاسی مخفی به شمار میرفت. ملکالمتکلمین، سید جمال واعظ، میرزا محمد علیخان، نصرت السلطان، سید نصرالله تقوی و ... نخبگانی بودند که این انجمن را برپا کردند. آنان دو سال پیش از پیروزی مشروطهخواهان یعنی در سال 1322 قمری این انجمن را تشکیل دادند و در گام نخست دست به اقدامی بیسابقه زدند. آنان با اهدا کتابهای شخصی خود کتابخانه ملی را پی افکندند بعدها با پیوستن نامدارانی چونان شیخالرییس، دولتآبادی، ایرج میرزا، مساوات، میرزا جهانگیر خان، صدرالعلما، میرزا حسن رشدیه و ... بر شمار این جمعیت افزوده شد و بدین ترتیب این جمعیت در زمره نامدار ترین انجمنها در آمد.
کمیته انقلابی که در این مطلب میخواهیم شرحی برآن بیاوریم در واقع هسته رهبری و سرپرستی همین جمعیت است.
در این انجمن روحانیون ، تجار، مالکان، اقلیتهای مذهبی و حتی کارمندان دولت شرکت داشتند. مساوات و میرزا جهانگیر خان از اعضای آن انجمن، روزنامههای مساوات و صور اسرافیل را انتشار دادند.
اعضای انجمن ملی در مجمع عمومی خود نه تن را که بیشترین آراء را داشتند برای رهبری و عضویت در «کمیته انقلاب» برگزیدند. ملکالمتکلمین، سید جمال واعظ، مساوات، فرقانی، شیخالرییس، میرزا محسن، صدرالعلما، سلیمان خان میکده، دولتآبادی و نصرتالسلطان برگزیدگان اعضاء بودند.
با نزدیک شدن به اوج مبارزات مشروطهخواهان شرط حفاظت و امنیت موجب شده بود که بعدها جلسههای عمومی اعضای پرشمار انجمن تشکیل نشود و اغلب همان نه نفر کمیته انقلاب تشکیل جلسه میدادند و تصمیم میگرفتند.
جلسهها بیشتر در باغ سلیمانخان میکده در خیابان گمرگ و گاهبهگاه در خانه دیگر اعضا تشکیل میشد.
در کتاب «انجمنهای تهران» به نقل از ملک زاده آمده:
«پس از چوب خوردن تجار توسط حاکم تهران کمیته انقلاب برای سرعت بخشیدن به انقلاب تصمیم گرفت هر شب تشکیل جلسه دهد»
بخشهایی از مرامنامه انجمن ملی عبارت بود از جذب اشخاص متنفذ و همکاری با آنها، شناساندن معایب حکومت قاجار، معرفی حکومتهای موفق کشورهای اروپایی، بازگویی تاریخ انقلابهای مترقی جهان برای مردم، فراهم کردن امکان چاپ و انتشار، ایجاد ارتباط میان همه آزادیخواهان ، کسب خبر از درون دستگاه سلطنت و ...
در جریان تحصن بزرگ حضرت عبدالعظیم که در پیروزی مشروطهخواهان موثر بود این کمیته فعالیت فراوانی داشت بویژه در تهییج و ایجاد مقاومت در روحیه شرکتکنندگان این تحصن و حمایت مالی جلب حمایت معنوی سفارتخانه عثمانی و غیره.
فعالیت سری و پنهانی کمیته انقلاب با عنایت به شرایط ثبت و ضبط حوادث و نبود ارتباط رسانهای در آن روزگار موجب شده تا همانطور که از روز آغاز تشکیل کمیته انقلاب بیخبر باشیم.
از پایان فعالیت آن هم آگاهی روشنی در اختیارمان نباشد. به نظر میرسد، بعد از صدور فرمان مشروطیت اسباب ادامه حیات آن هم از میان رفته باشد.