هر چند سینما هم چون دیگر پدیدههای زندگی آدمی ناگهانی ابداع و اختراع نگردیده بلکه این تازه وارد نیز مانند تمامی اختراعات بشر، حاصل تلاش بسیاری از پیشینیانی است که زنجیروار و بهم پیوسته و بلاانقطاع کوشیدهاند تا محصول علم و تجربهشان نسل به نسل بگردد و بهبود یابد، تا فرد فرد انسانها از آن تلاش بهرهمند شوند. راهی که به سختی ادامه یافته و امیدوارانه هم ادامه خواهد یافت. اما با این همه پیدایی سینما را بیشتر به برادران لومیر در پاریس نسبت میدهند. به هر روی پنج سال بعد از ساخته شدن دوربین فیلم برداری، مظفرالدین شاه در سفر فرنگ آنرا دید و پسندید. میرزا ابراهیم خان عکاسباشی که همراه شاه بود، نخستین دستگاه فیلم برداری و نمایش فیلم را تهیه و با خود به ایران آورد.
این در حالی بود که نخستین گام برای عمومی شدن سینما بوسیلهی میرزا ابراهیم خان صحافباشی برداشته شد. وی در سفر تجاری شش ماههی خود در خرداد ۱۲۷۶خورشیدی با سینماتوگراف آشنا شد و پروژکتور نمایش را با خود به ایران آورد و اقدام به نمایش فیلم کرد.
این نوظهور هم مانند دیگر اختراعات به سرعت چون دیگر نقاط جهان در تهران و بعد در دیگر شهرها هم توسعه و گسترش یافت. در آغاز جاهایی ولو بسیار ابتدایی و ساده در تهران به نمایش فیلم اختصاص یافت، گو اینکه آنها را سینما نمیشد خواند ولی باید آنها را گامهای نخستین ایجاد سینما بشمار آورد. راهی که به پیدایی سینماهای فراوانی در تهران منتهی گشت.
نخستین فیلم بلند صامت ایرانی، «آبی و رابی» توسط اوگانیاسن جلوی دوربین رفت. عبدالحسین سپنتا و اردشیر ایرانی فیلم دختر لُر نخستین فیلم ناطق ایرانی را ساختند.
در دهه ۱۳۱۰ فیلمهایی که به نمایش درمیآمد بیشتر آمریکایی، فرانسوی، آلمانی، روسی و مصری بودند.
در سال ۱۳۲۵ نخستین فیلم خارجی با ناطق فارسی، به نمایش گذاشته شد، که خود موجب گردید تا فعالیتهای فیلمسازی شتاب بیشتری گیرد و جان تازهای یابد.
با سپری شدن سالهای رکود جنگ جهانی دوم پس از ۱۳۲۷ سینمای ایران بار دیگر کوششهایی را آغاز نمود و صاحب تولیداتی شد.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی وزارت فرهنگ و هنر در وزارت علوم ادغام شد با اینکه گمان میرفت با برقراری حکومت دینی فعالیت سینما دچار اختلال گردد، هرچند از ادامه کار دفتر کمپانیهای خارجی در اول سال ۱۳۵۸جلوگیری شد اما با فرمان امام سینما با نگاهی تازه بکار خود ادامه داد.
بعد از سال ۱۳۶۰ مجموعهی امور سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و صنفی سینما تحت نظارت دولت قرار گرفت. گو اینکه در راه فعالیت سینماگران هنوز اختلالهایی وجود دارد اما این صنف توانست بخوبی بکار خود ادامه دهد و از سینماهای تاثیر گذار عالم گردد.
در سالهای حکومت پهلوی اول بر اثر خراب کردن حصار ناصری تهران و پر کردن خندق شرقی شهر، خیابان شهباز (17شهریور کنونی) پدید آمد. و میدان ژاله در محدوده دروازه دوشان تپه از دروازههای شرقی تهران احداث شد. در آن سالها کم و زیاد این نقطه حاشیه شهر قلمداد میشد.
سینما ژاله (بعد از پیروزی انقلاب، میلاد نام گرفت) در میدان ژاله (میدان شهدا) از سینماهای بسیار قدیمی تهران است که هنوز دایر و فعال است. این سینما و میدان و آن نقطه از تهران شاهد یکی از تاثیر گذارترین حوادث جریان انقلاب مردمی سال 57 است، که منتهی به شهادت جمعی از مردم تهرانی گردید. حادثهای که موجب نامگذاری آن میدان شد.
سینما میلاد با نام «ژاله» در سال ۱۳۲۰ ساخته شده است. مساحت آن ۸۰۰ متر مربع و در دو طبقه پذیرای مراجعهکنندگان است. در طبقه اول ۲۸۰ صندلی و در بالکن ۲۶۷ صندلی دارد. این سینما درجه دو است.
مدیریت این سینمای 66 ساله با نصب نوشتهای روی درب ورودی، ورود مردان مجرد در روزهای پنجشنبه، جمعه و شنبه ممنوع اعلام کرده است. نکتهای که بلحاظ فرهنگی درخور توجه و تامل است.
مدیر سینما سبب این تصمیم را توصیف نمود:
«از آن جا که 90 درصد مراجعین به این سینما را زنان تشکیل میدهند، لذا چارهای اندیشیدیم که مردان مجرد مزاحم آنها نشوند و اغتشاش به پا نکنند. سینما میلاد سینمایی خانوادگی و محلی است و ورود مردان مجرد و مزاحم امنیت خانوادهها را برهم میزند ... و مجبوریم برای جلوگیری از خرابکاری مردان جوانی که به طور دسته جمعی وارد سینما میشوند و برای خانوادهها مزاحمت ایجاد میکنند و به در و دیوار لطمه میزنند، چارهای بیاندیشیم»
نام جدید و پیشین تعدادی از سینماهای تهران:
آفریقا (آتلانتیک سابق)، شهریار (ادئون سابق) ، قدس (پولیدور)، سپیده (دیانا)، انقلاب - بعدأ در سال ۱۳۷۳ فردوسی در خیابان لالهزار (رویال)، لاله (رکس)، مرکزی (سانترال در میدان انقلاب با سه سالن)، قیام (سینهموند سابق در چهارراه طالقانی)، فلسطین (گلدن سیتی سابق، متعلق به آموزش و پرورش)، بهمن (کاپری)، گلریز (گلدیس)، جام جم (لیدو)، سهیلا - ارم (مایاک سابق)، سعدی (ماژستیک)، سحر (مترو در کوچه ملی لالهزار)، شاهد (موناکو)، رودکی (متروپل سابق در سر لالهزار نو)، سروش (مولن روژ)، تهران (میامی)، سارا (ونوس سابق در لالهزار) و جمهوری (نیاگارا در خیابان جمهوری، شاه سابق).