در نقشههای امروزی تهران فقط یک کوچه بدین نام ثبت شده، آن هم کوچهای است در شمال شرقی چهارراه مولوی که از ضلع شرقی خیابان شهید مصطفی خمینی منشعب میشود. این در حالی است که در تهران قدیم با آن مساحت چند صد برابر کوچکتر از گستره وسیع امروزی، چندین کوچه پشت بدنه وجود داشت، که نامشان از میان رفته است. صرف نظر از تعداد آنها و مناسبت وجه تسمیه این کوچه، نام «پشت بدنه» در میان تهرانیان عصر قاجاری از شهرت فراوانی برخوردار بود و در افواه این نام جایگاهی ویژه داشت.
از آنجا که چندین «کوچه پشت بدنه» در تهران قدیم وجود داشت و از دیگر سوی در هیچ یک از کتب «تاریخ تهران» بدان توجه نشده و در برخی از آنها بی هیچ شرحی تنها نام کوچه پشت بدنه خیابان مولوی ذکر آمده است. بجا دانستیم برای خوانندگانی که با دقت مبحث «تهران شنا سی» را دنبال میکنند موقعیت و وجه تسمیه این کوچههای هم نام را بررسیم. در پایین به تفکیک در دو بخش بدان خواهیم پرداخت:
الف: وجه تسمیه
امروزه نه تنها در کشور ما، ایران عزیز هجوم لغات و اسامی بیگانه به زبان پارسی از مشکلات و معضلات مهم فرهنگستانها به شمار میرود، که دیگر زبانها نیز از این گزند مصون نماندهاند. به هر روی، در حالی که امروز معادل سازی کلمات فراوان مهاجم و مهاجر مشکل عظیمی در فرهنگ و ادب ایران زمین به حساب میآید، در گذشته بدون وجود هرگونه سازمان و ادارهای مردم خوش ذوق سرزمین مان با تکیه بر فرهنگ غنی پارسی هر جا که نیاز بود چنین لغات ظریف و با مسمایی را در مقام خود میساختند. «پشت بدنه» یکی از هزاران واژههایی از این دست است.
حصار و باروی شهر برای مقابله با مهاجم خارجی ساخته میشد از این روی جبهه خارجی آن روی حصار و جبهه داخلی، پشت آن قلمداد میشد. این وجهه نظر را در ساخت دروازهها که نمادی از ذوق معماری و تواناییهای فنی حکومت و ... بوده و هنگام ورود مسافرین به شهر آن را به نمایش میگذاشته است، به خوبی میشود فهمید. که روی دروازه یعنی جبهه خارجی از طراحی – معماری پرکارتر و پوسته نمای زیباتر برخوردار بود.
بدین ترتیب جبهه داخلی باروی شهر، پشت بدنه حصار، نامیده میشد، تهرانیان با ذوق، به سادگی و بی تکلف با کلمات ساده و آشنا نام «کوچه پشت بدنه حصار» را برای کوچههایی که در منتهای اراضی شهر و مجاور حصار صفوی، کشیده شده بود، برگزیده بودند. که بر اثر کثرت استعمال در تداول عامه و حتی در عرصه نوشتاری، کوچه پشت بدنه حصار (صفوی) به «پشت بدنه» خلاصه شده است.
ب: کوچههای پشت بدنه
1. کوچه شمالی - جنوبیای در کنار دروازه عتیق قزوین در میدان وحدت اسلامی (شاپور سابق) منشعب از بازارچه آصفالدوله (قوامالدوله) بوده، که از ضلع شمالی بازارچه به سمت شمال امتداد یافته است. آن را «کوچه پشت بدنه» میگفتند.
این کوچه، تا پیش از تخریب حصار صفوی در غربیترین نقطه محله سنگلج قرار داشت، امروز با نام «شهید محمدرضا یوسفی» خوانده میشود.
2. کوچهای شرقی - غربی در محله عربهای بالا در شرق خیابان ناصریه (ناصرخسرو) در شمال محله عودلاجان قرار داشت، که در مجاورت حصار شهر از ضلع شرقی خیابان ناصریه (مجاورت دروازه ناصریه) به سمت شرق کشیده شده بود، که امروز آن کوچه را با نام «عربها» در نقشههای جدید پایتخت، ثبت کردهاند.
3. سه تکه کوچه شرقی - غربی، در جنوب محله چال میدان وجود داشت که هر سه با شکستگی مختصری و با کمی اغماض در یک امتداد قرار گرفته بودند و هر سه کوچه با نام پشت بدنه مشهور بودند. این سه تکه کوچه از مجاورت دروازه عتیق حضرت عبدالعظیم به سوی شرق شده بودند در اواخر دوره قاجاریه مسکن زنان بد و اراذل و اوباش بود و روزی نبود که در آن حادثه و جرمی رخ ندهد. به طوری که اهل این کوچه بودن برای تهرانیها حکایتی روشن بود. مشهورترین کوچههای پشت بدنه تهران قدیم همین کوچه است که امروز تکه نخست آن به تنهایی نام پشت بدنه را بر دوش میکشد.
امروز فقط این تکه کوچه که در شمال چهارراه مولوی و منشعب از ضلع شرقی خیابان شهید مصطفی خمینی به طرف شرق کشیده شده با نام «پشت بدنه» در نقشههای جدید ثبت است.
4. در محله عودلاجان کنار دروازه عتیق شمیران و در مجاورت حصار و ضلع شمالی سفارتخانه روسیه (وابسته بازرگانی سفارت روسیه امروز) کوچهای شرقی - غربی بود که با شکستگی به دو بخش تقسیم میشد؛ بخش نخست به پشت بدنه و بخش دوم، به پشت سفارت، مشهور بود. امروز هر دو بخش به نام «پشت سفارت» خوانده میشود.
در این بررسی دیدیم که در مجاورت هر سه دروازه از چهار دروازه عتیق تهران و در پای بدنه حصار کوچههایی قرار داشته که همگی با نام ثابت «پشت بدنه» مشهور و مظبوط بودند و حتی دروازه داخلی ناصریه در ضلع جنوبی میدان توپخانه (امام خمینی) که در دوره ناصری پدید آمد. دارای چنین کوچهای با نام کوچه پشت بدنه بود. حال این پرسش مطرح است، چرا فقط در مجاورت دروازه عتیق دولاب چنین کوچهای را در نقشهها و اسناد قاجاری نمیبینیم.