شنبه, 14 مهر 1403

لانتوری

اشتراک‌گذاری این مطلب: WhatsappTelegram
لانتوری

گویند نخستین سخن از نامه پازند / آنست که با مردم بد اصل مپیوند / لبیبی

 

جامعه بشری همواره با آمدن نسل‌های نو شاهد پیدایی کلمات و واژه‌هایی تازه است. رخدادی که ویژه جامعه‌ای خاص نبوده بلکه پدیده‌ای عالم‌گیر و جهان‌شمول است. در این یکی دو سده اخیر که تحولات صنعتی و علمی، زندگی آدمیزاد را به کلی دیگرگون ساخته این اتفاق با سرعت و تنوع بیش‌تری رو به رو شده است. با اختراع ابزار و وسیله‌های جدید علمی و صنعتی و افزایش علم و دانش بشر پیوسته کلمه‌هایی نو برای نامیدن آن‌ها ابداع می‌شود که این خود هر یک سبب به وجود آمدن واژه‌های مرتبط دیگر می‌گردد. این روند چنان در حال گسترش و رشد و تفکیک رشته‌های تخصصی است که دیگر کسی را یارای سپردن آن‌ها در لوح حافظه و یادگیری تمامی اخبار و اطلاعات علمی به طور یک جا نیست. از این روست که امروزه مدام شاهد طبقه‌بندی و دسته‌بندی ریز‌تر علوم و پدید آمدن لغتنامه‌ها و فرهنگ‌های تخصصی جدید هستیم.

در کنار روند رو به رشد علمی - اجتماعی قشر دانشگاهی و علم‌آموخته، اقشار دیگر جامعه نیز از این خصیصه آدمی بهره برده و کلمه‌هایی ساخته و میان هم‌مسلکان خود شهرت داده و رایج می‌سازند. در این میان دسته‌ای از کلمه‌ها و واژه‌ها هم که از گوشه و کنار شنیده می‌شوند مقبولیت عام پیدا می‌کنند و در تداول عامه شهره و ملکه اذهان می‌گردند.

تداول عامه خود لایه‌هایی جدا و مستقل دارد. جوان‌ها، صنوف و اقشار مختلف هر یک افزون بر زبان اصلی در محاوره میان همکاران و هم‌مسلکان از کلمات و واژه‌هایی خاص استفاده می‌کنند. خلافکاران و مجرمین هم که پیوسته در زندان و یا هنگام آزادی با یکدیگر حشر و نشر دارند و در ارتباطند مانند دیگر اقشار جامعه که همه‌گاه با همند، واژه‌ها و اصطلاحات بخصوصی را به کار می‌بندند، که برای دیگران نا آشنا و حتی گاهی شنیدن آن‌ها برایشان بسیار غریب می‌نماید.

لانتوری از کلمات جعلی و خیابانی است که هویت و ریشه معلومی ندارد و اغلب تنها همین قشر اخیر آن را به کار می‌بندد. گو این که لانتوری را در فرهنگ‌های لغت نمی‌بینیم و حتی در «فرهنگ لغات عامیانه» زنده‌یاد محمد‌علی جمالزاده که بسیاری از این دست کلمه‌ها را در خود دارد، این لغت ثبت نشده است. با این وجود، نمی‌توان هستی لانتوری را انکار کرد. به هر روی زمانی این لغت در بین افراد خلافکار ابداع شده و به کار رفته است و هر چند واپسین لحظات عمر خود را سپری می‌کند ولی هنوز هم گهگاه شاهدیم بازماندگانی از نسل فروخفته در بدن این محتضر لختی می‌دمند.

با از میان رفتن نسل‌های آدمی بسیاری از کلمات و واژه‌های مرسوم و رایج آن‌ها هم می‌میرند و به ورطه فراموشی می‌افتند و رفته‌رفته از گردونه کاربردی کلمات متداول جامعه بیرون می‌روند و به تاریخ می‌پیوندند. لانتوری هم از این سرنوشت جدا نیست، گو این که هنوز بسیار کم برخی این لغت را در تداول عامه به کار می‌ بندند، اما قطع به یقین زمان کاربرد و حیات این لغت از میان رفته است و باید از جمله واژگان متروک به حسابش آورد و بدین ترتیب به سینه تاریخش می‌سپریم.

هرچند معنای خاصی برای لانتوری تعریف نشده ولی از کاربرد آن چنین استنباط می‌شود، که آن را در مقام ناسزا و فحش برای تحقیر و اهانت با معنای بی‌سر و پا و آدم بیخود ساخته باشند.

بیشتر بخوانید: